همانطوری که در جوامع مذهبی ، مردمان دارای نقطه مثبتی به نام «ارزشگرائی» بوده و به شخصیت های مقدس احترام میگذارد، اما نباید از آسیب شخصیت گرائی بر اساس «مقدس سازی» غافل بوده و گرفتار خرافات و اوهام شد. در اینجاست که به معیارهای متقن و حیاتی ؛ برای تمایز حقیقت از خرافه محتاج هستیم. چهار محور مهم در این مقوله داریم که تقدیم داشته و آن را بر شخصیت حضرت معصومه (س) تطبیق میکنیم.
مقدمه:
همانطوری که در جوامع مذهبی ، مردمان دارای نقطه مثبتی به نام «ارزشگرائی» بوده و به شخصیت های مقدس احترام میگذارد، اما نباید از آسیب شخصیت گرائی بر اساس «مقدس سازی» غافل بوده و گرفتار خرافات و اوهام شد.
در اینجاست که به معیارهای متقن و حیاتی ؛ برای تمایز حقیقت از خرافه محتاج هستیم.
چهار محور مهم در این مقوله داریم که تقدیم داشته و آن را بر شخصیت حضرت معصومه (س) تطبیق میکنیم.
محور اول:
تایید و تصدیق امام معصوم (ع) بر یک شخص مشخص است که نشان از ارزش معنوی آن جناب میباشد.
مثلا در مورد حضرت معصومه (س) ، امام رضا(ع) از ایشان تعبیر “معصومه” دارد که نشان از پاکی و نزاهت این بانو دارد.(ریاحین الشریعه۳۵/۵ازبحار)
و یا امام صادق (ع) در معرفی “مقام شفاعت” حضرت معصومه ، چنان شفاعت حضرت را فراگیر معرفی میکند که شامل همه شیعیان میشود ؛
شهید ثالث قاضى نور اللّٰه تسترى در کتاب مجالس المؤمنین روایت کرده از امام صادق (ع) که فرمود:《 خدا را حرمى است که مکه است. رسول خدا(ص) را حرمى است که مدینه است. و براى امیر المؤمنین (ع)حرمى است که کوفه است…آگاه باشید که قم کوفه کوچک است… بانویی از فرزندانم به نام فاطمه دختر موسی (ع) در آنجا وفات می نماید و با شفاعت او تمام شیعیانم وارد بهشت می شوند. ؛ – ….الا و ان قم الکوفة الصغیرة…. تقبض فیها امراة من ولدی اسمها فاطمة بنت موسی و تدخل بشفاعتها شیعتی الجنة باجمعهم.》
محور دوم:
تاکید بر دیدار و یا زیارت شخصیتی خاص از سوی امام معصوم (ع) میتواند تقدس آن فرد را تثبیت کند.
در مورد حضرت معصومه(س) دو روایت صحیح السند از دو امام بزرگوار داریم.
روایت نخست به نقل صدوق در دوکتابش – عیون و ثواب الاعمال – از حضرت رضا(ع) است ؛ سعد بن سعد گوید از حضرت درباره خواهرش پرسش کردم ؟ ایشان فرمودند : 《 هر کس او را زیارت کند ، بهشتی است ؛ – من زارها فله الجنة》.
روایت بعدی به اسناد “کتاب کامل الزیارات” از حضرت جوادالائمه (ع) است که فرمود : 《 هر کس در قم ،عمه ام را زیارت کند ، بهشتی است ؛ – من زار قبر عمتی بقم فله الجنة》.
در این دو روایت تعبیر “فله الجنة” آمده و معنای فارسی آن این است که “بهشت برای اوست”. به نظر میرسد این تعبیر این معنا را به همراه که به صرف زیارت ، مالک همه مراتب بهشت را مالک شود ، چرا که وظائف انسان خلاصه در زیارت مستحبی نمیشود.
لذاست که تعبیر “فله الجنة” بمعنای “استحقاق بهشت” است که زیارت آن بزرگوار زمینه و استحقاق بهشت را در انسان فراهم می آورد.
محور سوم:
مراتب دانش و علم یک شخصیت است که خود نشانه ای از عظمت او میتواند باشد .
البته دانشی که بگونه ای ، اتصالش به مبادی عالیه و عالَم ملکوت را برساند که تعبیر قرآنی از آن به “علم لدنی” میباشد.
در مورد حضرت معصومه (س) نقلیات قابل اطمینانی در اثبات دانش فراگیر این بانوی بزرگوار اسلام داریم.
به عنوان نمونه علامه مجلسی نقل میکند ؛ جمعی از شیعیان قم برای تشرف به محضر امام کاظم (ع) وارد مدینه شدند،ولی آن حضرت در مسافرت بود.
آنها ناگزیر بودند، از آن سفر مراجعت کنند. از این روی سؤالات خود را نوشتند و به افراد خانواده امام کاظم (ع) تحویل دادند تا در سفر بعد، جواب آن را دریافت نمایند. هنگام خداحافظی، دیدند حضرت معصومه (س) که حدود شش سال داشت، پاسخ سوالات آنها را نوشته و آماده نموده است! بسیار شادمان شدند و آن نامه را تحویل گرفتند.
