امام خمینی (ره) والله اسلام تمامش سیاست است؛ ***** مقام معظم رهبری: به گفتار امام و کردار امام اهتمام بورزید ***** امام خمینی(ره): ان شاء الله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد 1367/4/29 ***** امام خمینی(رحمة الله علیه) : حکومت آل سعود، این وهابیهای پست بیخبر از خدا بسان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته‌اند 1366/5/12***** امام خمینی (ره) شهادت در راه خدا مسئله ای نیست که بشود با پیروزی در صحنه های نبرد مقایسه شود، مقام شهادت خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است ***** امام خمینی (ره): ما تابع امر خداییم، به همین دلیل طالب شهادتیم و تنها به همین دلیل است که زیر بار ذلت و بندگی غیر خدا نمی رویم ***** امام خمینی(ره) ”من برای آنکه شما جوانان شایسته ای هستید، علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید.„ ***** حُسنُ الخلاقِ یُدِّرُ الرزاقَ وَ یونِسَ الرِّفاقَ؛ خوش اخلاقى روزى ها را زیاد مى کند و میان دوستان انس و الفت پدید مى آورد. «نهج الفصاحه، ح 781»***** امام خمینی(س) علم همراه تهذیبِ نفس است که انسان را به مقام انسانیت می رساند .هم در علم کوشا باشید و هم در عمل و هم در تهذیب اخلاق ***** بايد مسائل اسلامي حل بشود در اينجا و پياده بشود. بايد مستضعفين را حمايت بكنند، بايد مستضعفين تقويت بشوند حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحیفه امام – جلد 6 – صفحه 461 ***** اهمیّت فضای مجازی به انداره ی انقلاب اسلامی است "مقام معظم رهبری" ***** آن کسی قلمش قلم انسانی است که از روی انصاف بنویسد. امام خمینی (ره) ***** همان طوري که در سابق عمل مي‌شد، روضه‌خواني بشود، مرثيه گفته بشود، شعر و نثر در فضايل اهل بيت و در مصائب آنها گفته بشود. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام – جلد 15 – ص 332 ***** نگذاريد پيشكسوتان شهادت و خون در پيچ و خم زندگي روزمره خود به فراموشي سپرده شوند. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 93 ***** من در ميان شما باشم و يا نباشم، به همه شما وصيت و سفارش مي‌کنم که نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 93 ***** پيامبر اسلام نيازي به مساجد اشرافي و مناره‌هاي تزئيناتي ندارد. پيامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پيروان خود بوده است که متأسفانه با سياست‌هاي غلط حاکمان دست‌نشانده به خاک مذلت نشسته‌اند. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 80 ***** پيغمبر اسلام تمام عمرش در امور سياسي بود، تمام عمرش را صرف كرد در سياست اسلامي، و حكومت اسلامي تشكيل داد. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 15، ص 11 ***** امام به همه فهماند که انسان کامل شدن، علی وار زیستن و تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفتن افسانه نیست. مقام معظم رهبری ***** راه ما راه امام خمینی است و در این راه با همه قدرت و قاطعیت خود حرکت خواهیم کرد. مقام معظم رهبری


 

 

 

تاريخ انتشار: 19 ارديبهشت 1393 ساعت 13:06:46
داستانهای زیبا در مورد امام جواد(ع)

چنانکه می‌‌دانید امام جواد(ع) در 9 سالگی به امامت رسیدند، که این مسأله برای برخی افراد، باعث ایجاد شبهه و سؤال کرده بود. در ادامه مطلب سه جواب امام(ع) به این شبهه را بخوانید به همراه داستانهایی زیبا در مورد حضرت امام جواد علیه السلام.

سه نوع استدلال بر اثبات امامت در نوجوانى

مدّتى پس از آن که حضرت علىّ بن موسى الرّضا(علیهما السلام) به شهادت رسید، شخصى به نام علىّ بن حسّان نزد امام محمّد جواد(ع) حضور یافت و عرضه داشت:

یاابن رسول الله! مردم نسبت به مقام و موقعیّت شما که در عُنفوان جوانى امام و حجّت خدا بر آنها مى‌‌باشى، مشکوک هستند و ایجاد شبهه مى‌‌کنند؟!

