امام خمینی (ره) والله اسلام تمامش سیاست است؛ ***** مقام معظم رهبری: به گفتار امام و کردار امام اهتمام بورزید ***** امام خمینی(ره): ان شاء الله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد 1367/4/29 ***** امام خمینی(رحمة الله علیه) : حکومت آل سعود، این وهابیهای پست بیخبر از خدا بسان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته‌اند 1366/5/12***** امام خمینی (ره) شهادت در راه خدا مسئله ای نیست که بشود با پیروزی در صحنه های نبرد مقایسه شود، مقام شهادت خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است ***** امام خمینی (ره): ما تابع امر خداییم، به همین دلیل طالب شهادتیم و تنها به همین دلیل است که زیر بار ذلت و بندگی غیر خدا نمی رویم ***** امام خمینی(ره) ”من برای آنکه شما جوانان شایسته ای هستید، علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید.„ ***** حُسنُ الخلاقِ یُدِّرُ الرزاقَ وَ یونِسَ الرِّفاقَ؛ خوش اخلاقى روزى ها را زیاد مى کند و میان دوستان انس و الفت پدید مى آورد. «نهج الفصاحه، ح 781»***** امام خمینی(س) علم همراه تهذیبِ نفس است که انسان را به مقام انسانیت می رساند .هم در علم کوشا باشید و هم در عمل و هم در تهذیب اخلاق ***** بايد مسائل اسلامي حل بشود در اينجا و پياده بشود. بايد مستضعفين را حمايت بكنند، بايد مستضعفين تقويت بشوند حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحیفه امام – جلد 6 – صفحه 461 ***** اهمیّت فضای مجازی به انداره ی انقلاب اسلامی است "مقام معظم رهبری" ***** آن کسی قلمش قلم انسانی است که از روی انصاف بنویسد. امام خمینی (ره) ***** همان طوري که در سابق عمل مي‌شد، روضه‌خواني بشود، مرثيه گفته بشود، شعر و نثر در فضايل اهل بيت و در مصائب آنها گفته بشود. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام – جلد 15 – ص 332 ***** نگذاريد پيشكسوتان شهادت و خون در پيچ و خم زندگي روزمره خود به فراموشي سپرده شوند. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 93 ***** من در ميان شما باشم و يا نباشم، به همه شما وصيت و سفارش مي‌کنم که نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 93 ***** پيامبر اسلام نيازي به مساجد اشرافي و مناره‌هاي تزئيناتي ندارد. پيامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پيروان خود بوده است که متأسفانه با سياست‌هاي غلط حاکمان دست‌نشانده به خاک مذلت نشسته‌اند. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 80 ***** پيغمبر اسلام تمام عمرش در امور سياسي بود، تمام عمرش را صرف كرد در سياست اسلامي، و حكومت اسلامي تشكيل داد. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 15، ص 11 ***** امام به همه فهماند که انسان کامل شدن، علی وار زیستن و تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفتن افسانه نیست. مقام معظم رهبری ***** راه ما راه امام خمینی است و در این راه با همه قدرت و قاطعیت خود حرکت خواهیم کرد. مقام معظم رهبری


 

 

 

تاريخ انتشار: 14 ارديبهشت 1393 ساعت 23:54:09
لطیفه های تاریخی

- روزی‌ جعفربن‌ یحیی‌بن‌ خالد برمکی‌ در صحرایی‌ در کنار هارون‌الرشید شتر می‌راند، ناگهان‌ یک‌ قطار شتر با بار طلا جلو آمد، هارون‌الرشید پرسید که‌ این‌ گنجینه‌ از کجا می‌آید؟ گفتند: هدیه‌ای‌ است‌ که‌ علی‌بن‌ عیسی‌ از ولایت‌ خراسان‌ فرستاده‌ است‌ - آن‌ زمان‌ هارون‌، علی‌بن‌ عیسی‌ را والی‌ خراسان‌ کرده‌ و فضل‌بن‌ یحیی‌ برادر جعفر را عزل‌ کرده‌ بود - هارون‌ رو به‌ جعفر کرد و با سرزنش‌ گفت‌: این‌ مال‌ در زمان‌ حکومت‌ برادرت‌ کجا بود؟ جعفر گفت‌: در کیسه‌های‌ صاحبان‌ این‌ مال‌.

