نظام حکمرانی با حضور دولت اخلاقی دکتر پزشکیان بارقه ای از امید و تغییر را در میان مردمان فراهم نموده است. امید می رود به تدریج مشکلات به مسائل تبدیل گردد و زمینه حل مسائل به صورت منطقی و علمی و با بهره گیری از تجارب انباشته داخلی و بین المللی به سوی حل و فصل برود.
دوره ساسانی یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین دورههای تاریخ ایران شناخته میشود. در دوره ساسانی، تمدن ایرانی در بسیاری از جَهات به نهایت شکوفایی و پویایی خود رسید. تأثیرات ساسانیان تنها محدود به مرزهای ایران نبود؛ بلکه تاثیراتش به هند، چین، اروپای غربی و آفریقا هم میرسد. ساسانیان نقشی برجسته در پدیداری هنر اروپایی و آسیایی در دورههای میانه داشتند. بخش بیشینه چیزی که امروزه به نام دوران طلایی اسلام در زمینه هنر، معماری و موسیقی و دیگر زمینهها شناخته میشود، از ساسانیان به جهان اسلام منتقل و برده شد.
در دوره ساسانیان، یکی از ملاحظات اخلاقی، بازشناختن برادران دروغین بوده است. پندنامۀ بزرگمهر بُختگان اندرزنامهای است که از این وزیر دانای انوشیروان به جای ماندهاست. متن با مقدمهای در معرفی بزرگمهر از زبان خود او آغاز میگردد که در آن میآورد که این رساله را به فرمان خسرو انوشیروان تألیف کرده و در گنج شاهی نهاده که بتواند موجب بهبود فرهنگ کسانی باشد که شایستگی پذیرش آن را دارند. اندرزها به صورت سؤال و جواب است هم سؤالها از اوست و هم جوابها. در این اندرزنامه فضائل و متشابهات آنها، به "برادران دروغین" مصطلح شدهاند. مثلاً بخشندگی فضیلت است ولی اسراف که متشابه یا برادر دروغین آن است، رذیله به شمار میرود.
نقل است که در دوره حکمرانی ساسانیان، افرادی که در قلمرو حکومت مسئولیت هایی را متقبل می شدند، موظف بودند که بر این منشور اخلاقی پایبند باشند و در واقع آن را راهنمای عمل قرار دهند.
بی مناسبت نیست که اینک دولت آقای دکتر پزشکیان با رویکرد وفاق ملی متمرکز بر ترویج ارزش های اخلاق حرفه ای است. این توصیه نامه را در دستور کار همه دولتمردان و بلکه حکمرانان سراسر کشور قرار دهند و آن را به عنوان "منشور اخلاقی دولت پزشکیان" ترویج و به لوازم آن ملتزم گردند. موارد مذکور فراوانند که ذیلاً برخی از مصادیق برادران دروغین بیان می گردد:
1- قدردانی یا چاپلوسی: قدردانی و تقدیر از زحمات مدیران و دست اندرکاران امری ممدوح و پسندیده و یک فضیلت اخلاقی است و این رفتار اخلاقی به معنای پاس داشتن از افراد و نهادهایی است که در طول مسئولیت به مردم و جامعه خدمت نموده اند؛ اما اگر این عمل و یا رفتار منجر به تعریف و تمجید غیرواقعی و بزرگنمایی شود و اصطلاحاً به چاپلوسی ختم شود، نه تنها فضیلت نیست؛ بلکه یک رذیلت اخلاقی است و نتیجه معکوس به دنبال خواهد داشت. چاپلوسی رفتاری است که متاسفانه به دلیل پیشینهای طولانی در تاریخ و فرهنگ ما ایرانیان علیرغم کاهش آن در سال های ابتدای انقلاب، هم اینک به صورت گسترده در نظام حکمرانی ما قدعلم کرده و در بسیاری از انتصابات و ارتقاء مسئولیت ها، ارزشگذاری شده و متاسفانه تبدیل به یک هنجار اجتماعی گردیده، به نحوی که هرکس چاپلوستر و متملق تر، جایگاه و منزلت او در اغلب موارد فزون تر خواهد بود.
