توهین به امام خمینی، نهفقط واکنشی احساسی برنینگیخت، بلکه مردم را به این درک رساند که حرمت مرجعیت، خط قرمز ایمان ملی است. از دل همین واکنش اخلاقی، جنبشی پدید آمد که قدرت نظامی و رسانهای رژیم را درهم شکست و چهرهٔ تازهای از ایمان و آزادی را در تاریخ ایران گشود.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، در دیماه ۱۳۵۶، مقالهای در روزنامهٔ اطلاعات منتشر شد که لحنش توهینآمیز بود، اما اثرش تاریخی. متنی که به خیال نویسندگانش قرار بود مرجعیت دینی را بیاعتبار کند، به جرقهای تبدیل شد که شعلههای انقلاب اسلامی را در سراسر ایران برافروخت.
در فرهنگ ایرانی–اسلامی، حرمت علما و مراجع تقلید، بخشی از وجدان جمعی مردم است. مرجعیت، برای جامعهٔ شیعه، نهفقط نهاد صدور فتوا، بلکه پناه اخلاقی و معنوی مردم در برابر قدرت سیاسی و بیعدالتی است. ازاینرو، توهین به مرجع، صرفاً بیادبی یا جدال فکری نیست، بلکه حملهای است به بنیان اعتماد دینی و حیثیت فرهنگی ملت.
زمینهٔ تاریخی حادثه
در فضای سیاسیِ دههٔ پنجاه خورشیدی، حکومت پهلوی دوم تلاش میکرد با اصلاحات ظاهری، چهرهای مدرن از خود نشان دهد و در عین حال، صدای مخالفان مذهبی را خاموش کند. ساواک، به عنوان نهاد امنیتی، برنامهای تبلیغاتی برای تخریب چهرهٔ امام خمینی تدوین کرد تا نفوذ فکری او در حوزههای علمیه و میان مردم کاهش یابد.
در ۱۷ دی ۱۳۵۶، روزنامهٔ اطلاعات با چاپ مقالهای با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» به قلم مستعار احمد رشیدی مطلق، این طرح را عملی کرد. در مقاله، با لحنی توهینآمیز از امام خمینی یاد شد؛ ایشان «روحانی مرتجع»، «وابسته به بیگانه» و «مخالف پیشرفت ایران» معرفی شد.
حکومت گمان میکرد با زبان رسانه و ادعای روشنگری میتواند جایگاه مرجعیت را در ذهن مردم سست کند، اما نتیجه معکوس بود.
خشم مردم و قیام قم
صبح روز بعد، در ۱۸ و ۱۹ دی ۱۳۵۶، طلاب و مردم قم با تعطیل کردن کلاسها و تجمع در برابر منازل علما، اعتراض خود را آغاز کردند. شعار اصلی آنان نه سیاسی، بلکه دینی بود:
« به مرجع ما اهانت کردهاند.»
تجمعها به خیابانها کشیده شد و نیروهای امنیتی با گلوله پاسخ دادند. دهها نفر شهید شدند. این واقعه، در تاریخ ایران به نام قیام ۱۹ دی قم ثبت شد و نخستین حلقه از زنجیرهٔ قیامهای مردمی در تبریز، یزد، مشهد و تهران گردید که در نهایت، به پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ انجامید.
چرا چنین شد؟
۱. توهین به مرجعیت، اهانت به ایمان مردم است.
در ساختار فکری جامعهٔ شیعی، مرجع تقلید امتداد تاریخی ولایت دینی است. مردم در وجود مرجع، نشانهای از دیانت، امانت و علم میبینند. هر اهانت به او، در ناخودآگاه جمعی، توهین به باور و کرامت خود مردم تلقی میشود.
۲. فاصلهٔ حکومت و ملت آشکار شد.
مقالهٔ اطلاعات نشان داد که نخبگان سیاسیِ حاکم، هیچ درکی از عمق احترام مردم به روحانیت ندارند. آنان با زبان رسانه و تبلیغات سخن گفتند، اما با عاطفه و ایمان جامعه بیگانه بودند. این فاصلهٔ ارزشی، مشروعیت نظام را فرسوده کرد.
۳. رسانهٔ رسمی اعتبار خود را از دست داد.
روزنامهای که باید ابزار اطلاعرسانی و اعتماد عمومی باشد، به سلاح تخریب تبدیل شد. از آن روز، اطلاعات در ذهن بسیاری از مردم، نماد تحریف و بیاحترامی شد و این شکاف میان رسانه و ملت، تا سالها ادامه یافت.
۴. احترام به علما، عنصر پایدار هویت ایرانی است.
در تاریخ ایران، از صفویه تا عصر مشروطه و پهلوی، مردم هرگاه احساس کردهاند که دین و علمایشان تحقیر شدهاند، با غیرت جمعی واکنش نشان دادهاند. احترام به مرجع، احترام به خویشتن فرهنگی ملت است.
جایگاه مرجعیت در فرهنگ ایرانی
مرجعیت در ایران، بر سه ستون استوار است:
• علم: مرجع تقلید حافظ دانش فقه و اخلاق است.
• اعتماد: مردم از سر ایمان و تجربهٔ تاریخی، به او پناه میبرند.
• عدالت: مرجع، معیار قضاوت اخلاقی و اجتماعی در برابر قدرت است.
ازاینرو، حرمت مرجع تقلید تنها به لباس یا مقام فقهی او مربوط نیست، بلکه به نقشی مربوط است که در وجدان دینی مردم ایفا میکند. شکستن این حرمت، شکستن پیوند تاریخی ملت و ایمان است.
مقالهٔ توهینآمیز روزنامهٔ اطلاعات در دی ۱۳۵۶، یکی از اشتباهات راهبردی نظام پهلوی بود. حکومتی که میخواست با ابزار تبلیغات، جایگاه مرجعیت را تضعیف کند، در واقع بزرگترین موج بیداری دینی قرن را برانگیخت.
توهین به امام خمینی، نهفقط واکنشی احساسی برنینگیخت، بلکه مردم را به این درک رساند که حرمت مرجعیت، خط قرمز ایمان ملی است. از دل همین واکنش اخلاقی، جنبشی پدید آمد که قدرت نظامی و رسانهای رژیم را درهم شکست و چهرهٔ تازهای از ایمان و آزادی را در تاریخ ایران گشود.
بهدرستی میتوان گفت: انقلاب اسلامی، از یک بیاحترامی آغاز شد؛ اما با دفاع مردم از حرمت مرجعیت، به حرکتی اخلاقی و الهی بدل گشت.
برخی رفتارهای سخیف این روزها از سوی سلطنتطلبان در اهانت به مرجعیت باعث سقوط بیشتر آنها در ذهن مردم ایران میشود.