- شخصی‌ نزد معتصم‌ آمد و ادعای‌ پیغمبری‌ کرد. معتصم‌ گفت‌: چه‌ معجزه‌ای‌ داری‌؟ گفت‌ مرده‌ زنده‌ می‌کنم‌. معتصم‌ گفت‌: اگر چنین‌ معجزه‌ای‌ کنی‌، به‌ تو ایمان‌ می‌آورم‌، گفت‌: شمشیر تیز بیاورید، معتصم‌ فرمان‌ داد تا شمشیر مخصوص‌ او را آوردند و به‌ دست‌ مدعی‌ دادند. گفت‌: ای‌ خلیفه‌، در برابر تو گردن‌ وزیرت‌ را می‌زنم‌ و در همان‌ حال‌ زنده‌ می‌کنم‌، معتصم‌ پذیرفت‌ و به‌ وزیر خود رو کرد و گفت‌: چه‌ می‌گویی‌؟ وزیر گفت‌: ای‌ خلیفه‌ تن‌ به‌ کشتن‌، دادن‌ کاری‌ سخت‌ است‌ و من‌ از او هیچ‌ معجزه‌ای‌ نمی‌خواهم‌، تو گواه‌ باش‌ که‌ من‌ به‌ او ایمان‌ آوردم‌. معتصم‌ خندید و به‌ او خلعت‌ داد و فردی‌ را که‌ ادعای‌ پیغمبری‌ می‌کرد به‌ شفاخانه‌ فرستاد.

- اسماعیل‌بن‌ محمّد از فاضلان‌ و زبان‌آوران‌ زمان‌ خود بود و در میان‌ برخی‌ از خلفا، ارج‌ و قربی‌ داشت‌. یک‌بار به‌ نیشابور آمد، از آب‌ و هوای‌ نیشابور لذت‌ برد و قنات‌های‌ زیاد آن‌ را پسندید. - می‌گویند در آن‌ زمان‌، 12 هزار قنات‌ در نیشابور جاری‌ بود - اما از مردم‌ آن‌ شهر، به‌ خاطر کوتاهی‌ در خدمت‌، آزرده‌ خاطر شد و در همان‌ موقع‌ خلیفه‌ به‌ او نوشت‌ که‌ از آب‌ و هوا و مردم‌ آن‌ شهر به‌ ما خبری‌ بده‌، او در جواب‌ نوشت‌ که‌ نیشابور جای‌ خیلی‌ خوبی‌ است‌ البته‌ به‌ شرط‌ آن‌ که‌ آبی‌ که‌ زیر زمین‌ است‌ روی‌ زمین‌ باشد و مردمی‌ که‌ روی‌ زمین‌ هستند، زیر زمین‌ باشند.

- پادشاهی‌ به‌ ندیم‌ خود گفت‌ که‌ نام‌ ابلهان‌ این‌ شهر را بنویس‌، ندیم‌ گفت‌: به‌ این‌ شرط‌ که‌ نام‌ هر کس‌ را که‌ بنویسم‌ مرا به‌ خاطر آن‌ سرزنش‌ و تنبیه‌ نکنی‌، پادشاه‌ قول‌ داد که‌ چنین‌ نکند. اول‌ نام‌ پادشاه‌ را نوشت‌. پادشاه‌ گفت‌: اگر ابلهیِ من‌ را ثابت‌ نکنی‌، تو را مجازات‌ می‌کنم‌. ندیم‌ گفت‌: تو چکی‌ ] براتی‌ [ را به‌ مبلغ‌ صدهزار دینار به‌ فلان‌ نوکر خود دادی‌ که‌ به‌ فلان‌ شهر دوردست‌ برود و آن‌ را نقد کرده‌ و بیاورد. پادشاه‌ گفت‌: بله‌ درست‌ است‌. ندیم‌ گفت‌: او در این‌ شهر نه‌ زمینی‌ دارد، نه‌ زنی‌ و نه‌ فرزندی‌، اگر آن‌ مبلغ‌ را بگیرد، به‌ شهر دیگری‌ رود که‌ پادشاهی‌ دیگر داشته‌ باشد و از قلمرو و اختیار تو دور باشد، چه‌ می‌گویی‌؟ پادشاه‌ گفت‌: اگر او از ما روی‌ نگرداند و پول‌ را بیاورد تو چه‌ می‌گویی‌؟ ندیم‌ گفت‌: در آن‌ صورت‌ نام‌ پادشاه‌ را بر می‌دارم‌ و نام‌ او را می‌نویسم‌.

