آیتالله سید مجتبی نورمفیدی در نشست «امام خمینی، حوزه پیشرو و سرآمد و فقه کارآمد»، گفت: امام فرمودند «روحانیت تا در همه مسائل و مشکلات حضور فعال نداشته باشد، نمیتواند درک کند که اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست». این نکته بسیار مهمی است که اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست. این ریشه ها و دلایلی دارد. یکی از مشکلات اصلی آن همین عدم حضور فعال در مسائل و مشکلات است.
استاد حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست، گفت: اگر ما فقه را مجموعه قوانین و مقرراتی دانستیم که برای سامان دادن حیات بشر و تنظیم حیات دنیوی و اخروی او ارائه شده، پس کارآمدی فقه عبارت است از تأثیرگذاری مناسب در این دامنه. حالا حیات اخروی و نشئه برزخ و عالم خیال، اقتضائات خاص خودش را دارد. ولی این عالم، عالم ماده، دنیا که بخش مقدمی دارد برای زندگی ابدی بشر، اصلاً از تیررس فقه نمیتواند جدا باشد. فقه میخواهد این زندگی را سامان بدهد. اینجاست که کارآمدی معنا پیدا میکند.
به گزارش خبرنگار جماران، آیتالله سید مجتبی نورمفیدی طی سخنانی در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) قم، گفت: عنوان این بحث، «امام خمینی، حوزه پیشرو و سرآمد و فقه کارآمد» است که مشتمل بر دو موضوع است؛ این دو موضوع خود شایسته بررسی مستقل به نحو مبسوط هستند. حوزه پیشرو و سرآمد خودش یک مسأله بسیار مهمی است. چه اینکه موضوع کارآمدی فقه هم مسأله بسیار مهمی است. ما در این جلسه درباره الزاماتی که برای کارآمد کردن فقه به عنوان بخش مهم حوزه، آن هم در حوزه پیشرو و سرآمد باید در نظر گرفته شوند، میخواهیم اشاراتی داشته باشیم.
استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: حوزه مطلوب و تراز و ایدهآل و پیشرو و سرآمد که اخیراً در پیام مقام معظم رهبری هم به نحو مبسوط به آن پرداخته شده، حتماً محتاج تلاشهای همهجانبه است. در ابعاد مختلف باید در حوزه برای سرآمد شدن، پیشرو شدن، تراز شدن، کارهایی صورت بگیرد. اما در خصوص فقه، هم مطالب بسیار فراتر از عنوان بحث است. ما فعلا میخواهیم به فقه کارآمد در حوزه پیشرو، آن هم از یک منظر، بپردازیم که بایستههای کارآمدی فقه چیست؟
وی ادامه داد: ما نمیتوانیم از کارآمدی فقه در درون مجموعه حوزه و منظومه فکری تشیع و اسلام سخن بگوییم بدون اینکه یک تصویر کلی از این حوزه ارائه دهیم. لذا من خیلی سریع به امور محوری میپردازم که در حوزه پیشرو و سرآمد باید به آن توجه شود و در پیام مقام معظم رهبری هم به آن پرداخته شده و البته امام خمینی(س) هم به صورت مختلف، پراکنده در مواضع مختلف به آنها اشاره کردهاند. من حالا اگر بخواهم یک تعبیری در رابطه با این پیام ارزشمند داشته باشم میتوانم بگویم پیام مقام معظم رهبری فی الجمله نسخه بهروز شدهای از چهارچوبهایی است که امام برای حوزه مطلوب ترسیم کردند. هرچند برخی نکات جدید هم دارد.
وی، تهذیب و تقوا و جامعیت را از اصول حوزه دانست و اظهار داشت: تعبیر امام این است که علما باید ابعاد مختلف داشته باشند و به حسب ابعادی که اسلام دارد و به حسب ابعادی که انسان دارد، حوزهها هم ابعاد مختلف داشته باشند. این متضمن یک استدلال بسیار مهمی است برای جامعیت دین که بعدا خواهم گفت. مقام معظم رهبری هم نظیر همین را فرمودند که حوزه نهادی برونگراست که خروجی آن در همه سطوح در خدمت فکر و فرهنگ جامعه است. حوزه فقط یک مؤسسه تدریس و تدرس نیست، بلکه مجموعهای از علم و تربیت و کارکردهای اجتماعی و سیاسی است.
