فرهیختگان: غارت خاک هرمز، چیدن لالههای واژگون، موتورسواری در مراتع خالد نبی و یا آفرودسواری در مناطق حفاظتشده همه اشکال مختلفی از آسیب به محیط زیست کشورند. برای آسیب زدن به محیط زیست و حیات وحش لازم نیست مراتع سرسبزی را به آتش کشاند. همین که رفتاری علیه محیط زیست داشته باشیم و در ادامه آن رفتارمان به حیات وحش منطقه آسیب بزنیم؛ کافی است تا به عنوان یک فرد ضدمحیط زیستی شناخته شویم.
مدتی است که برخی به ظاهر طبیعتدوستان، با ماشینهای شاسیبلند و آفرود خود درحال آسیب به طبیعت و مناطق حفاظتشده هستند. تصاویر بسیاری از آسیب دیدن برخی حیوانات در حیات وحش مناطق مختلف به دلیل عبور آفرود و ماشینهای شاسیبلند منتشر شده است. لاکپشتهایی که لاکشان آسیب دیده، مراتع بکری که لگد شدهاند و یا خزندههایی که به دلیل فشار ماشین له شدهاند همه و همه شکلی از رفتار ضد محیط زیستی طبیعتگردهاست که ماشینسواری در طبیعت را به حفظ حیات وحش ترجیح میدهند.
درویش، فعال محیط زیست: مقررات لازم برای آفرودسوارها را باید وضع کنیم
محمد درویش درباره ماشینسواری در دل طبیعت به «فرهیختگان» گفت: «خودروهای شاسیبلند، اصطلاحاً، ثمره پیشرفت تکنولوژی در خودروسازی هستند و مانند هر تکنولوژی دیگری که پیشرفت میکند، اگر فرهنگ آن همراهش نیاید، میتواند بسیار مخرب باشد. شما ببینید چقدر انسان تاکنون در نزاعها با چاقو کشته شدهاند، چقدر با اسلحههای گرم کشته شدهاند. آیا این به این معنی است که فلسفه اختراع چاقو یا اسلحههای گرم غلط بوده؟ مسلماً اینطور نیست، بلکه ما نتوانستیم استفاده درست از این ابزارهای فناورانه را، در واقع، و تمهیدات لازم را بهخوبی در قوانین خودمان جا بیندازیم. الان مجوز میدهند، فرد را مورد بررسی روانشناختی قرار میدهند، و کلی قوانین وجود دارد که فرد باید بتواند از اسلحهاش در سطح کاملاً قانونی استفاده کند. حتی نیروهای نظامی، انتظامی و محیطبانهای ما هم حق ندارند از اسلحه خود در شرایطی استفاده کنند که شرایط دفاع از خود نیست. حالا در مورد افراد هم همینطور است.»
این فعال زیست محیطی ادامه داد: «این خودروها میتوانند شیبهای صعبالعبوری را که برای خودروهایی که تا به حال ساخته شدهاند قابل عبور نبوده، طی کنند؛ از رودخانههای وحشی عبور کنند و به مناطقی برسند که قبلاً نمیتوانستند برسند. این، خسارتهای بسیار زیادی به زونهای آسیبپذیر طبیعی ما، که تعدادشان هم بسیار محدود است، وارد میکند. بخشی از طبیعت تاکنون از خطر مصون بوده، بهخاطر اینکه خودرو نمیتوانسته وارد شود. الان این محدودیتها متأسفانه برداشته شده و خودروها به هر جایی که دلشان بخواهد، در هر شیبی حرکت میکند و حاصلش شده چنین بلبشویی که ما در صحنه طبیعت ایران میبینیم.»