- پادشاهی‌ از حاضران‌ مجلس‌ خود معمایی‌ پرسید که‌ آن‌ چیست‌ که‌ پارسال‌ نرسید، امسال‌ نمی‌رسد و سال‌ آینده‌ هم‌ نخواهد رسید، سربازی‌ که‌ در آن‌ مجلس‌ حاضر بود گفت‌: مواجب‌ من‌ است‌. پادشاه‌ خندید و دستور داد تا مواجب‌ دوسالة‌ او را نقداً دادند و حقوق‌ آینده‌اش‌ را نیز دوبرابر کرد.

- روزی‌ حکیم‌ انوری‌ در بازار بلخ‌ راه‌ می‌رفت‌، جمعی‌ را دید، جلو رفت‌ و سرش‌ را داخل‌ برد تا ببیند چه‌ خبر است‌. دید مردی‌ ایستاده‌ و قصیده‌های‌ انوری‌ را به‌ نام‌ خود می‌خواند و مردم‌ تحسینش‌ می‌کنند. انوری‌ جلو رفت‌ و گفت‌: ای‌ مرد اشعار چه‌ کسی‌ را می‌خوانی‌؟ گفت‌: اشعار انوری‌ را. گفت‌: تو انوری‌ را می‌شناسی‌؟ گفت‌: چه‌ می‌گویی‌؟ انوری‌ من‌ هستم‌. انوری‌ خندید و گفت‌: شعر دزد شنیده‌ بودم‌ اما شاعردزد ندیده‌ بودم‌.

‌- روزی‌ سلطان‌ محمود غازی‌ از طلحک‌ رنجید و خواست‌ او را چوب‌ بزند. به‌ غلامانش‌ گفت‌: بروید به‌ باغ‌ و از درخت‌ ارغوان‌ چند شاخه‌ بیاورید. غلامان‌ به‌ دنبال‌ چوب‌ رفتند. جمعی‌ پشت‌ سر طلحک‌ ایستاده‌ بودند، طلحک‌ که‌ دو زانو زده‌ بود به‌ آنان‌ گفت‌: بیکار نباشید، تا وقتی‌ چوب‌ بیاورند، شما پس‌گردنی‌ بزنید.

- ظریفی‌ بر سفرة‌ خسیسی‌ مرغ‌ سرخ‌کرده‌ دید. گفت‌: عمر این‌ مرغ‌ بعد از کشته‌ شدن‌ درازتر از سال‌های‌ حیات‌ او می‌شود.

- مؤذنی‌ تکبیر گفت‌، مردم‌ با عجله‌ به‌ سمت‌ مسجد آمدند و برای‌ صف‌ بستن‌ از یکدیگر پیشی‌ گرفتند. ظریفی‌ در مسجد بود، گفت‌: به‌ خدا سوگند اگر، مؤذن‌ به‌ جای‌ حی‌علی‌ الصلوة‌، حی‌علی‌ الزکوة‌ می‌گفت‌ مردم‌ برای‌ فرار از مسجد از هم‌ پیشی‌ می‌گرفتند.

- مجدهمگر، زنی‌ بسیار پیر و مسن‌ داشت‌، روزی‌ با هم‌ دعوایشان‌ شد پیرزن‌ گفت‌: پیش‌ از من‌ و تو هم‌ لیل‌ و نهاری‌ بوده‌ است‌، مجد در پاسخ‌ گفت‌: شاید پیش‌ از من‌ بوده‌ باشد اما پیش‌ از تو نبوده‌ است‌.

- یکی‌ از بزرگان‌ عرب‌ که‌ به‌ زشتی‌ چهره‌ و کریه‌منظری‌ معروف‌ بود، زنی‌ بسیار زیبا و خوش‌اخلاق‌ داشت‌، روزی‌ زن‌ به‌ او گفت‌: مطمئنم‌ که‌ من‌ و تو هر دو اهل‌ بهشت‌ هستیم‌. گفت‌: از کجا می‌دانی‌؟ گفت‌: از آنجا که‌ تو چهرة‌ زیبای‌ مرا می‌بینی‌ و سپاس‌ می‌گویی‌ و من‌ چهرة‌ زشت‌ تو را می‌بینم‌ و صبر می‌کنم‌ و صابران‌ و شاکران‌ هر دو اهل‌ بهشت‌ هستند.