2- هدیه یا رشوه: یکی از ارزش ها و فضیلت ها ی اخلاقی، دادن هدیه به دیگران به معنای احترام گذاشتن و یا ابراز محبت و یا سپاسگزاری از زحمات و خدمات دست اندرکاران امور است؛ اما اگر هدیه از حالت متعارف خارج شود تبدیل به یک رذیلت اخلاقی یعنی رشوه خواهد شد. امری که متاسفانه در نظام حکمرانی جمهوری اسلامی گسترش و تقریباً نهادینه شده است و چون مرز آن با هدیه شفاف نشده زمینه فسادهای را فراوانی را طی ده های اخیر در حکمرانی فراهم نموده است. مجموعه بررسی ها از گسترش فساد در ساختارهای حکمرانی، به ویژه ساختارهای دولتی، نشان دهنده آن است که منشاء بسیاری از فسادهای بزرگ شکل گرفته در نظام حکمرانی، از دادن رشوه در قالب هدایا شروع شده و به مرور زمان به فسادهای ساختاری ختم شده است. تا جائیکه در بسیاری از نهادهای اقتصادی حتی نهادهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی، دادن رشوه در قالب هدیه یک امر متعارفی شده و گویا بدون پرداخت این رشوه ها امورات سازمان ها و شرکت ها انجام نخواهد شد! ناگفته نماید که دادن رشوه خود معلول عوامل دیگری است. مطالعات نشان داده مهمترین آسیبهای اجتماعی رشوهخواری در نظام اداری شامل عدم اجرای عدالت، عدم اجرای قانون، عدم توسعه اقتصادی، نارضایتی مردم و گسترش فعالیتهای غیرقانونی است.
براساس آمار سازمان شفافیت بینالمللی، سال گذشته از هر ۳ نفر، یک نفر در خاورمیانه برای دسترسی به خدمات اساسی مانند آموزش، بهداشت و آب رشوه پرداخت کردهاند. این یعنی ۵۰ میلیون نفر در این منطقه، رشوه میدهند.
3- تواضع و تسلیم پذیری: تواضع و فروتنی یا عزت نفس داشتن و تن ندادن به ذلت و اموری که شأن انسان را پایین می آورد نقطه مقابل تسلیم پذیری است. علم و عمل به شخصیت انسان بزرگی و عزت نفس می دهد و در مقابل نادانی و جهل باعث حقارت نفس آدمی می شود. انسان های بزرگ از بالاترین درجه عزت نفس و تواضع و فروتنی برخوردارند و هر کسی به مقدار عظمت و بزرگی شخصیت اش عزت نفس دارد و تن به هر کار پستی نمی دهد. تکبر در مقابل تواضع و فروتنی است؛ اما عزت نفس در مقابل رذالت و سبکی است، لذا هر جا که انسان در برابر قدرت، ثروت و شهوت خودش را حفظ کرد این نشانه عزت نفس و مناعت طبع و فروتنی است؛ اما تسلیم پذیری در برابر قدرت و ثروت، حقارت نفس و فرومایگی است.
4- استقلال رای یا استبداد رای: یکی از فضایل برجسته انسان استقلال رأی است، بدین معنا که در مسائل مهم حکمرانی خود صاحبنظر و تشخیص باشد. استقلال رأی برای همه انسان ها فضیلت است؛ ولی برای کسی که میخواهد مدیریت جامعهای را به عهده گیرد یک ضرورت قطعی و اجنتابناپذیر است؛ اما استبداد رأی، نشانه خودخواهی و از رذائل اخلاقی است. دارنده این صفت، انتظار دارد که دیگران حتماً سخن آنان را بپذیرند و بی چون و چرا اجرا کنند و تابع محض سخنان و یا تدابیر مقامات در حکمرانی باشند و اینجاست که زمینه حذف افراد مستقل و صاحبان آراء و دارای استقلال رای و نخبگان فراهم میگردد و به مرور زمان نظام حکمرانی و تصمیم سازی در اختیار کسانی قرار می گیرد که بدون چون و چرا مجری آراء دیگران باشند و به قول آقای دکتر پزشکیان یابی سواد خواهند بود و یا ریاکار. تازه اگر از صداقت در گفتار و رفتار برخوردار بوده و به چاپلوسی مبتلا نشوند؟
5- اقتدار یا قدرت نمایی: "اقتدار" در واقع "قدرت مشروع و مقبول" است در عرصۀ دولت، قدرت با تکیه بر قانون یا قرارداد اجتماعی و رای مردم به اقتدار تبدیل میشود؛ اما قدرت نمایی معنای متفاوتی دارد و به معنای خودنمایی و به رخ کشیدن قدرت حکومت در مقابل مردم و از جلوه های خشونت است؛ زیرا احساس امنیت در جامعه یک ارزش اخلاقی است؛ اما اگر چنانچه با قدرت نمایی موجب از بین بردن و یا احساس ناامنی شود، خود یک رذیلت اخلاقی و تضییع حقوق شهروندان محسوب می گردد. آنچه در حکمرانی اخلاقی مورد تاکید است، شناخت مرز این دو ویژگی و توجه به ارزش اخلاقی مولفه های قدرت در حکمرانی است.