آیتالله نورمفیدی «هویت جهادی و نفی نظام سلطه و مبارزه با جهانخواران»، «همراهی با مردم و تکیه بر محرومان» و «مسأله حکومت» را اصول دیگر حوزه عنوان کرد و افزود: این یک تصویر کلی از حوزه مطلوب و پیشرو و سر آمد است که با وضع موجود تفاوت و فاصله زیادی دارد کاستیها زیاد است. امام به این کاستیها هم فی الجمله اشاره کردهاند و ریشه همه آنها همان است که امام فرمودند «روحانیت تا در همه مسائل و مشکلات حضور فعال نداشته باشد، نمیتواند درک کند که اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست». این نکته بسیار مهمی است که اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست. این ریشه ها و دلایلی دارد. یکی از مشکلات اصلی آن همین عدم حضور فعال در مسائل و مشکلات است.
وی یادآور شد: در پیام مقام معظم رهبری هم «عدم تناسب میان آوردههای تبلیغی با واقعیتهای فکری و فرهنگی در میان مردم، به ویژه جوانان» به عنوان یک نقص مهم در حوزه ذکر شده است. این فاصله شکاف بین واقعیتها و وضع موجود حوزه، و خصوصاً فقه، امری است که ما هرچه هم بخواهیم آن را مخفی کنیم، قابل مخفی شدن نیست. این یک واقعیتی است که آثار و نتایجش را هم ما داریم میبینیم.
استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه حالا اگر میخواهیم حوزه پیشرو و سرآمد باشد باید یک چشم اندازی برای آن ترسیم کنیم، اظهار داشت: ما وقتی از کارآمدی فقه سخن میگوییم، قهراً باید تأثیرگذاری مناسب فقه در جهت اهداف آن را بررسی کنیم و برای این منظور قبل از هر چیز باید اهداف مشخص شوند. اینجا آغاز اختلاف است و نگاههای مختلف شکل میگیرد. ما اینجا یک نگاه حداقلی داریم که دین را محصور میکند در پرداختن به امور اخروی، و اینکه کاری به زندگی دنیا و حیات دنیوی ندارد؛ طبق این نظر حیات دنیوی را باید عقلاء مدیریت کنند. یک نگاه حداکثری هم داریم که دین اساساً شامل همه ابعاد زندگی انسان است؛ هم به حیات دنیا و هم به حیات آخرت هم به حیات فردی و هم به حیات اجتماعی انسان کار دارد؛ هم میخواهد دنیا را بسازد و هم آخرت را بسازد.
وی یادآور شد: امام معتقد است هدف اسلام و هدف فقه شامل ساماندهی و تنظیم زندگی انسان در همه ابعاد آن است. آن استدلالی که اول عرضم اشاره کردم، اینجا من از آن استفاده میکنم. ببینید، این جمله ظاهرا یک جمله عادی است، ولی مشتمل بر دو قیاس شکل اول است، ایشان میفرماید که «چون انسان ابعاد مختلف دارد، و اسلام هم برای انسانسازی آمده، پس گستردگی ابعاد اسلام به گستردگی ابعاد انسان است؛ و بر همین اساس، علما باید ابعاد مختلف داشته باشند. قیاس اول این است که اسلام برای انسانسازی آمده، انسان ابعاد مختلف دارد، پس اسلام ابعاد مختلف دارد. قیاس دوم هم این است که علما مسئول تبیین اسلام هستند. اسلام ابعاد مختلف دارد. پس علما مسئول تبیین ابعاد مختلف اسلام هستند. طبیعتاً هرچه دامنه انسان گستردهتر باشد، اسلام هم دامنهاش گستردهتر میشود.