هنگام بازگشت بسمت قم ، در بین راه با امام کاظم (ع) که از سفر باز می گشت، مواجه شدند و ماجرا را به عرض امام رساندند، امام (ع) آن نوشته را از آنها طلبید و مطالعه فرمود و پاسخهای دخترش فاطمه(س) را درست یافت، آنگاه ضمن تمجید و تجلیل از دختر گرامی اش و تصدیق پاسخهای او، سه بار فرمود: «فداها ابوها» (پدرش فدایش باد).
نشانه دیگر از دانش حضرت معصومه(س) قرار گرفتن نام مبارک ایشان در سلسه روات احادیث است که نشان دهنده آگاهی آن بزرگوار از دانش “حدیث” است.
بعنوان نمونه سه حدیث مهم اشاره می شود؛
اول حدیث “فاطمیات” است که حدود چهل فاطمه در سلسله روایت وجود دارد ، و از آن جمله فاطمه معصومه است تا میرسید به فاطمه زهرا(س) و ایشان از پیامبر(ص) که فرمود: 《الامن مات علی حب آل محمدمات شهیدا》.
دوم حدیث “غدیر” است که پیامبر(ص) فرمود:《من کنت مولا فعلی مولا》، که یکی از راویان مهم جریان غدیر حضرت معصومه است که سند کامل آن در جلد اول صفحه ۱۹۶ نقل نموده است.
وسوم حدیث “منزلت” است که پیامبر(ص) فرمود:《 یاعلی انت منی بمنزلةهارون من موسی》. در سلسله روایانش حضرت معصومه قرار دارد و علامه امینی در جلد اول الغدیر صفحه ۱۹۷ آورده است.
محور چهار:
سیره علماء ربانی فقهاء عظام در توجه و توسل به شخصیتی شناخته ، میتواند ما را در اعتقاد به آن بزرگوار اطمینان بخشد.
خوب روشن است وقتی میگوییم “عالم ربانی و فقیه بزرگ” نشان از هر عالم و فقیهی نخواهد بود. عالمان و فقیهانی روش شان الگو میشود که از هر گونه نزدیکی به “قدرتها” و یا هر گونه سهم خواهی از “ثروتها” مبرا و پاک باشند.
عالمی که قدرت و یا ثروت در سیره او اثرگذار شود، هیچ گاه نمیتواند روش او و یا گفتار او به شخصیتی و یا جایگاهی “تقدس” بخشد.
شناخت و تمایز این عالمان فقیهان امروزه که سطح دانش و علم در عموم جامعه سایه افکنه و رسانه ها زیرکانه همه چیز بزرگان را زیر دید گرفته اند و مردانه اعلام میکنند ، کار پیچیده ای نخواهد بود.
مثلا اگر عالم و فقیهی برای شخصی مایه گذارد و بعد روابط ایشان با آن شخص بخاطر قدرت ویا ثروتش نمایان شود و یا مکانی را مقدس اعلام کند و بعد معلوم شود خود او از سرمایه گذاران عمرانی آن منطقه بوده ، قطعا سیره آن عالم هرچقدر هم که سرشناس باشد ، فاقد حجیت است و ذره ای تقدس و معنویت به شخص و یا مکانی نمیدهد. واگر بدهد هم چیزی غیر از “خرافه” نخواهد بود.
در مورد *حضرت معصومه (س)* ما میبینیم از قرن دوم ببعد این حرم ، مورد توجه قاطبه علماء و فقهاء بزرگوار بوده و هست .
خود این موضوع بر اهمیت این جایگاه مقدس و معصومه مقدسه ، می افزاید.
به این نمونه توجه بفرمایید؛
در زمان رژیم گذشته، دولت عربستان سعودی نمایندهای را به ایران فرستاد و نزد وی رفت و گفت شما رئیس مملکت ایران هستی اما من بنا دارم با رئیس مذهب شیعه و مسلمانان ایران صحبت کنم که وی را به آیتالله بروجردی در قم ارجاع دادند اما آیتالله بروجردی این دیدار را نپذیرفت، بسیاری نزد ایشان رفتند که در صورت برگزاری این دیدار امکان اخذ امتیازاتی برای ایرانیان و طلاب در سفر حج ایجاد میشود که در نهایت آیتالله بروجردی پاسخ داد، نماینده کشور عربستان وهابی است و بنا دارد به دیدار من در قم بیاید اما به دیدار و زیارت حضرت معصومه (س) نخواهد رفت و من این را ننگی برای خود میدانم و از فردای آن، روی زیارت حضرت را نخواهم داشت.
امیدواریم با این چهار محور مهم در تمایز حقیقت از خرافه، و شناخت انسانهای ملکوتی از آدمیان عادی، موفق باشیم.
*جماران