6- مشاوره و مداخله: از وظایف مستمر حکومت، تسهیل امور جاری و بلندمدت مردم و برداشتن موانع و ایجاد مقتضیات برای یک زندگی سعادتمند توام با آسایش و موفقیت مردم است. این امر نیازمند به ارائه خدمات مشاوره به معنای اعم کلمه و راهنمایی و تسهیل گری و کمک به آحاد جامعه برای دستیایی به نیازهای اساسی است؛ اما اگر در حکمرانی این راهنمایی و مشاوره به مداخله و ایجاد موانع و محدودیت ورود به حریم خصوص مردم بدل شود، یک عمل غیراخلاقی و بلکه یک فاجعه اجتماعی رخ خواهد داد و امینت و اعتماد مردم به حکمرانی به دلیل دخالت در امور خصوصی و شخصی آنان مخدوش و اعتراضات اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. آنچه اینک در قالب فیلترینگ، قانون حجاب، گشت ارشاد، قانون گزینش و تایید صلاحیت ها، نظارت استصوابی، قانون استخدام و جذب اعضاء هیات علمی در دانشگاه ها و بسیاری از مقررات و ضوابط مرتبط است عموماً قوانین و رویه هایی است که شائبه دخالت در زندگی مردم را به دنبال دارد و همین امر موجب بی اعتمادی گسترده مردم به نظام حکمرانی شده است. اخلاق حکمرانی اقتضاء دارد که متولیان امور در نظام حکمرانی از هر رفتار و یا گفتاری که شائبه دخالت در امور خصوصی مردم می شود، به طور جد پرهیز نمایند. مردم ایران بالاخص بانوان بیش از این تحمل آزار و اذیت در امور خصوصی خود را ندارند و پر واضح است چنانچه این رویکرد تداوم یابد جامعه به انفجار و شورش خواهد رسید.
7- اعتماد به نفس یا خودبزرگ بینی: اعتماد به نفس یا خود باوری هرگز با غرور یا منیت و خودبزرگ بینی یکی نیست. اعتماد به نفس به این معناست که خودتان را باور کنید و توانایی و قدرت خود را دست کم نگیرید؛ اما غرور و منیت آن است که بخواهید به دیگران اثبات کنید از آنان برتر و بهترید. به قول حکیمی که می گفت: عزت نفس آن چیزی است که شما به خودتان می دهید؛ اما غرور چیزی است که دیگران به شما می دهند.
در حکمرانی اخلاقی خودبزرگ بینی به دلیل انتقادناپذیری، تعاریف از موفقیت های خود و خودنمایی در جمع، به استبداد و خودخواهی و خودپسندی ختم می شود و موجب نابودی تدریجی سرمایه های انسانی، اجتماعی و فروپاشی فردی و اجتماعی را بدنبال خواهد داشت. بنابراین در امور اجتماعی و امور حکمرانی باید بین اعتماد به نفس، خوداتکایی و خودباوری با خودبزرگ بینی و غرور کاذب و خودبرتربینی که متاسفانه در ما ایرانیان بسیار رواج دارد، تفاوت اساسی قائل شد. آنچه طی 4 دهه گذشته در رفتار و گفتار بسیاری از حکمرانان رفته است، بیشتر به خودبزرگ بینی و تکیه بر تجارب شخصی و همراه با آزمون و خطا بدون بهره گیری از تجارب بشری و جهانی بوده و نتیجه آن چیزی است که امروزه در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی در نظام حکمرانی قابل مشاهده است.
مطالعات و بررسی ها نشان می دهد که تشخیص برادران دروغین نیازمند به کسب مهارت های لازم در مدیریت اخلاق دارد و افراد باید از دانش و بینش کافی و مرتبط برخوردار شوند تا به دام برادران دروغین نیافتند که ذیلاً به اختصار، اهم مهارت ها بیان خواهد شد:
1- اصل اول، مهارت تشخیص است، یعنی ابتدا باید تعریف مشخصی از مفهوم مورد نظر مثلاً قدرت را داشته باشیم و سپس ملاک ها و زیرملاک های تشخیص قدرت را بیان نموده و آنگاه نشانگرها و کدهای رفتاری را بیان نماییم تا در تشخیص بین قدرت و اقتدار دچار خطا نشویم.
