پرسشی که همواره مطرح میشود این است که با وجود حضور پُررنگ و تأثیرگذار سید احمد خمینی در پیدایش و پیروزی انقلاب اسلامی، چه اتفاقی افتاده که این روح چند ساحتی همچنان ناشناخته باقی مانده و اندیشه و عملکرد او همچنان محل بحث و جدل در میان موافقان و مخالفان و منتقدان است؟
بر اساس همان رابطهٔ گرم و بدون تشریفات که با دوستان داشت شام 20 اسفند ماه را در منزل جناب رحمانی قوچانی میهمان است. بعد از صرف شام سرحال و شاداب با میزبان خداحافظی میکند و با همان پیکانی که آمده بود، راهی جماران میشود. به منزل که میرسد به همسرش (خانم طباطبایی) میگوید: «برویم خانهٔ آقا جواد!» (برادر خانم طباطبایی).
در منزل آقا جواد در لابهلای صحبتها و احوالپرسیها مدام سراغ اصغر آقا (کارگر منزل آیتالله سلطانی طباطبایی) را میگیرد که در آن شرایط حالش وخیم و بستری بود. از اوضاع و احوال زن و بچهاش جویا میشود و سر آخر میگوید: «حالا معلوم نیست که ما زودتر از او از دنیا خواهیم رفت یا او قبل از ما میرود!»
با جواد آقا به پشتبام میرود و گرم صحبت میشود. از خانهٔ جواد آقا که خارج میشود به فاطمه خانم میگوید: «بیا برویم سری به آقا صادق هم بزنیم.» راهی منزل دکتر صادق طباطبایی میشوند. در منزل دکتر لحظاتی کوتاه مینشینند و بعد از خداحافظی راهی منزل خودشان میشوند.
به بستر خواب میرود. بعد از اذان صبح خانم طباطبایی برخلاف انتظارش میبیند احمد آقا برای نماز صبح بیدار نشده است. به قسمت اتاق محل استراحت او میرود که ناگهان با صحنهای غمانگیز روبهرو میشود. احمد از تخت روی زمین افتاده است.
خبر بستری شدن یادگار عزیز امام در صبحگاه 21 اسفند 1373 موجی از غم و اندوه را در جامعه ایجاد میکند. پس از 4 روز که سلامت قلب و تنفس حاج احمد آقا به مخاطره افتاده بود، تلاشهای پزشکان بینتیجه میماند. سرانجام در 25 اسفند ماه به پیر و مرادش ملحق میگردد.
و امروز درست ۳۰ سال است که از آن حادثهٔ تلخ میگذرد و او بهعنوان یکی از شخصیتهای تأثیرگذار در آغاز و انجام انقلاب اسلامی و یار و همراه امین امام، همچنان در کانون بنیادیترین توجهات موافقان و مخالفان نظام و امام قرار دارد و این خود نشانهای از تأثیر قاطع او در نظامی دارد که اگر چه از وجودش محروم است، اما سنگینی حضورش را به تمامی احساس میکند.
پرسشی که همواره مطرح میشود این است که با وجود حضور پُررنگ و تأثیرگذار سید احمد خمینی در پیدایش و پیروزی انقلاب اسلامی، چه اتفاقی افتاده که این روح چند ساحتی همچنان ناشناخته باقی مانده و اندیشه و عملکرد او همچنان محل بحث و جدل در میان موافقان و مخالفان و منتقدان است؟
دلایل متعددی را در این باره میتوان برشمرد که طرح آن از حوصله این مجال خارج است. اما بهطور مختصر میتوان گفت که:
1. ابعاد مختلف شخصیت حاج احمد آقا تحتالشعاع شخصیت عظیم حضرت امام (ره) قرار گرفته و در شخصیت امام ناپیدا شده بود.
2. عدم معرفی او به معنای واقعی کلمه و عدم اکتفا صرف به معرفی شناسنامهای و پرداختن به آثار وجودی و سعه اندیشه او که به اعتقاد نگارنده «احمد خمینی»شناسی مخصوصاً برای نسل جدید و آینده یک ضرورت آنی و عاجل است.
فراموش نکنیم که شخصیت احمد آقا با شخصیت امام گره خورده است؛ بنابراین همانگونه که به معرفی امام میپردازیم باید احمد آقا را نیز آنگونه معرفی کنیم؛ والا تبیین شخصیت او در همین حد (معرفی شناسنامهای) باقی میماند.
در خاطرم هست که تا چند سال پیش رهبری و مسئولان نظام خود را مقید میداشتند در مراسم سالگرد آن مرحوم در حرم حضرت امام شرکت کنند. در این مراسم یک اجتماع کاملاً مردمی با حضور بزرگان و طیفهای مختلف سیاسی و طبقات اجتماعی شکل میگرفت و نقش محوری آن مرحوم در زمان حیات امام و بعد از رحلت امام را تداعی میکرد. نقشی که منادی وحدت و ایجاد رابطه میان گروههای موافق و مخالف و منتقد نظام با حضرت امام بود.