آیتالله نورمفیدی با اشاره به اینکه امام هم در این خصوص بیاناتی دارد، افزود: دقت کنید، اینها همه حاکی از یک اندیشه بسیار مهم است ایشان میفرماید که «فقه تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است»، «فقه ضامن رشد و مصلحت ملتهاست» و «فقه اسلامی قابل انطباق با تمام مقتضیات و مسائل مستحدثه را دارد». اگر ما چنین تصویری از فقه و اسلام ارائه دادیم که مشتمل بر همه ابعاد وجودی انسان است، پس به دنیای او کار دارد، به آخرت او کار دارد، به حیات مادی او توجه دارد، به حیات معنوی او توجه دارد و همچنین به فرد و اجتماع با هم نگاه میکند.
وی تأکید کرد: اگر ما فقه را مجموعه قوانین و مقرراتی دانستیم که برای سامان دادن حیات بشر و تنظیم حیات دنیوی و اخروی او ارائه شده، پس کارآمدی فقه عبارت است از تأثیرگذاری مناسب در این دامنه. حالا حیات اخروی و نشئه برزخ و عالم خیال، اقتضائات خاص خودش را دارد. ولی این عالم، عالم ماده، دنیا که بخش مقدمی دارد برای زندگی ابدی بشر، اصلاً از تیررس فقه نمیتواند جدا باشد. فقه میخواهد این زندگی را سامان بدهد. اینجاست که کارآمدی معنا پیدا میکند.
استاد حوزه علمیه قم افزود: سامان دادن زندگی بشر این نیست که هر روز او را در یک چاله بیندازیم، یک بنبست برایش ایجاد کنیم، همواره به دیوار بخورد. این مسأله مهمی است. یک وقتی امام خمینی(س) در نامه به یکی از اساتید و بزرگان به همین نکته اشاره کردن که «اینطور که شما پیش میروید، بشر باید برگردد به گذشته و در بیابانها در عصر قدیم زندگی کند. اینکه معلوم است نتیجهاش چه میشود». پس اولین و مهمترین بایسته از بایستههای کارآمدی فقه، تصویر و ترسیم یک اسلام جامع و فقه جامع است که متکفل حیات دنیوی انسان هم هست.
وی تأکید کرد: اگر کسی بیاید بگوید که اسلام حکومت ندارد، شیعه حکومت ندارد، دین حکومت ندارد، در عصر غیبت حکومت اصلاً معنا ندارد، قهرا حوزه و تأثیرگذاری و کارآمدی فقه را خیلی محدود کرده است. لذا حکومت یکی از بایستههای کارآمد کردن فقه است. یادآوری این نکته هم خوب است که بخشی از مطالب به بینش و نگرش برمیگردد. این بینشها و نگرشها باید اصلاح بشود. و بدون اینها، معلوم است کارآمدی محقق نمیشود؛ این یکی از الزامات است. ممکن است کسی تصور کند ما داریم از مبادی شروع میکنیم، ولی اینها ریشه است. ما تا اینها را حل نکنیم، چیزی به صورت اساسی حل نمیشود.
آیتالله نورمفیدی نظریه زمان و مکان را مهمترین عنصر کارآمدی فقه دانست و گفت: امام مسأله تأثیر و نقش زمان و مکان در استنباط را تقریباً اواخر عمرشان مطرح کردند. این در امتداد کارآمدی و به واسطه مواجهه ایشان با مسائل و مشکلات حکومت مطرح شد. من دیدم گاهی بعضی میگویند، بعضی فتواهای امام قبل از انقلاب با بعد از انقلاب تغییر کرده است و توجیهاتی را برای این تغییرات ذکر میکنند و بعضی هم میگویند از باب حکم حکومتی بوده؛ اما من گمانم این است که این مربوط به تأثیر عنصر زمان و مکان بوده است.