2- اصل دوم، پیشگیری بهتر از درمان است، یکی از موثرترین راه ها برای جلوگیری از معضلات اخلاقی، پیشگیری است. در مواجهه با مسائل باید مدیریت حرفه ای اعمال گردد؛ یعنی با مشکل باید برخورد فعال داشت و مشکل را به مسئله تبدیل نمود و با استفاده از دانش بشری و تجارب جمعی معطوف به آینده برای حل موفق مسئله تلاش نمود. برخورد غیرفعال با مشکل و بازی کردن با مشکل و تکیه بر تجارب شخصی و شناخت ناقص از موضوع و معطوف به حال موجب سرگشتگی خواهد بود.
3- اصل سوم، تمایز بین مسئله و مشکل، یکی از آفات مهم در نظام حکمرانی، تمیز ندادن مسئله با مشکل است. بسیاری از مدیران تفاوت ماهوی بین مسئله و مشکل را توجه ندارند و این امر موجب شده خیلی از مسائلی که در زمان و موعد خود می بایست مورد بررسی و اقدام می گردید به مشکل تبدیل نگردد.
حال چگونه می توان از مشکل به مساله رسید. بررسی ها نشان می دهد سه رویکرد وجود دارد: نخست، ندیدن مشکل و تلاش برای پاک کردن صورت مساله و دوم بازی با مشکل و تبدیل نمودن مساله به مشکل و سپس ایجاد بحران. رویکرد سوم، تبدیل مشکل به مساله یا مسائل قابل حل. برای این مهم باید دوگام اساسی برداشت. اول تفکیک مسله با مشکل، زیرا مشکل معمولاً مرکب است و مساله معین یا مشکل کلی و مبهم است؛ اما مساله روشن و... و دوم، تبدیل مشکل به مساله به شرح زیر: تجزیه مشکل به مساله؛ سنجش مساله، آسیبشناسی مساله، گونه شناسی مساله؛ تبارشناسی مسئله و ساختارشناسی مساله. آنچه امروز در نظام حکمرانی موردنیاز است، برخورد حرفه ای و عقلانی با مسائل گوناگونی است که در ساختار حاکمیت به دلیل استفاده از روش های غیرعلمی و غیرحرفه ای تبدیل به نه فقط مشکل بلکه بحران شده است و اینک نظام حکمرانی با بحرانهای متعددی روبروست. دلیل اصلی آن است که مسائل متعارف که قابل حل بوده؛ اما به دلیل ندیدن و یا نشنیدن مسائل و یا به جای حل مسئله با مسائل بازی شده است و تصور این بود که با گذر زمان و کش دادن موضوعات؛ مسائل یا حل و یا فراموش خواهند شد؛ اما در عمل خلاف این رویکرد اتفاق افتاد و نظام حکمرانی با انبوه مسائل حل نشده مواجه است و به دلیل درهم آمیخگی بسیاری از مسائل و پیچیده شدن آن ها حل این مسائل بسیار سخت و تا حدودی ناممکن بنظر می رسد. مگر آن که در رویکردها و سیاست های راهبردی تغییر اساسی ایجاد شود.
حضور دکتر پزشکیان در مسند ریاست جمهوری با توجه به رویکردهای علمی و حرفه ای این امید را در جامعه ایجاد نموده که چنانچه نظام حکمرانی رویکردها و راهکارهای عقلانی و اخلاقی او را بپذیرد و برای تغییر اساسی ولو تدریجی آماده شود و از سوی دیگر دولت دکتر پزشکیان مصمم به انجام وعده ها، تعهدات و حل مسائل اساسی کشور از جمله، ناترازی ها شوند و راه های برون رفت آن را با تکیه بر دانش و تخصص دانایان و خیرخواهان و بهرهمندی از تجارب جهانیان شوند و راه تعامل با دنیا را بدون فوت وقت فراهم نمایند، امید می رود کم کم مشکلات به مسائل تبدیل گردد و زمینه حل مسائل به صورت منطقی و علمی و با بهره گیری از تجارب انباشته داخلی و بین المللی به سوی حل و فصل برود.
نظام حکمرانی با حضور دولت اخلاقی دکتر پزشکیان بارقه ای از امید و تغییر را در میان مردمان فراهم نموده است.
اینک که ایران عزیز ما در شرایط سخت و تاریخی با انبوهی از مسائل مواجه است باید همگان به کمک دولت بشتابند تا امیدها محقق گردد؛ زیرا به تعیبر رهبر معظم انقلاب، موفقیت دولت پزشکیان موفقیت همگان خواهد بود. ان شالله
*عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان
*جماران