حضرت جوادالائمّه(ع) لب به سخن گشود و اظهار داشت: چرا مردم چنین مطالبى را بر علیه من ایراد مى‌‌کنند؟

و سپس افزود: خداوند متعال بر حضرت رسول اکرم(ص) این آیه شریفه قرآن را فرستاد: «قُلْ هذِهِ سَبیلی‏ أَدْعُوا إِلَى اللهِ عَلى‏ بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی‏»(سوره یوسف:آیه 108)؛

یعنى؛ بگو: اى پیامبر! این روش من است که مردم را به سوى خداى یکتا دعوت مى‌‌کنم با هر که از من تبعیّت و پیروى کند.

بعد از آن، امام جواد(ع) فرمود: به خدا قسم، کسى غیر از علىّ بن ابى طالب(ع) از پیغمبر خدا(ص) تبعیّت نکرد؛ و در آن زمان 9 سال داشت و من نیز اکنون 9 ساله هستم.(اصول کافى: ج 1، ص 384)

در جریانی دیگر؛ شخصى خدمت امام محمّد جواد(علیه السلام) شرفیاب شد و اظهار داشت: یاابن رسول الله! عدّه‌‌اى از مردم نسبت به موقعیّت شما ایجاد شبهه مى‌‌کنند؟!

امام جواد(ع) در پاسخ چنین فرمود: خداوند متعال به حضرت داود(ع) وحى فرستاد که فرزندش، سلیمان را خلیفه و وصىّ خود قرار دهد، با این که سلیمان کودکى خردسال بود و گوسفندچرانى مى‌‌کرد.

و این موضوع را برخى از علماء و بزرگان بنى اسرائیل نپذیرفتند و در اذهان مردم شکّ و شُبهه ایجاد کردند.

به همین جهت، خداوند سبحان به حضرت داود(ع) وحى فرستاد که عصا و چوب دستى اعتراض کنندگان و از سلیمان را هم بگیر و هر کدام را با علامتى مشخّص کن که از چه کسى است؛ و سپس آنها را شبان گاه در جائى پنهان نما.

فرداى آن روز به همراه صاحبان آنها بروید و چوب دستى‌‌ها را بردارید، با توجّه به این نکته، که چوب دستى هرکس سبز شده باشد همان شخص، جانشین و خلیفه و حجّت بر حقّ خدا خواهد بود.

و همگى این پیشنهاد را پذیرفتند؛ و چون به مرحله اجراء در آوردند، عصاى سلیمان سبز و داراى برگ و ثمر شد.

پس از آن، همه افراد قبول کردند و پذیرفتند که او حجّت و پیامبر خدا مى‌‌باشد[و این در حالی بود که حضرت سلیمان، کودکی خردسال بود].(اصول کافى: ج 1، ص 383)

همچنین علىّ بن أسباط حکایت کند: روزى به همراه حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد(علیه السلام) از شهر کوفه خارج شدیم و حضرت سوار الاغ بود.

در مسیر راه به گلّه گوسفندى برخوردیم که گوسفندى از آن گلّه عقب مانده بود و سر و صدا مى‌‌کرد.

امام(ع) توقّف نمود و سپس به من دستور داد که چوپان را نزد حضرتش احضار نمایم، پس من رفتم و چوپان را خبر دادم؛ و او نیز آمد.

هنگامى که چوپان نزد حضرت وارد شد، امام(ع) به او فرمود: این گوسفند مادّه از تو گلایه و شکایت دارد؛ و مدّعى است که تو تمام شیر آن را مى‌‌دوشى، به طورى که وقتى نزد صاحبش باز مى‌‌گردد، شیرى در پستانش نیست.

و مى‌‌گوید: چنانچه از ظلمى که نسبت به آن انجام مى‌‌دهى، دست برندارى و به خیانت خود ادامه بدهى، از خدا مى‌‌خواهم تا عمر تو را کوتاه گرداند.