اما دنیا با عاشقان ماشینسواری چه کار کرده است؟ دوریش ادامه داد: «ساخت خودروی شاسیبلند یا متوقف شده یا اینکه مقرراتی وضع شده و کلاسهای آموزشی گذاشتهاند که رانندگان خودروهای شاسیبلند یا آفرود بتوانند مجوزهای لازم برای استفاده از این خودرو را داشته باشند؟ سازمان حفاظت محیطزیست ما، سازمان منابع طبیعی ما و همچنین فدراسیون اتومبیلرانی ما مطلقاً در این حوزه هیچ کاری نکردهاند. صدا و سیمای ما مطلقاً هیچ کاری نکرده است. هر چند وقت فقط یک فیلمی در شبکههای اجتماعی میبینیم که آفرودسوارها رفتهاند و فلانجا را تخریب کردهاند. آیا اگر مثلاً یک قاتل با تفنگ رفته و کلی آدم کشته، ما فرمان میدهیم که دیگر کسی از اسلحه استفاده نکند؟ اینگونه نیست. یعنی ما کمکاریهای خودمان را در دستگاههای دولتی سریع میاندازیم گردن مردم و صورتمسئله را پاک میکنیم.»
درویش افزود: «مثل بقیه موارد، نمیرویم سراغ حل ریشه ماجرا. در تمام دنیا عرصههایی ایجاد میشود که آفرودسوارها بتوانند وارد آن عرصهها شوند؛ عرصههایی که ایمن هستند، با حیات وحش تداخل ندارند، استانداردها در آنها رعایت شده و واحدهای اورژانس در آنها حضور دارند تا اگر اتفاقی افتاد، بتوانند افراد را درمان کنند. مثل باشگاههای تیراندازی که ایجاد شدهاند تا تیراندازها بهجای اینکه به سمت حیات وحش شلیک کنند، بیایند آنجا و انرژی خودشان را تخلیه کنند. مثل میادینی که برای کشتی و ورزشهای رزمی ایجاد شده تا دیگر مانند قدیم گلادیاتورها به جان هم نیفتند و کسی را نکشند. فلسفه ماراتن و فلسفه المپیک اصلاً همین بوده؛ که مردم راهی پیدا کنند برای اینکه انرژی خودشان را تخلیه کنند.»
در ایران عرصههای زیادی برای آفرود سواری وجود دارد؛ چرا طبیعت؟
این فعال محیط زیست گفت: «در ایران هم عرصههای زیادی وجود دارند که بهراحتی میتواند سازمان حفاظت محیط زیست با همکاری سازمان منابع طبیعی، سازمان میراث فرهنگی و فدراسیونرانی به این حوزه اختصاص دهد و رانندگان در این عرصهها، در این شیبهای زیاد و پستیبلندیها، خودشان را تخلیه کنند و دیگر به طبیعت آسیب نزنند. کلاسهای بازآموزی برایشان برگزار شود. کسی که میخواهد خودروی آفرود سوار شود، حتماً باید این دوره را بگذراند. یک متمم به گواهینامهاش اضافه کنند و نیروی انتظامی هم فعالانه وارد این عرصه شود، بهجای آنکه منفعلانه فقط ما دست روی دست بگذاریم و ببینیم که ابعاد فاجعه دارد بیشتر میشود.»
وی ادامه داد: «یادمان باشد در مواقعی که سیل میآید، آتشسوزی در جنگلها اتفاق میافتد، اتفاقاً همین آفرودسوارها هستند که به داد مردم گرفتار در سیل یا درختان آتشگرفته میرسند؛ و در برخی مواقع، امدادهای سریع کوهستان با کمک این آفرودها میتواند بهتر عمل کند. همه تخممرغها را نباید در یک سبد بگذاریم و نباید ماجرا را صفر و صد ببینیم. سازمان محیط زیست خودش متأسفانه عمل نمیکند، کلاسهای بازآموزی برگزار نمیکند، خودش یک شیوهنامه برای استفاده از آفرود تنظیم نمیکند. کمیتههای مرتبط در سازمان منابع طبیعی، میراث فرهنگی، نیروی انتظامی و فدراسیون اتومبیلرانی میتوانند در مجموع چنین اتاق فکری را شکل دهند. نمایندگانی از خود آفرودسوارها نیز وجود داشته باشند.»