- شخصی‌ به‌ خسیسی‌ گفت‌: انگشترت‌ را به‌ من‌ بده‌ تا هرگاه‌ به‌ آن‌ نگاه‌ کنم‌ یاد تو بیفتم‌ و به‌ این‌ دلیل‌ همیشه‌ در یاد من‌ باشی‌، گفت‌: هر وقت‌ بخواهی‌ که‌ مرا به‌ یادآوری‌، به‌ این‌ فکر کن‌ که‌ وقتی‌ از فلان‌ کس‌ انگشتری‌ خواستم‌، به‌ من‌ نداد.

- درویشی‌ بی‌سر و پا به‌ خواجه‌ای‌ گفت‌: اگر من‌ در خانة‌ تو بمیرم‌ با من‌ چه‌ می‌کنی‌؟ خواجه‌ گفت‌: کفن‌ می‌کنم‌ و به‌ گور می‌سپارمت‌، گفت‌: امروز در زندگی‌ام‌ به‌ من‌ پیراهن‌ بده‌ و وقتی‌ مردم‌ بدون‌ کفن‌ خاکم‌ کن‌.

- روزی‌ جوحی‌ در خانة‌ خود نشسته‌ بود و دخترک‌ چهارساله‌اش‌ هم‌ پیش‌ او بود. ناگهان‌ جنازه‌ای‌ از دور پیدا شد که‌ دخترک‌ تا آن‌ زمان‌ ندیده‌ بود. گفت‌: این‌ چیست‌؟ گفت‌: آدمی‌ مرده‌ است‌. گفت‌: او را به‌ کجا می‌برند؟ گفت‌: جایی‌ که‌ نه‌ شمع‌ و چراغ‌ است‌، نه‌ فرش‌ و روشنایی‌، نه‌ نور و صفا، نه‌ خورش‌ و پوشش‌، نه‌ آب‌ و نان‌، گفت‌: پس‌ به‌ خانة‌ ما می‌آورند.

- معلمی‌ نزدیک‌ به‌ مرگ‌ بود گفت‌: بگردید ببینید کفن‌ کهنه‌ پیدا می‌کنید؟ گفتند: برای‌ چه‌؟ گفت‌: برای‌ آن‌ که‌ پس‌ از مرگ‌ مرا در آن‌ بپیچند و در گور بگذارند. گفتند: به‌ چه‌ دلیل‌؟ گفت‌: وقتی‌ منکر و نکیر بیایند و کفن‌ کهنه‌ را ببینند، گمان‌ می‌کنند که‌ این‌ مرده‌ قدیمی‌ است‌ و دیگر سؤال‌ و جواب‌ نمی‌کنند.

- شخصی‌ نزد پادشاهی‌ رفت‌ و گفت‌: من‌ پیامبر خدا هستم‌ به‌ من‌ ایمان‌ بیاور. پادشاه‌ گفت‌: معجزة‌ تو چیست‌؟ گفت‌: هر چه‌ بخواهی‌. پادشاه‌ قفل‌ مشکل‌گشایی‌ جلوی‌ او گذاشت‌ و گفت‌: اگر راست‌ می‌گویی‌، این‌ قفل‌ را بدون‌ کلید باز کن‌. گفت‌: من‌ ادعای‌ پیغمبری‌ دارم‌ نه‌ ادعای‌ آهنگری‌.

- یکی‌ از علمای‌ بزرگ‌ مصر حکایت‌ کرده‌ است‌: مرا عزیز مصر نزد هرکل‌ بزرگ‌ روم‌ فرستاد. وقتی‌ به‌ بارگاه‌ او رسیدم‌، پیش‌ تخت‌ او دیوانه‌ای‌ را دیدم‌ که‌ یک‌ سرِ زنجیر طلایی‌ را به‌ پای‌ او و یک‌ سر زنجیر را به‌ پایة‌ تخت‌ بسته‌ بودند. حرکات‌ زیبا و رفتار مناسبی‌ انجام‌ می‌داد، وقتی‌ هرکل‌ مشغول‌ کاری‌ بود، زبانم‌ را برایش‌ در آوردم‌ و حرکت‌ دادم‌. او با صدای‌ بلند گفت‌: خدایا چه‌ کسی‌ را بسته‌اند و چه‌ کسی‌ را باز گذاشته‌اند.

- چندین سال پیش یکی از زنان نماینده حزب کارگر در مجلس انگلستان نخست وزیر وقت وینستون چرچیل را مورد استیضاح قرار داد و در ضمن سخنان خود با لحن تند و زننده ای به چرچیل گفت: اگر من زن شما بودم قهوه زهرآلودی به شما می خوراندم. چرچیل بی درنگ جواب داد: اگر من هم شوهر شما بودم آن را می خوردم!