چوپان اظهار داشت: یاابن رسول الله! من شهادت بر یگانگى خداوند متعال و رسالت حضرت محمّد(ص) مى‌‌دهم؛ و این که تو وصىّ و جانشین او هستى.

و سپس افزود: خواهشمندم بفرما علم و معرفت نسبت به سخن این برّه را از کجا و چگونه فرا گرفته‌‌اى؟

حضرت فرمود: ما -اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)- خزینه داران علوم و غیب ها و نیز حکمت‌‌هاى الهى هستیم، همچنین جانشینان پیامبران و وارثان آنها مى‌‌باشیم؛ و خداوند متعال ما را بر دیگر بندگانش گرامى و مورد توجّه خاصّ قرار داده است، او از فضل و کرمش همه علوم را به ما آموخته است.(الثّاقب فى المناقب: ص 522)

مرحوم کلینى، و عیّاشى و دیگر بزرگان آورده‌‌اند:

مدّتى پس از آن که حضرت علىّ بن موسى الرّضا(علیهما السلام) به شهادت رسید، شخصى به نام علىّ بن حسّان نزد امام محمّد جواد(علیه السلام) حضور یافت و عرضه داشت:

یاابن رسول اللّه! مردم نسبت به مقام و موقعیّت شما که در عُنفوان جوانى امام و حجّت خدا بر آن ها مى‌‌باشى، مشکوک هستند و ایجاد شبهه مى‌‌کنند؟!

حضرت جوادالائمّه(ع) لب به سخن گشود و اظهار داشت: چرا مردم چنین مطالبى را بر علیه من ایراد مى‌‌کنند؟

و سپس افزود: خداوند متعال بر حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) این آیه شریفه قرآن را فرستاد: «قُلْ هذِهِ سَبیلی‏ أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی‏ وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکین‏»(سوره یوسف: آیه 108) یعنى؛ بگو اى پیامبر! این روش من است که مردم را به سوى خداى یکتا دعوت مى‌‌کنم با هر که از من تبعیّت و پیروى کند.

بعد از آن، امام جواد(ع) فرمود: به خدا قسم، کسى غیر از علىّ بن ابى طالب از پیغمبر خدا(صلوات اللّه علیهما) تبعیّت نکرد؛ و در آن زمان 9 سال داشت و من نیز اکنون 9 ساله هستم.(اصول کافى: ج 1، ص 384، ح 8)

همچنین مرحوم کلینى و برخى دیگر از بزرگان آورده‌‌اند:

شخصى خدمت امام محمّد جواد(ع) شرفیاب شد و اظهار داشت: یابن رسول اللّه! عدّه‌‌اى از مردم نسبت به موقعیّت شما ایجاد شبهه مى‌‌کنند؟!

امام جواد(ع) در پاسخ چنین فرمود: خداوند متعال به حضرت داود(ع) وحى فرستاد که فرزندش، سلیمان را خلیفه و وصىّ خود قرار دهد، با این که سلیمان کودکى خردسال بود و گوسفندچرانى مى‌‌کرد.

و این موضوع را برخى از علماء و بزرگان بنى اسرائیل نپذیرفتند و در اذهان مردم شکّ و شُبهه ایجاد کردند.

به همین جهت، خداوند سبحان به حضرت داود(ع) وحى فرستاد که عصا و چوب دستى اعتراض کنندگان و نیز سلیمان را بگیر و هر کدام را با علامتى مشخّص کن که از چه کسى است؛ و سپس آنها را شبانگاه در جائى پنهان نما.

فرداى آن روز به همراه صاحبان آنها بروید و چوب دستى ها را بردارید، با توجّه به این نکته، که چوب دستى هرکس سبز شده باشد همان شخص، جانشین و خلیفه و حجّت بر حقّ خدا خواهد بود.