وی با اشاره به اینکه امام مسأله زمان و مکان را قبل از انقلاب مطرح نکردهاند، افزود: من گمان میکنم که ایشان پس از انقلاب و ورود به عرصه عینیت یافتن فقه و احکام در صحنه جامعه، با یک اموری مواجه شدند و در حقیقت قله آن اندیشه و فکر اینجا ظهور پیدا کرد و آشکار شد. گاهی اوقات شارع حکمی که تشریع کرده و جعل کرده، با ملاحظه زمان یا مکانی خاص بوده است. به هر حال ما دستمان از آن محدوده بیرون است. فوقش این است که بعضی مصالح را با عقل قطعی یا نص قطعی کشف کنیم و آن را در استنباط دخالت دهیم.
استاد حوزه علمیه قم اظهار داشت: بسیاری از فقها، عمدتاً راه کارآمد کردن را پناه بردن به حکم ثانوی یا حکم حکومتی میدانند، ولی ما تا چه زمانی میخواهیم مشکلات و بنبستها و گرفتاریها را با عناوین ثانوی مرتفع کنیم؟ آنچه من میگویم خارج از چهارچوب نیست؛ دقیقاً برگرفته از فرمایشات خود امام است. آن وقت آیا ممکن است با این شتاب تغییرات و پیچیدگیهایی که دنیای امروز دارد، تک تک اینها با حکم ثانوی بخواهیم حل کنیم، آخرش میدانید چه میشود؟ احکام اولیه کمکم (غیر از عبادات که زمان و مکان اصلاً خیلی در آن تأثیر ندارد) کنار میرود.
وی تأکید کرد: قرار نیست که ما یک زندگی جدا از عقلای عالم داشته باشیم؛ هیچکس هم این را نمیگوید. ما نمیتوانیم برویم در یک جزیره زندگی کنیم، از همه پیچیدگیها، تحولات و همه چیزهای جدید خودمان را دور کنیم. یک وقتی من یه جایی یک صحبتی داشتم به یک مناسبتی گفتم بعضی از ما راجع به مسأله فناوری، متدسفانه دیدگاه سلبی داریم، اینکه نمیشود. ما اگر بخواهیم همراه قافله بشر پیش برویم، ضمناً پایههای اعتقادی و ایمانی و قوانین و مقررات دینی را حفظ کنیم و در چهارچوب شریعت زندگی بکنیم – که این باید باشد – باید تدبیر اساسی بیندیشیم. نمیتوانیم رها باشیم، باید هم با قافله بشریت پیش برویم و هم این چهارچوبها و مقررات بر زندگی ما حاکم باشد.
آیتالله نورمفیدی ادامه داد: تازه حالا کلی حوادث و مسائل بعدها پیش میآید که ما الآن خوابش را هم نمیتوانیم ببینیم که چه خواهد شد. اینها را تا چه زمانی میخواهیم با حکم ثانوی و حکم حکومتی حل کنیم؟ اینکه میگویم، کمکم به متروک شدن احکام اولیه به این معناست. لذا، اجتهاد و فقاهت در اینجا تأثیر خودش را نشان میدهد. اگر فقه بخواهد تأثیرگذاری متناسب با هدف خود داشته باشد یعنی کارآمد باشد قطعا باید به این رکن یعنی تأثیرگذاری دو عنصر زمان و مکان در اجتهاد و استنباط و نیز در مقام اجرا توجه کند. این را من داخل پرانتز بگویم، کارآمدی که ما میگوییم، معنایش این نیست که فقط به تأمین زندگی مادی و رفاه بشر توجه شود. گفتم این باید متناسب با آن هدف باشد.
وی با تأکید بر اینکه نمیتوانیم کارآمدی را از آیندهنگری جدا کنیم، افزود: هیچ سازمان و نهادی نمیتواند بدون آیندهنگری کارآمد باشد. این از چیزهایی است که قیاساتها معها، یک نهاد، سازمان کوچک، اداره و حتی یک فردی در زندگی شخصی خودش، اگر آیندهنگری نداشته باشد نمیتواند کارآمد باشد. یک فرد بدون آیندهنگری در مواجهه با مشکلات و اموری که پیش میآید به هم میریزد، انضباطش را از دست میدهد و نمیتواند با این پدیدهها و مشکلاتی که در زندگی پیش میآید مواجه شود.