- حاج حسن آقا ملک کالسکه ای با دو قاطر بسیار زیبا داشت. نصرت الدوله روزی از نامبرده درخواست کرد کالسکه را موقتاً به او بدهد. ملک ناچار کالسکه را با قاطرها برای نصرت الدوله فرستاد و برایش نوشت: کالسکه را با قاطرها تقدیم داشتم، تقاضا دارم در حق این دو قاطر پدری بفرمایید!

- وقتی کریم آقا خان شهردار تهران بود، از دربار نامه ای به وی رسید. مشعر بر اینکه مطالب ضد و نقیضی در باره فلان موضوع به ما می رسد، لازم است درباره صحت و سقم آن اطلاع لازم بدهید. شهردار هر چه درباره "صحت وسقم" فکر کرد، چیزی به عقلش نرسید، بالاخره در نامه جوابیه ای برای ادعای فضل نوشت: مدتی است که از صحت و سقم هیچگونه خبری در دست نیست، به ماموران شهربانی دستور داده شده که هر جا این دو نفر را یافتند فوراً دستگیر نموده و نزد اینجانب بیاورند تا اقدام لازم درباره آنها به عمل آید!

- صاحب رستوران عمر خیام در آمریکا مردی ارمنی است که در جوانی از ترکیه به آمریکا هجرت کرده و فعلاً از برکت نام عمر خیام و این رستوران میلیونر شده است. می گفت: شبی یک خانم پیر آمریکایی در رستوران دست مرا محکم گرفت و می گفت ای مستر خیام نمی دانی که عمری شیفته اشعار تو بوده ام، چقدر خوشوقتم که شخص تو را می بینم! منبع: گنجینه





  تعداد بازديدها: 1705


 
نظرات خوانندگان:
 

نظرات حاوي توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمي‌شود.

نام:
پست الکترونيک:
متن پيام:


 
آخرين اخبار و مطالب 
یادداشتی از: مسعود کاظمیان*
حق‌الناس و کرامت انسانی در مکتب عاشورا؛ تأملی بر حق‌الناس سیاسی و حقوق بشر معاصر
موافقت دادگاه امریکا با محاکمه مقام ارشد ساواک
یادداشتی از: رضا غبیشاوی
آیا پزشکیان نباید واقعیت را می گفت؟
اختصاصی:
فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ ... با خطاطی آقای محمد مسلم خانی
افشاگری مشاور عراقچی درباره دلیل حملات اخیر تندروها به پزشکیان
یادداشتی از: خانم مهسا مژدهی
عراق بر لبه یک بحران فراگیر/ چه کسانی به دنبال خلع سلاح حشدالشعبی تا پیش از انتخابات آبان هستند؟ / آرایش سیاسی در عراق در آستانه انتخابات پارلمانی
موسوی سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان: باید در توافق ارمنستان و آذربایجان بازنگری صورت گیرد
داریوش صفرنژاد کارشناس ارشد قفقاز
ترکیه نقش پررنگی در کریدور زنگزور دارد
رئیس ستاد ارتش اسرائیل طرح اشغال غزه را برای اجرا امضا کرد
یادداشتی از جعفر محمدی*
سخنی با خانم سخنگو که پرسید: «کدام انزوا؟» / همانی که پزشکیان می گفت!
غروب دوشنبه؛‌ شبی که اسراییل کار را تمام شده می‌دانست/ تحلیل حسن روحانی از جنگ ۱۲ روزه/ جلوگیری از جنگی دیگر با تغییر استراتژی و نه شعار
اختصاصی:
دو اثر آیینی با خطاطی آقای محمد مسلم خانی
اعمال روز اربعین
اختصاصی:
دو تصویر از راهپیمایی اربعین حسینی
عکس:
شرکت در راهپیمایی اربعین به نیابت از شهید علی اصغر پورسلطان
وزیر دفاع ایتالیا: بررسی تحریم اسرائیل / می خواهیم مردم اسرائیل را از دولت بی عقلش نجات دهیم
یادداشتی از: حسین ربیعی*
خلع سلاح حزب‌الله و دگرگونی‌های ژئوپلیتیک منطقه‌ای
پنج کشور مسلمان که شریک اقتصادیِ قاتلان مردم غزه هستند
انتقاد حجت الاسلام والمسلمین منتجب نیا: برخی از مسئولین طلبکارانه درباره کمبودها به مردم می‌گویند «نخورید و ریاضت بکشید»!
اعلام آمادگی دولت نروژ برای بازداشت نتانیاهو