همگى این پیشنهاد را پذیرفتند؛ و چون به مرحله اجرا در آوردند، عصاى سلیمان سبز و داراى برگ و ثمر شد.

پس از آن، همه افراد قبول کردند و پذیرفتند که او حجّت و پیامبر خدا مى‌‌باشد.(اصول کافى: ج 1، ص 383، ح3)

همچنین علىّ بن أسباط حکایت کند:

روزى به همراه حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد(ع) از شهر کوفه خارج شدیم و حضرت سوار الاغ بود.

در مسیر راه به گلّه گوسفندى برخوردیم که گوسفندى از آن گلّه عقب مانده بود و سر و صدا مى‌‌کرد.

امام(ع) توقّف نمود و سپس به من دستور داد که چوپان را نزد حضرتش احضار نمایم. پس من رفتم و چوپان را خبر دادم؛ و او نیز آمد.

هنگامى که چوپان نزد حضرت وارد شد، امام(ع) به او فرمود: این گوسفند مادّه از تو گلایه و شکایت دارد؛ و مدّعى است که تو تمام شیر آن را مى‌‌دوشى، به طورى که وقتى نزد صاحبش باز مى‌‌گردد، شیرى در پستانش نیست. و مى‌‌گوید: چنانچه از ظلمى که نسبت به آن انجام مى‌‌دهى، دست برندارى و به خیانت خود ادامه بدهى، از خدا مى‌‌خواهم تا عمر تو را کوتاه گرداند.

چوپان اظهار داشت: یابن رسول اللّه! من شهادت بر یگانگى خداوند متعال و رسالت حضرت محمّد(ص) مى‌‌دهم؛ و این که تو وصىّ و جانشین او هستى.

سپس افزود: خواهشمندم بفرما علم و معرفت نسبت به سخن این برّه را از کجا و چگونه فرا گرفته‌‌اى؟

حضرت فرمود: ما -اهلبیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)- خزینه داران علوم و غیب ها و نیز حکمت هاى الهى هستیم، همچنین جانشینان پیامبران و وارثان آنها مى‌‌باشیم؛ و خداوند متعال ما را بر دیگر بندگانش گرامى و مورد توجّه خاصّ قرار داده است، او از فضل و کرمش همه علوم را به ما آموخته است.

(منبع: الثّاقب فى المناقب:522)

مناظره امام جواد(ع) و یحیی بن أکثم

مأمون مجلسی ترتیب داد که در یک طرف؛ امام جواد(ع) -که در نه سالگی بود- نشست و یحیی بن اکثم(از علماء بزرگ مخالفین اهل بیت "ع") در مقابل حضرت نشست.

یحیی بن اکثم به مأمون گفت: اجازه می‌دهید از ابوجعفر سؤالی بکنم؟

مأمون گفت: از خود او اجازه بخواه.

یحیی به امام(ع) رو کرد و گفت: قربانت گردم؛ اجازه می‌دهی سؤالی مطرح کنم؟

امام(ع) فرمود: اگر می‌خواهی بپرس.

یحیی گفت: در مورد کسی که در حال احرام، شکاری را بکشد چه می‌فرمایید؟

امام(ع) فرمود: این مسأله صورتهای فراوانی دارد؛ آیا در خارج حرم بوده یا در داخل حرم؟ آیا از حرمت این کار اطلاع داشته یا بی اطلاع بوده؟ عمداً کشته یا سهواً؟ عبد بوده یا آزاد؟ صغیر بوده یا کبیر؟ بار اول او بوده که چنین کاری کرده یا بار دوم؟ صید پرنده بود ای غیر پرنده؟ کوچک بوده یا بزرگ؟ کشنده از کار خود پشیمان شده یا قصد تکرار آن را دارد؟ در شب صید کرده یا در روز؟ احرام او احرام عمره بوده یا احرام حج؟؟!!!

یحیی بن اکثم از اینکه امام(ع) که در آن هنگام تقریباً نه ساله بود، اصل سؤال او را چنین عالمانه تشریح کرد، متحیر ماند و آثار عجز و شکست در چهره‌اش پدیدار شد و زبانش به لکنت افتاد، بگونه‌ای که همه حاضران، قدرت علیم امام(ع) و شکست یحیی را دریافتند.