اتفاقاً آخرین سالگردی که به شکل مذکور برگزار شد آقایان کروبی و میرحسین موسوی و بسیاری دیگر نیز حضور داشتند. رفتن زودهنگام مهندس موسوی از جلسه به دلیل انجام کاری و سلام و علیک گرم رهبری و آقای کروبی را که در سمت راست رهبری نشسته بود، کاملاً در خاطر دارم.
جلسهای آکنده از مهر و محبت و صفا و وحدت بود. اما الان چند سال است که این مراسم به شکل عادی و غریبانه برگزار میشود.
به هر حال ترسیم زندگی و حیات فکری علمی و سیاسی جامع احمد آقا خمینی و تبیین بخشهای مختلف آن، جامعه، مخصوصاً نسل جوانی که تازه میخواهد با ابعاد روحی، منش، رفتار، عمق اندیشه، عمل، گفتار و کردار و با ناملایمات و عمق مظلومیت او آشنا شود، ضرورتی اجتنابناپذیر است و باید به نحوی انجام بگیرد که هیچگاه در اخلاص، صداقت، صمیمیت، امانتداری و ارزشهای والای انسانی و دینی او تردید نکنند.
نسل آینده باید بداند که احمد آقای خمینی در چه شرایط سخت و دشواری دین خود را به مردم، اسلام، انقلاب و امام ادا کرد. نحوهٔ مقابله او با مشکلات سیاسی، اجتماعی زمانه و نیز قدرت مقاومتش در برابر ناملایمات برای این نسل و نسلهای آینده درسآموز و سرشار از امید برای جوانان است.
بر همین اساس احمد آقای خمینی مرز بین خصومت، مخالفت و انتقاد را بهخوبی میدانست و از طرفی آرمانهای امام و انقلاب و نظام را با عمق جان درک میکرد و به ارکان اساسی آن و ضرورت حفظ این ارکان در کنار هم، ایمان داشت. در یکی از گفتوگوهایی که با دکتر باهر (طبیب العلما) داشتم و از توجه خاص حضرت امام نسبت به مرحوم آیتالله شریعتمداری و نقش مرحوم حاج احمد آقا در این میان پرسیدم، آقای دکتر باهر (قریب به این مضمون) میگفت: «بنده خودم شاهد خضوع و فروتنی خاصی از حاج احمد آقا بودم که به آیتالله شریعتمداری میگفت بنده دست شما را میبوسم و از شما خواهش میکنم برای درمان خود اقدام کنید و اجازه بدهید پزشکان شما را معالجه کنند. هم سلامت خودتان را به دست بیاورید و هم جلوی حرف و حدیث و سوءاستفاده ضدانقلاب را بگیرید و به مصلحت نظام و مردم فکر کنید.»
ایضاً در قضایای مربوط به مرحوم آیتالله منتظری نمونههای درخشانی در رفتار مرحوم حاج احمد آقا وجود دارد که شرح آن در این مجال نمیگنجد. اینها همه حکایت از عقل سلیم و سیرت پاک و دلسوزی ایشان برای اسلام، انقلاب و مردم دارد.
حاج احمد آقا برخلاف آنچه گفته میشود هیچ تعلقخاطری و وابستگی خاصی به جناحها و گروههای سیاسی کشور نداشت.
همچون امام فرای همه این تعلقات تعریف میشد. دلیل محکم این مدعا، تأیید آیتالله خامنهای و توصیفی است که از ایشان داشت و حمایتهای جانانهای که در آن مقطع تاریخی از رهبری کرد. در حالی که رهبری در آن مقطع در طیف سیاسی راست تعریف میشد.
از لابهلای نوشتهها و گفتههای برخی چنین برمیآید که احمد آقا به دلیل همین وسعت نظر و دقتها، حتی گاهی توسط نیروهای طرفدار امام و انقلاب متهم میشد. همچنان که در میان مخالفان متهم به فدایی امام و انقلاب بود و در ورای این دو. توسط عده ای دیگر، غیرمنصفانه به قدرتطلبی متهم میشد. اما در حقیقت، مرحوم حجتالاسلام و المسلمین سید احمد خمینی(ره) کسی بود که همهٔ وجودش عقیده بود؛ عقیده به اسلام، امام، مردم و انقلاب؛ و خود را به تمام معنا وقف این عقیده کرد و به معنای واقعی کلمه مخلصانه منادی عقیدهٔ پاک خود و موذن وحدت بود. هیچ بهرهای از دنیا در آن همه رنج و مهنت و آن همه سختی و ناملایمات قبل و بعد از پیروزی انقلاب نبرد. البته خداوند مزد آن همه فداکاری، اخلاص و ایثار را بهگونهای دیگر برای او رقم زد. سه فرزند پاک و عالم به او عطا کرد که برای همیشه مایهٔ مباهات اسلام و افتخار تشیع خواهند بود.
خداوند حاج احمد آقا را غریق رحمت واسعهٔ خود بگرداند و خانوادهٔ ایشان و بیت حضرت امام را به سلامت بدارد.