آرشیو همه مطالب


 
پربازديدها 
اختصاصی:
ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود... "با خطاطی آقای محمد مسلم خانی"
آیت الله لائینی، نماینده ولی فقیه در مازندران: امام هم ملی‌گرا بود و هم اسلام‌گرا/ اگر مذاکرات عزتمندانه باشد، صحیح است/ باید بُعد پدافندی را تقویت کنیم
اختصاصی:
تصویری از حرم مطهر حضرت سید الشهداء(ع) امشب 1404/5/16
گزارش تصویری:
برگزاری کلاس درس نهج البلاغه در هیئت انصارالخمینی (ره) حسینیه ی آل یاسین (ع) 1404/5/13
اولین اتاق جنگ در کجا و با حضور چه کسانی تشکیل شد؟/ هاشمی رفسنجانی روایت کرده
آیت الله باغانی از بازماندگان حادثه 7 تیر 1360 درگذشت + سوابق
انتصاب آقای لاریجانی به نمایندگی رهبری در شورای عالی امنیت ملی و آقایان احمدیان و شمخانی به نمایندگی رهبری در شورای دفاع
وداع با استاد رنگ‌ها / محمود فرشچیان ، مینیاتوریستی که برای مینیاتور زندگی کرد
در مراسم چهل و پنجمین سالروز تأسیس جهاد دانشگاهی؛
سید حسن خمینی: از انسجام پاسداری کنیم/ اتحاد به این معنی نیست که همه جمع شویم تا یک جریان خاص سر کار باشد/ هر گروهی که وطن فروش نیست باید بتواند در هرم منزلت های سیاسی و اجتماعی صعود کند/ در برخی جراید زبان گزنده، تلخ و تندی استفاده می شود
پیام فرزند آیت الله جوادی آملی به لاریجانی
پزشکیان: می‌خواهید بجنگید؟ خب آمد زد؛ دوباره درست کنیم باز هم می‌آید می‌زند / این مسائل، مسائلی نیست که احساسی بشود برخورد کرد / اینکه برویم برای حرف زدن بدین معنی نیست که می خواهیم تسلیم شویم / بدون رضایت رهبری هیچ کاری نخواهیم کرد؛ حتی اگر مخالف نظر خودم باشد
پزشکیان:
وزیر خارجه امروز درباره کریدور زنگزور گزارش دادند و قرار شد گفت‌و‌گو کنند؛ کریدور زنگزور آن چیزی نیست که در خبر‌ها بزرگش کردند/ خواسته‌های جمهوری اسلامی درباره مسیر زنگزور را همه طرف‌ها مراعات کردند/ چارچوب تمامیت ارضی و بسته نشدن راه ما به اروپا هم در آن دیده شده / تمام دغدغه ما این است که شرکت آمریکایی می‌خواهد این کریدور را راه بیندازد
اختصاصی:
دو اثر آیینی بمناسبت اربعین حسینی "با خطاطی آقای محمد مسلم خانی"
یادداشتی از: رضا میرحسین
اربعینی‌ها جای کسی را تنگ نمی‌کنند
آیت الله احمد بهشتی، عضو مجلس خبرگان رهبری: اثر سوء لغزش معممین، بر روحیه مردم بسیار زیاد است
یادداشتی از: حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش
درباره زندگی و سیاست ورزیِ با تعصب وتوهّم، و زندگی وسیاست ورزیِ با تعقل
دبیرکل مجلس علمای هند: اعطای نوبل صلح به ترامپ، پاداش به قاتلان و دشمنان ملت‌ها است
یادداشتی از: ابوالفضل فاتح
اربعین انسانیت؛ اپیزود دوم عاشورا، زیست انسانی، راهبرد جهانی سازی تشیع
عکس:
شرکت در راهپیمایی اربعین به نیابت از شهید علی اصغر پورسلطان
یادداشتی از عبدالرضا داوری
خوانشی هگلی از بازگشت لاریجانی


 
آمار بازديد از سايت 
تعداد بازدید امروز: 11559
تعداد بازدید دیروز: 9820
بازدید کل: 76531428
مشاهده آمار کامل
تمامي حقوق براي هيئت انصارالخميني (ره) محفوظ است.