مأمون از امام(ع) تقاضا کرد که خودش پاسخ صورتهای گوناگون صید در حال احرام را بگوید، و امام پذیرفت و به تفصیل به شرح آنها پرداخت.

مأمون با شنیدن پاسخ، امام(ع) را بسیار تحسین کرد و تقاضا نمود این بار امام جواد(ع) از یحیی بن اکثم مسأله‌ای بپرسد.

امام(ع) رو به یحیی کرد و فرمود: آیا بپرسم؟

یحیی که شکست خورده و مرعوب عظمت علمی امام(ع) شده بود گفت: میل شماست فدایتان شوم. اگر بدانم، پاسخ می‌دهم و اگر ندانم از خود شما استفاده می‌کنم و می‌آموزم.

امام(ع) فرمود: بگو چگونه ممکن است که مردی در بامداد بر زنی نگاه کرد در حالی که این نگاه کردن بر او حرام بود. هنگامی که آفتاب بالا آمد، بر او حلال شد. چون ظهر شد، بر او حرام شد. چون عصر فرا رسید، بر او حلال شد. چون آفتاب غروب کرد، بر او حرام شد. و در شب، هنگام نماز عشاء بر او حلال شد. در نیمه شب بر او حلال شد. و چون صبح بر دمید، بر او حلال شد؟؟!! چرا چنین بود و از چه جهت بر او حلال می‌شد و حرام می‌شد؟!

یحیی گفت: به خدا سوگند، پاسخ و چگونگی آنرا نمی‌دانم، اگر مایلید خودتان بیان فرمایید تا استفاده کنیم.

امام(ع) فرمود: آن زن، کنیز مردی بود، مرد نامحرمی در بامداد به او نگاه کرد، در این حال این نگاه حرام بود. هنگامی که آفتاب بالا آمد، آن مرد، آن کنیز را از صاحبش خرید، پس بر او حلال شد. و چون ظهر شد، کنیز را آزاد ساخت، بر او حرام شد. هنگام عصر، با او ازدواج کرد، بر او حلال شد. چون آفتاب غروب کرد، ظِهار نمود. (ظِهار؛ کلام خاصی است که اگر مرد به همسرش بگوید، زن بر شوهرش حرام می‌شود و در این صورت باید مرد کفاره ظِهار را بدهد، تا همسرش مجدداً بر او حلال شود) و بر او حرام شد. و شب، هنگام نماز عشاء، کفاره ظهار داد، زن بر او حلال شد. نیمه شب، یک بار او را طلاق داد، بر او حرام شد. و چون صبح بر دمید، به او رجوع کرد، بر او حلال شد.

مأمون شگفت زده به خویشان خود که حاضر بودند رو کرد و گفت: آیا در میان شما کسی هست که اینگونه پاسخ چنین مسأله‌ای را بیان کند، یا پاسخ مسأله قبلی را بداند؟

گفتند: نه به خدا سوگند.[١]

و این هم چند کلام گهربار از امام محمد تقی(علیه‌السّلام)؛

«ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ لَمْ یَنْدَمْ: تَرْکُ الْعَجَلَةِ وَ الْمَشُورَةُ وَ التَّوَکُّلُ عِنْدَ الْعَزْمِ عَلَى اللَّهِ عَزَّوَجَل‏»[٢]؛

سه چیز است که در هر کس باشد پشیمان نمی‌شود: «ترک عجله» و «مشورت کردن» و «توکل بر خدا هنگام تصمیم بر کاری»‏.

«إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الشَّرِیرِ فَإِنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ- یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبُحُ أَثَرُه‏»[٣]؛

از همـراهى و رفاقت بـا آدم شَرور و بـدجنس بپـرهیز، زیرا که او ماننـد شمشیر بـرهنه است، کـه ظاهـرش نیکـو و اثرش زشت است.

«مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسَانِ إِبْلِیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِیس‏»[۴]؛

هر کس به سخنان گوینده‌اى گوش دهد، به راستى که او را پرستیده است، پس اگر گوینده از جانب خدا باشد، در واقع خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن گوید، به راستى که ابلیس را پرستیده است.

«الْمُؤْمِنُ یَحْتَاجُ إِلَى تَوْفِیقٍ مِنَ اللَّهِ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُه‏»[۵]؛

مؤمن(، به سه چیز) نیاز دارد؛ به توفیقى از جانب خدا، به پندگویى از درون خودش، و به پذیرش نصیحت از کسى که او را نصیحت می‌کند.

پی نوشت

[١]- إعلام الورى بأعلام الهدى: 351.

[٢]- بحار الانوار 75: 81.

[٣]- بحار الانوار 71: 198.

[۴]- تحف العقول : 456.

[۵]- همان: 457.

منبع:وب برای همه مفیده - برگرفته از: گنجینه


 





  تعداد بازديدها: 2131


 
نظرات خوانندگان:
 

نظرات حاوي توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمي‌شود.

نام:
پست الکترونيک:
متن پيام:


 
آخرين اخبار و مطالب 
یادداشتی از: مسعود کاظمیان*
حق‌الناس و کرامت انسانی در مکتب عاشورا؛ تأملی بر حق‌الناس سیاسی و حقوق بشر معاصر
موافقت دادگاه امریکا با محاکمه مقام ارشد ساواک
یادداشتی از: رضا غبیشاوی
آیا پزشکیان نباید واقعیت را می گفت؟
اختصاصی:
فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ ... با خطاطی آقای محمد مسلم خانی
افشاگری مشاور عراقچی درباره دلیل حملات اخیر تندروها به پزشکیان
یادداشتی از: خانم مهسا مژدهی
عراق بر لبه یک بحران فراگیر/ چه کسانی به دنبال خلع سلاح حشدالشعبی تا پیش از انتخابات آبان هستند؟ / آرایش سیاسی در عراق در آستانه انتخابات پارلمانی
موسوی سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان: باید در توافق ارمنستان و آذربایجان بازنگری صورت گیرد
داریوش صفرنژاد کارشناس ارشد قفقاز
ترکیه نقش پررنگی در کریدور زنگزور دارد
رئیس ستاد ارتش اسرائیل طرح اشغال غزه را برای اجرا امضا کرد
یادداشتی از جعفر محمدی*
سخنی با خانم سخنگو که پرسید: «کدام انزوا؟» / همانی که پزشکیان می گفت!
غروب دوشنبه؛‌ شبی که اسراییل کار را تمام شده می‌دانست/ تحلیل حسن روحانی از جنگ ۱۲ روزه/ جلوگیری از جنگی دیگر با تغییر استراتژی و نه شعار
اختصاصی:
دو اثر آیینی با خطاطی آقای محمد مسلم خانی
اعمال روز اربعین
اختصاصی:
دو تصویر از راهپیمایی اربعین حسینی
عکس:
شرکت در راهپیمایی اربعین به نیابت از شهید علی اصغر پورسلطان
وزیر دفاع ایتالیا: بررسی تحریم اسرائیل / می خواهیم مردم اسرائیل را از دولت بی عقلش نجات دهیم
یادداشتی از: حسین ربیعی*
خلع سلاح حزب‌الله و دگرگونی‌های ژئوپلیتیک منطقه‌ای
پنج کشور مسلمان که شریک اقتصادیِ قاتلان مردم غزه هستند
انتقاد حجت الاسلام والمسلمین منتجب نیا: برخی از مسئولین طلبکارانه درباره کمبودها به مردم می‌گویند «نخورید و ریاضت بکشید»!
اعلام آمادگی دولت نروژ برای بازداشت نتانیاهو

