توقع افکار عمومی این است که شورای نگهبان پاسخی به نامه آقای دکتر روحانی دهند و افکار عمومی قانع شوند. آقای روحانی نیز با این سابقه دراز مدت در کسوت روحانیت در مجلس شورا، خبرگان و نهادهای حکومتی در طول انقلاب و پیش از انقلاب بودند و رد صلاحیت اینها برای مردم سوالاتی را ایجاد کرده و آقای دکتر روحانی نیز بحق گفتند که شورای نگهبان باید پاسخ دهد.
آرمان ملی: به نظر می‌رسد که افکار عمومی توقع دارد اینها حل شود چرا که این شکاف در روحانیت مضر است و این اختلافات در افکار عمومی به جمهوریت نظام ضربه می‌زند. بالاخره باید شورای نگهبان پاسخ‌های منطقی و قانونی دهد و این نکته مهمی است که باید بدان پرداخته شود. جای تامل است که چرا باید بزرگان و فقها در شورای نگهبان اینگونه مسائل را مطرح کنند و پاسخی به افکار عمومی داده نشود. بالاخره باید به آقای دکتر روحانی حق داد که این نامه را نوشته و خطاب او نیز با ملت ایران است. مردم توقع بیشتری دارند که این مسائل در افکار عمومی حل شود. از این قبیل مسائل است که زعمای قوم و مسئولان کشور مردم را قانع نمی‌کنند. این نکته مهمی است که به هر حال زمینه فکری حفظ نظام باید در ذهنیت مردم محکم باشد. مسئولان در اظهارات و سخنان خود باید حرف‌های پخته و منطقی بگویند. به نظر می‌رسد که وظیفه زعمای قوم و بزرگان این است که بر این مسائل تحلیل روشنی ارائه کنند تا مردم از این حالت افسردگی سیاسی در آیند. روز به روز می‌بینیم که مشارکت مردم در انتخابات کمرنگ‌تر می‌شود. در همین انتخابات مجلس دیدیم که چه در دور اول و چه در نوبت دوم درصد مشارکت مردم تا چه میزان پایین بود. اینها یک گسستی را در ذهنیت مردم نشان می‌دهد. به هر حال توقع می‌رود که در فضای سیاسی کشور آزاد‌اندیشی خود را برای مردم نشان دهند تا مردم احساس افسردگی در جریانات و حرکت‌های سیاسی نکنند و همچنان در امور سیاسی و اجتماعی مشارکت کنند. این حرف و حدیث‌ها مناسب نیست و باید فکری کرد و مردم را همچنان پای جمهوریت و اسلامیت نظام نگه داشت. رویکردهای حداقلی صد در صد به جمهوریت نظام ضربه می‌زند. نخ تسبیح نظام، قانون اساسی است و پاسدار قانون اساسی ارکان نظام، روسای قوای 3گانه و شورای نگهبان هستند. لذا همه باید بر مبنای قانون اساسی پیش بروند نه بر مبنای تفسیرهای جناحی، شخصی و گروهی خود و حق هم همین است که قانون اساسی حفظ و نگهداری شود. لذا چه شورای نگهبان و چه قوه مجریه، و چه قوه قضائیه وظیفه همه پاسداری از قانون اساسی به عنوان قانون محور است. البته تفسیرهای مقامات با هم تفاوت‌هایی دارند، اما تفاوت نباید در حد تناقض باشد که مردم بگویند اینها تفسیر متناقض دارند. تفاوت درست است، اما تناقض قابل پذیرش نیست. بالاخره آقای روحانی در مناصب مختلف و مسئولیت‌های متعددی بودند لذا نمی‌شود به چنین فردی با این سابقه بگویند که التزام به قانون اساسی یا به نظام و اسلام نداشته است. شورای نگهبان باید تبیین روشنی بدهد که افکار عمومی را قانع کند.
*استاد حوزه و دانشگاه
تعداد بازديدها: 182
این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=99862
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.
آرمان ملی: به نظر می‌رسد که افکار عمومی توقع دارد اینها حل شود چرا که این شکاف در روحانیت مضر است و این اختلافات در افکار عمومی به جمهوریت نظام ضربه می‌زند. بالاخره باید شورای نگهبان پاسخ‌های منطقی و قانونی دهد و این نکته مهمی است که باید بدان پرداخته شود. جای تامل است که چرا باید بزرگان و فقها در شورای نگهبان اینگونه مسائل را مطرح کنند و پاسخی به افکار عمومی داده نشود. بالاخره باید به آقای دکتر روحانی حق داد که این نامه را نوشته و خطاب او نیز با ملت ایران است. مردم توقع بیشتری دارند که این مسائل در افکار عمومی حل شود. از این قبیل مسائل است که زعمای قوم و مسئولان کشور مردم را قانع نمی‌کنند. این نکته مهمی است که به هر حال زمینه فکری حفظ نظام باید در ذهنیت مردم محکم باشد. مسئولان در اظهارات و سخنان خود باید حرف‌های پخته و منطقی بگویند. به نظر می‌رسد که وظیفه زعمای قوم و بزرگان این است که بر این مسائل تحلیل روشنی ارائه کنند تا مردم از این حالت افسردگی سیاسی در آیند. روز به روز می‌بینیم که مشارکت مردم در انتخابات کمرنگ‌تر می‌شود. در همین انتخابات مجلس دیدیم که چه در دور اول و چه در نوبت دوم درصد مشارکت مردم تا چه میزان پایین بود. اینها یک گسستی را در ذهنیت مردم نشان می‌دهد. به هر حال توقع می‌رود که در فضای سیاسی کشور آزاد‌اندیشی خود را برای مردم نشان دهند تا مردم احساس افسردگی در جریانات و حرکت‌های سیاسی نکنند و همچنان در امور سیاسی و اجتماعی مشارکت کنند. این حرف و حدیث‌ها مناسب نیست و باید فکری کرد و مردم را همچنان پای جمهوریت و اسلامیت نظام نگه داشت. رویکردهای حداقلی صد در صد به جمهوریت نظام ضربه می‌زند. نخ تسبیح نظام، قانون اساسی است و پاسدار قانون اساسی ارکان نظام، روسای قوای 3گانه و شورای نگهبان هستند. لذا همه باید بر مبنای قانون اساسی پیش بروند نه بر مبنای تفسیرهای جناحی، شخصی و گروهی خود و حق هم همین است که قانون اساسی حفظ و نگهداری شود. لذا چه شورای نگهبان و چه قوه مجریه، و چه قوه قضائیه وظیفه همه پاسداری از قانون اساسی به عنوان قانون محور است. البته تفسیرهای مقامات با هم تفاوت‌هایی دارند، اما تفاوت نباید در حد تناقض باشد که مردم بگویند اینها تفسیر متناقض دارند. تفاوت درست است، اما تناقض قابل پذیرش نیست. بالاخره آقای روحانی در مناصب مختلف و مسئولیت‌های متعددی بودند لذا نمی‌شود به چنین فردی با این سابقه بگویند که التزام به قانون اساسی یا به نظام و اسلام نداشته است. شورای نگهبان باید تبیین روشنی بدهد که افکار عمومی را قانع کند.