جنايات معاويهبن ابي سفيان عليه مسلمين و دين مبارك اسلام و بالاخص شيعيان عليبن ابي طالب (ع) فراوان و بيشمار است و در كتابهاي تاريخي گوشههايي از آن بيان شده است كه نمونههايي از آن را ذيلاً ميآوريم.
حسن بصري گويد: «در معاويه چهار خصلت وجود داشت كه اگر يكي از آنها در شخصي وجود داشته باشد او را به هلاكت ميرساند:
1ـ معاويه با شمشير به ملت اسلام حمله كرد و با حيله و نيرنگ خلافت را در دست گرفت و با اصحاب مشورت نكرد و به اهل فضل توجهي ننمود.
2ـ معاويه شرابخواري ميكرد و لباسهاي حرير ميپوشيد و با ساز و نواز و رقص و آواز دمساز بود.
3ـ معاويه برخلاف فرمايش حضرت رسول (ص) زيادبنابيه را به ابوسفيان نسبت داد.
4ـ يكي از جنايات مهلكه معاويه، كشتن حجر و اصحاب او است كه در اين مورد مرتكب اعمال زشتي شد، واي بر معاويه از اين عمل زشتي كه انجام داد.»
خزيمهبن ثابت ذوالشهادتين از شركت در جنگ صفين خودداري كرد و تا آنگاه كه عمار به شهادت رسيد، پس از اين شمشير خود را برداشت و با معاويه به جنگ پرداخت و علتش هم حديث عمار بود كه پيامبر (ص) فرمود: عمار را گروه ستمكار خواهند كشت و در حاليكه عمار آنان را به طرف بهشت دعوت خواهد كرد وليكن گروه ستمكار او را به سوي جهنم دعوت ميكند. خزيمه همواره با معاويه جنگ كرد تا به شهادت رسيد.
معاويه پس از حكيمت، بُسربن ارطاة را با گروهي از لشگريان به اطراف و اكناف فرستاد و امر كرد در هر جا شيعيان علي را ديدند بكشند و بر زن و مرد و كودك رحم نكنند. بسربن ارطاة به طرف مدينه حركت كرد و در آنجا گروهي از اصحاب علي (ع) را كشت و خانههاي جماعتي را خراب كرد، و از مدينه به طرف مكه رفت و در آنجا چند نفر از آل مهلب را از بين برد. اين مُفسدِ جاني در مكه و نجران نيز تعدادي را كشت و سپس به يمن رفت. عبيداللهبن عباس عامل علي عليهالسلام در آنجا نبود، بُسربن ارطاة دو كودك عبيدالله را با دست خود سر بريد و بعد از اين جنايات و خونريزيها به طرف معاويه برگشت.
معاويه براي جلوگيري از فضائل علي (ع) بخشنامهاي براي عُمّال و حُكام خود صادر كرد و گفت: از ذمّه من بري است كسي كه درباره ابوتراب فضيلتي نقل كند و يا از اهل بيت او تجليل نمايد، پس از اين دستور در شهرها و قُراء و قصبات، خطباء در منابر خود علي و اهل بيت او را سب كردند و از آنان برائت حاصل نمودند.
از همه جا بيشتر اهل كوفه را تحت فشار قرار دادند زيرا شيعيان علي در اين شهر زياد بودند. در تعقيب اين بخشنامه،بخشنامه ديگري فرستاد و گفت: هر كس متهم به دوستي اين خانواده است خانهاش را خراب كنيد و آنان را مورد عقوبت و خواري قرار دهيد و ذليل و ناتوان سازيد، حُكام به ظلم و جنايتشان افزودند و به افرادي كه در مظان تشيع و دوستي اهل بيت قرار داشتند بسيار سخت ميگرفتند مخصوصاً در كوفه بسيار جنايت كردند.شيعيان اميرالمؤمنين (ع) در بلاي شديدي گرفتار شدند و زندگي بر آنان بسيار سخت شد. كار به جايي رسيد كه حتي شيعيان نسبت به خدمتكاران خود ظنين بودند و هرگاه اراده ميكردند مطلبي با آنان بگوييد عهد و پيمانهايي شديد از آنها ميگرفتند و سپس مقصود خود را در ميان ميگذاشتند.
بدعتهاي معاويه:
بدعتهايي را كه معاويه تأسيس كرد و افعال شنيعهاي را كه او مرتكب شد همه دليل بر كفر و نفاق اوست، همانطور كه حضرت رسول خدا خبر داده است، معاويه بدترين مردم را بر مسلمين حاكم كرد و آنان را واداشت تا در منا بر خود علي (ع) را سب كنند، حتي كار را به جايي رساندند كه در مدينه طيبه كنار قبر حضرت رسول (ص) و در روي منبر آن حضرت بدون اينكه از خدا بترسند و حق پيغمبر را مراعات كنند اين مفاسد را مرتكب شدند.
معاويه اين سنت را تأسيس كرد و جانشين فاسد او هم كه از سلاطين جور و ظلم بود در همان طريق گام برداشت و به پيروي از او، سبّ علي را علني اعلام كرد و مدت شصت سال به اين عمل شنيع مشغول شدند.
منبع : كتاب پايگاههاي انقلاب اسلامي به روايت اسناد ساواك – مساجد – مسجد ارك تهران ، مركز بررسي اسناد تاريخي ، چاپ اول سال 1390