آرشیو همه مطالب


 
پربازديدها 
اختصاصی:
ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود... "با خطاطی آقای محمد مسلم خانی"
آیت الله لائینی، نماینده ولی فقیه در مازندران: امام هم ملی‌گرا بود و هم اسلام‌گرا/ اگر مذاکرات عزتمندانه باشد، صحیح است/ باید بُعد پدافندی را تقویت کنیم
اختصاصی:
تصویری از حرم مطهر حضرت سید الشهداء(ع) امشب 1404/5/16
گزارش تصویری:
برگزاری کلاس درس نهج البلاغه در هیئت انصارالخمینی (ره) حسینیه ی آل یاسین (ع) 1404/5/13
اولین اتاق جنگ در کجا و با حضور چه کسانی تشکیل شد؟/ هاشمی رفسنجانی روایت کرده
آیت الله باغانی از بازماندگان حادثه 7 تیر 1360 درگذشت + سوابق
انتصاب آقای لاریجانی به نمایندگی رهبری در شورای عالی امنیت ملی و آقایان احمدیان و شمخانی به نمایندگی رهبری در شورای دفاع
وداع با استاد رنگ‌ها / محمود فرشچیان ، مینیاتوریستی که برای مینیاتور زندگی کرد
در مراسم چهل و پنجمین سالروز تأسیس جهاد دانشگاهی؛
سید حسن خمینی: از انسجام پاسداری کنیم/ اتحاد به این معنی نیست که همه جمع شویم تا یک جریان خاص سر کار باشد/ هر گروهی که وطن فروش نیست باید بتواند در هرم منزلت های سیاسی و اجتماعی صعود کند/ در برخی جراید زبان گزنده، تلخ و تندی استفاده می شود
پیام فرزند آیت الله جوادی آملی به لاریجانی
پزشکیان: می‌خواهید بجنگید؟ خب آمد زد؛ دوباره درست کنیم باز هم می‌آید می‌زند / این مسائل، مسائلی نیست که احساسی بشود برخورد کرد / اینکه برویم برای حرف زدن بدین معنی نیست که می خواهیم تسلیم شویم / بدون رضایت رهبری هیچ کاری نخواهیم کرد؛ حتی اگر مخالف نظر خودم باشد
پزشکیان:
وزیر خارجه امروز درباره کریدور زنگزور گزارش دادند و قرار شد گفت‌و‌گو کنند؛ کریدور زنگزور آن چیزی نیست که در خبر‌ها بزرگش کردند/ خواسته‌های جمهوری اسلامی درباره مسیر زنگزور را همه طرف‌ها مراعات کردند/ چارچوب تمامیت ارضی و بسته نشدن راه ما به اروپا هم در آن دیده شده / تمام دغدغه ما این است که شرکت آمریکایی می‌خواهد این کریدور را راه بیندازد
اختصاصی:
دو اثر آیینی بمناسبت اربعین حسینی "با خطاطی آقای محمد مسلم خانی"
یادداشتی از: رضا میرحسین
اربعینی‌ها جای کسی را تنگ نمی‌کنند
آیت الله احمد بهشتی، عضو مجلس خبرگان رهبری: اثر سوء لغزش معممین، بر روحیه مردم بسیار زیاد است
یادداشتی از: حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش
درباره زندگی و سیاست ورزیِ با تعصب وتوهّم، و زندگی وسیاست ورزیِ با تعقل
دبیرکل مجلس علمای هند: اعطای نوبل صلح به ترامپ، پاداش به قاتلان و دشمنان ملت‌ها است
یادداشتی از: ابوالفضل فاتح
اربعین انسانیت؛ اپیزود دوم عاشورا، زیست انسانی، راهبرد جهانی سازی تشیع
عکس:
شرکت در راهپیمایی اربعین به نیابت از شهید علی اصغر پورسلطان
یادداشتی از عبدالرضا داوری
خوانشی هگلی از بازگشت لاریجانی


 
آمار بازديد از سايت 
تعداد بازدید امروز: 11548
تعداد بازدید دیروز: 9820
بازدید کل: 76531417
مشاهده آمار کامل
تمامي حقوق براي هيئت انصارالخميني (ره) محفوظ است.