این فعال محیط زیست گفت: «اکثر این آفرودسوارها، اتفاقاً، هموطنان شریف و عزیزی هستند و دلشان میخواهد بههرحال از طبیعت لذت ببرند. اینها دوست دارند در طبیعت و در کنار زیباییهای طبیعت لذت ببرند. اینکه خیلی بهتر است. فقط ما باید این را هدفمند کنیم، شیوهنامه دقیقی برایش تعیین کنیم تا یک معادله برد-برد تعریف شود؛ هموطنان ما این مجال را پیدا کنند که از طبیعت لذت ببرند و هم هنجارهای طبیعتگردی را رعایت کنند. اصل ماجرا برمیگردد به اینکه دستگاههای متولی، یعنی محیط زیست، منابع طبیعی، میراث و فدراسیون اتومبیلرانی، به وظایف خودشان عمل نمیکنند.»
آفرودسوارها را باید شناسایی کنیم
رضا ساکی، یکی دیگر از فعالان زیست محیطیمان درباره ارائه راهکار نیز گفت: «صدای بسیاری از فعالان محیط زیستی هم درآمده است. اما به هرحال بعضی جاهایی را که ویران کردند، میشود در اختیارشان قرار داد. در تمام دنیا، برخی جاها مجوز میدهند و میگویند اینجا را میتوانید استفاده کنید، اما بقیه مناطق ممنوع است. حالا آنها تشخیص میدهند، اما اجازه ورود به همه جا نمیدهند. نکتهاش این است که ما باید بهصورت قانونی، بهصورت NGO، بهصورت گروهی، کسانی که آفرود میکنند را بشناسیم. چون اصلاً یک بخشش طبیعت است، اما یک بخش دیگرش هم این است که جان خود افراد در خطر است. یعنی اگر یک خودروی شاسیبلند شهری دارم، باید بدانم نباید سرم را پایین بیندازم و وارد طبیعت شوم.»
وی افزود: «نکته اول این است که آیا ما میدانیم اصلاً چند نفر در ایران آفرود میکنند؟ چند ماشین داریم که پیکاپ شاسیبلند مخصوص بیراههنوردی هستند؟ آیا میتوانیم روی آنها کنترل بگذاریم؟ آیا میتوانیم بدانیم که کجاها دارند میروند؟ آیا در ورودی جاهایی که آفرود انجام میشود، نظارتی وجود دارد؟ هیچکدام از اینها نیست. یعنی همان کاری که دنیا دارد انجام میدهد؛ در همین دبی، یک GPS روی خودرو نصب میشود، اگر شما دو متر یا سه متر از مسیر مجاز خارج شوید، جریمه میشوید. در طبیعت ایران، صدا درمیآید؛ زیستگاههای ما دچار تنش هستند، زیستگاههای ما نمیتوانند خودشان را بازسازی کنند.»
وی همچنین گفت: «کسی که در نیمه فروردین یا اردیبهشت با خودروی شاسیبلندش، یا با گروهی ۳۰ ماشینی وارد یک منطقه میشود، آیا انتظار دارد که سال بعد هم آن منطقه باقی مانده باشد؟ بعد هم دودش، صدایش، روغنش، قطعات یدکیاش، همه اینها را رها میکنند و میروند. تمام اینها برای طبیعت آسیبزاست. هر لحظهای که این خودرو از درِ خانهاش راه میافتد، دارد به شهر و جای دیگر آسیب میزند. پروتکلهای دنیا در مورد آفرود مشخص است. همانها را میتوانیم اجرا کنیم. ولی سخت است، چون دههها جامعه آفرودسوار ما عادت کردهاند که هر جایی سرشان را بیندازند پایین و بروند. حالا جز برخی مناطق که طبیعت خودش راه نمیدهد. اما اگر راه بدهد، وارد میشوند و این کار را انجام میدهند.»