مومنان واقعی راهی برای مقابله ندارند. آن ها در عربستان نمی توانند درباره ماهیت اسلام جهادی افراطی یا الهیات داعش بحث کنند. انجام این کار برابر است با ایجاد خشم روحانیون، زندان، طرد از خانواده و دوستان، انزوا، و تهدیدهای همیشه حاضر مرگ.
فارین پالسی نوشت: باراک اوباما بزودی به ریاض سفر می کند. انتظار استقبال گرمی از او در این سفر نمی رود. روابط دو کشور از زمان اولین سفر او در 2009 به تیرگی رفته است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، این نشریه آورده است: بمب گذاری در بروکسل، بغداد، استانبول و لاهور بر گفت و گو ها سایه انداخته. سعودی ها به شدت نگران کاهش درآمد های دولت، بیکاری و بی ثباتی در حاکمیت عربستان هستند. آن ها در جنوب درگیر جنگ با یمن، در شمال درگیر جنگ های سوریه و عراق هستند.  در پس همه این ها احساس خاصی از درماندگی را می توان در سعودی ها حس کرد، احساس گرفتار شدن در جهانی که بی امان در حال چرخش و دگرگون شدن است.
علت اصلی این مسئله از سیاست فراتر رفته و ریشه در ترسی درون اسلام در عربستان دارد، که برای درک جنگ با افراط گرایی نکته ای کلیدی است.
خاورمیانه و درنگاه جامع تر، تمام جهان اسلام در بحران است. شواهد هشداردهنده اند. جنگ، تروریسم، مهاجرت دسته جمعی، کودکانی که در ویرانی جنگ های فرقه ای از دست می روند. 
من از بیانیه های شیوخی که تروریسم و کشتار را نهی می کنند حرف نمی زنم. بلکه سوال من واکنش مسلمانان عادی است. مادران و پدران، بزرگترهای خانواده و رهبران قبیله ها چه واکنشی نشان می دهند؟ بسیاری از آن ها به من گفته اند احساس می کند کنترل اوضاع از دستشان در رفته. این فرزندان آن ها، برادران و خواهران آن ها هستند که توجهی به والدین و دولت های خود نکرده و می روند تا با عضویت در گروه هایی که به باندهای تبهکاری می مانند در پروژه بزرگنمایی شده ای از تعریف دوباره اسلام شرکت کنند.
این حمله جبهه ای از افراط گراها است که پرچم عدم تحمل، خشونت و سرکوب را با خود حمل می کنند. هدف این حملات فقط مردان مسلح نیستند، بلکه کودکان در زمین های بازی، مادران در فرودگاه ها، و مردانی که در مسجد در حال نمازند هدف قرار می گیرند. جهان با بحرانی در داخل اسلام روبرو است، چالشی میان مومنان و تروریست ها درباره ماهیت آنچه به آن باور دارند.
اما برای مومنان این جنگ عادلانه نیست. از یک طرف به نظر می رسد داعش، طالبان و القاعده بتوانند به نام اسلام حرف بزنند و اقدام کنند. داعش و طالبان و همه گروه های مسلمانی که به نام خدا می کشند در حال اردئه تعریف جدید، منحرف و غلطی از اسلام هستند. 
دوستان سعودیم به من اطمینان می دهند "داعش اسلام نیست"، اما وقتی از آن ها می پرسم چه کاری برای جنگیدن با آن ها و دفاع از باور خود از اسلام می کنید، ساکت می شوند. آن ها می گویند دعا می کنند و مراقب می مانند. 
مومنان واقعی راهی برای مقابله ندارند. آن ها در عربستان نمی توانند  ماهیت اسلام جهادی افراطی یا الهیات داعش را به چالش بکشند. انجام این کار برابر است با ایجاد خشم روحانیون، زندان، طرد از خانواده و دوستان، انزوا، و تهدیدهای همیشه حاضر مرگ.
در مواجهه با این محدودیت ها، آن دسته از مسلمانانی که بخواهند در میان عموم بیانیه های داعش را زیر سوال ببرند، یا به دنبال روشی تازه از عمل به اسلام در دنیای مدرن باشند، اکثرا ساکت نشسته اند. بسیاری می خواهند باور خود را اعلام کنند، اما تنها زمانی می توانند به آن فکر کنند که یک رهبر سیاسی یا مذهبی اجازه آن را داده باشد.
آمریکا باید درک کند که این بحران چه قدر برای مسلمانان عمیق است. این بحران در عین عمومی بودن بسیار شخصی نیز هست، چالشی برای جست و جوی حقیقت در مقابله با انحرافاتی که در خانواده، روحانیت و مقامات سیاسی دنبال شده است.
مادران و پدران سعودی مشتاق بازیافتن ارزش هایی در اسلام هستند که بتواند قانون و آرامش را به این بخش جهان وارد کند. اوباما این را در نگاه نگران ریاض خواهد یافت.
اوباما تاکید می کند که داعش باید از بین برود. اما سعودی ها می دانند داعش تنها به دست خود مسلمانان واقعی می تواند نابود شود.
نویسنده: دکتر جنت برسلین، رئیس واحد استراتژی امنیت ملی در دانشگاه ملی جنگ آمریکا از 1992 تا 2006. او از 2009 تا 2013 در ریاض زندگی کرده است.
ترجمه: محمد صفری / انتخاب
 

  تعداد بازديدها: 1489

    نسخه قابل چاپ