عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی در برابر حماس و ازسر گرفته شدن تبادل اسرا و اجرای مفاد آتش‌بس غزه، یک شکست فاحش برای ترامپ هم بود. ترامپ، بدون آنکه سران رژیم صهیونیستی را به خاطر نقض آتش‌بس غزه سرزنش کند و آنها را به اجرای تعهداتشان وادار نماید، به حماس اخطار داده بود که اگر تا ظهر شنبه 27 بهمن (امروز) اسرای اسرائیلی را آزاد نکند غزه به جهنم تبدیل خواهد شد. حماس به این تهدید اعتنا نکرد و بر اجرای تعهدات طرف مقابل پافشاری کرد و سرانجام رژیم صهیونیستی تسلیم شد و راه را برای ورود کامیون‌های حامل مایحتاج مردم غزه باز کرد و حماس هم جمعی از مجروحین را برای معالجه به خارج اعزام کرد.
در ماجرای طرح کوچاندن اجباری مردم غزه که ترامپ به اجرای آن اصرار دارد نیز قطعاً ترامپ و سران رژیم صهیونیستی با ناکامی و شکست مواجه خواهند شد و عقب‌نشینی خواهند کرد. این طرح بقدری جاهلانه و جنایتکارانه است که خشم سران عرب، اعتراض ملت‌های عرب و بسیاری از کشورها، نارضایتی شدید دولت‌های اروپائی و حتی اعتراض سازمان‌ها، سیاسیون خود آمریکا و مردم این کشور را هم برانگیخته است. در آمریکا علاوه بر تعدادی از سناتورها و اعضای کنگره که ترامپ را به خاطر طرح کوچاندن اجباری مردم غزه سرزنش کرده و خواستار استیضاحش شدند، افرادی از سیاسیون نیز او را یک دلال ورشکسته ملکی دانسته‌اند که می‌خواهد با سرزمین مردم غزه کاسبی کند. سازمان ملل پا را فراتر گذاشته و اعلام کرده اخراج مردم غزه یک جنایت جنگی است.
ترامپ برای اجرائی کردن طرح کوچاندن اجباری مردم غزه، به تهدید و تطمیع سران کشورهای عربی هم متوسل شد. او به ژنرال عبدالفتاح السیسی رئیس ‌جمهور مصر پیشنهاد 200 میلیارد دلار رشوه داد ولی السیسی نه‌تنها این پیشنهاد را رد کرد بلکه سفر خود به آمریکا برای دیدار با ترامپ را تا زمانی که او بر طرح کوچاندن اجباری مردم غزه اصرار کند به تاخیر انداخت. عبدالله ثانی شاه اردن هم که مرعوب ترامپ شده بود، در اثر مواجه شدن با اعتراضات مردم جهان عرب دچار تردید شده و فعلاً تصمیمی برای پذیرفتن مردم غزه در خاک اردن ندارد. سران عربستان نیز تخصیص بخشی از صحرای این کشور برای تاسیس کشور فلسطین که یکی از پیشنهادهای ترامپ بود وارد کردند و بعضی از فعالان سیاسی عرب گفتند بهتر است به جای این کار، ترامپ صهیونیست‌ها را که خاک فلسطین را اشغال کرده‌اند به آلاسکا بفرستد و در آنجا کشوری برای آنها تاسیس کند. مهم‌تر اینکه خود مردم غزه اعلام کرده‌اند وطن خود را بهیچوجه ترک نخواهند کرد و جالب‌تر اینکه حتی خاخام‌های یهودی هم با طرح ترامپ مخالفت جدی کرده‌اند.
این واکنش‌های گسترده که از دو روز قبل در قالب راه‌پیمائی‌ها و تجمعات مردمی در اروپا و تعدادی از کشورهای دیگر جلوه‌گر شده‌اند، به یک رسوائی بزرگ برای ترامپ منجر شده و قطعاً او را وادار به عقب‌نشینی از این طرح خواهند کرد. ترامپ به جای اینکه از تجربه شکست بایدن و کامالا هریس در انتخابات ریاست‌ جمهوری آمریکا، که دلیل عمده آن مشارکت آنها در کشتار مردم غزه و حمایت گسترده حزب دموکرات از رژیم صهیونیستی در جنگ غزه بود، درس بگیرد اکنون در حال تکرار همان اشتباه بزرگ است و در همین هفته‌های اول ریاست ‌جمهوری، بزرگ‌ترین ضربه‌ها را به خودش وارد کرده است. با قطع نظر از رسوائی‌های مربوط به ادعاهایش درباره خلیج مکزیک، گرینلند، پاناما، کانادا و تعرفه‌های تجاری نامعقول، طرح کوچاندن اجباری مردم غزه ضربه سنگینی به اعتبار ترامپ وارد کرده است. بسیاری از اینها هرچند ممکن است نتیجه خیالبافی‌های ترامپ باشند ولی در مورد غزه قطعاً نفوذ لابی صهیونیسم تاثیر زیادی در او دارد هرچند ممکن است این اعتراض‌های گسترده و ناکامی‌ها او را سرِ عقل بیاورند.
در مورد ایران هم ترامپ با ناشی‌گری وارد عرصه مذاکره شد. پاسخ‌هائی که رئیس‌ جمهور جدید آمریکا از مسئولین ایرانی دریافت کرده باید به او بفهماند که استفاده از زبان زور و قلدری در ایران کاربرد ندارد. به نظر می‌رسد ترامپ با تحولات ایران بعد از انقلاب اسلامی آشنائی چندانی ندارد. اسلاف او استفاده از زبان زور و قلدری در مواجهه با ایران را امتحان کرده و این تجربه را به دست آورده‌اند که از این طریق به نتیجه نخواهند رسید. این تصور درست نیست که ایران اهل مذاکره نیست. ایران اهل باج دادن نیست. ترامپ اگر دست از باج‌خواهی بردارد و زبان زور و قلدری را کنار بگذارد، با ایران هم می‌تواند مذاکره کند.

  تعداد بازديدها: 9

    نسخه قابل چاپ