ما آنچه را درک مى کنیم این است که شاه ظالم است و خائن، و به مملکت و ملت خیانت کرده است؛ این دیگر یک مطلب واضحى است که همه مى دانند. ما مى دانیم که مملکت ما استقلال ندارد و اجانب در همه امور مملکت ما دخالت مى کنند؛ این هم که مطلب معلومى است. ما براى استقلال و آزادى مبارزه مى کنیم.
در ادامه سلسله مصاحبه های امام با خبرنگاران خارجی در مدت اقامتشان در نوفل لوشاتو، روز 15 دی 57 نیز رهبر کبیر انقلاب، میزبان خبرنگاران متعددی بودند. گفت و گو با تلویزیون «سى. بى. اس» آمریکا درباره فرار شاه و آینده اوپک، مصاحبه با رادیو- تلویزیون آلمان، کانال 2 درباره کودتاى نظامى، حزب توده و نفت، و مصاحبه با رادیو- تلویزیون «بى. بى. سى» درباره مسائل عمومى ایران اهم برنامه های ایشان در این روز بود.
آنچه در ادامه می خوانید متن گفت و گوی امام با رادیو تلویزیون بی بی سی است:
اکنون که شاه قبول کرده است که برود- گر چه براى مدتى نامشخص- آیا دعوت بختیار را در مورد بازگشتن به ایران قبول خواهید کرد؟
من هر وقت مقتضى بدانم خودم به ایران خواهم رفت و رفتنم متوقف به دعوت کسى نیست؛ چه دعوت بشود یا نشود.
آیا از نظر شما نقش قابل قبولى در آینده براى شاه وجود دارد؟
هر گز او نقشى ندارد.
نقش آتى شما در امور کشور چیست؟
من همان کسى که قبلًا بودم بعداً هم هستم. من مردم و حکومت را هدایت مى کنم.
شما از بازسازى ایران و تأسیس جمهورى اسلامى صحبت کردهاید. براى ما مشکل است مقصود شما را درک کنیم. عملًا چگونه به این هدف دسترسى پیدا خواهید کرد؟ و زندگى مردم ایران چگونه عوض خواهد شد؟
قضیه، تغییر زندگى نیست؛ قضیه این است که تا کنون مردم تحت فشار شاه بودند و مملکت هم استقلال نداشته است. ما مى خواهیم که مملکت را مستقل کنیم و به مردم هم آزادى بدهیم. و حکومت جمهورى اسلامى هم یک جمهورى است مثل سایر جمهوری ها و لکن قانونش قانون اسلامى است.
بعضى از منتقدین ادعا مى کنند که شما مسائل مدرن و پیچیده و مسائل جامعه صنعتى آینده ایران را- که به سوى صنعتى شدن مى رود- به خوبى در نمى یابید و همچنین انتقاد مى کنند که شما مدت زیادى از ایران دور بوده اید. به این انتقادات چگونه پاسخ مى دهید؟
البته ما براى قضایاى پیچیده کارشناس داریم؛ ولى ما آنچه را درک مى کنیم این است که شاه ظالم است و خائن، و به مملکت و ملت خیانت کرده است؛ این دیگر یک مطلب واضحى است که همه مى دانند. ما مى دانیم که مملکت ما استقلال ندارد و اجانب در همه امور مملکت ما دخالت مى کنند؛ این هم که مطلب معلومى است. ما براى استقلال و آزادى مبارزه مى کنیم.
غیر مسلمانان تصویرى مملو از بى رحمى از جامعه اسلامى دارند؛ تنبیهاتى براى جرایم نسبتاً کوچک و یا قطع ید، چنانکه نمونه اى از آن را در پاکستان و عربستان مى بینیم، گفته مى شود که این قوانین وحشیانه هستند؛ نظر شما چیست؟
آنهایى که نظر سوء نسبت به اسلام دارند از باب این است که اسلام را درک نکرده اند. حکومت اسلامى تا کنون در کار نبوده؛ حکومت اسلامى در صدر اسلام بود و هیچ وحشتى هم در زمان حکومت على بن ابى طالب- سلام اللَّه علیه- نبود و مردم در امان بودند. این حکومت هاى فعلى است که مردم را به وحشت انداخته و هیچ گونه امنیتى در آن نیست و مردم را دسته دسته مى کُشند. ذائقه تلخى که مى گویید، از این حکومت هاست نه از حکومت اسلامى که رفتارى عادلانه و منصفانه دارد.
بسیارى از زنانى که در ایران به سطحى از آزادى و تحصیل رسیده اند، ترس این را دارند که به یک رژیم مذهبى مرتجع بازگشت داده شوند. شما براى اطمینان خاطر آنان چه مى گویید؟
اسلام به زنان آزادى داده است و این دولت و شاه است که آزادى را از آنان سلب کرده است و آنان را از هر جهت به بند کشیده است.
سؤالى که مجبورم بکنم این است که بسیارى از منتقدین غربى شما مى گویند که شما رهبر مذهبى اى هستید که دستتان به خون بسیارى از مردم رنگین است. آیا شما هیچ از این بابت احساس پشیمانى و ندامت نمى کنید که هزاران نفر در خیابان هاى ایران به واسطه فرمان هاى شما مبنى بر اعمال مستقیم علیه رژیم، جان خود را از دست دادها ند؟ و یا فکر مى کنید که هیچ راه حلى جز این وجود نداشت؟
این دست شاه است که تا مرفق به خون ملت ما رنگین است. ما دفاع از حق خودمان مى کنیم و هر انسانى حق دارد که از حق خود دفاع کند. بنا بر این ما طالب آزادى و استقلال هستیم؛ و این شاه است که مردم را وحشیانه مى کشد.
وقتى که به ایران برگشتید، نظرتان راجع به تأمین نفت اسرائیل و آفریقاى جنوبى چه خواهد بود؟
اسرائیل در حال جنگ با مسلمین است و غاصب سرزمین هاى برادران ماست؛ ما به آن نفت نخواهیم داد. کشورهاى دیگرى که روش عادلانه اى با ما داشته باشند از نفت برخوردار خواهند شد.
(صحیفه امام، ج5، ص: 347-349)