به خدای بزرگ پناه میبرم از غرور صبح روز 4 خرداد 1359 مطابق با 10 رجب 1400 نمایندگان مجلس شورای اسلامی در حسینیه جماران به مناسبت افتتاح اولین دوره مجلس شورای اسلامی به حضور امام خمینی رضوانالله تعالی علیه رسیدند و امام در این دیدار به تشریح وظایف وکالت در مجلس شورای اسلامی پرداختند. پیش از سخنان امام خمینی، مرحوم فخرالدین حجازی بعنوان نماینده اول مردم تهران سخنانی ایراد کرد. مرحوم حجازی که سخنران قهار و زبردستی بود، در سخنان خود از تعبیراتی استفاده کرد که از نظر امام تعبیراتی غلوآمیز و تمجید گونه بود و لذا امام به محض اینکه شروع به سخن گفتن نمودند، بلافاصله به این تعبیرات واکنش نشان دادند. گزیدهای از سخنان امام خمینی در این جلسه از قرار زیر است.
بسمالله الرحمن الرحیم
من خوف این را دارم که مطالبی که آقای حجازی(1) فرمودند درباره من، باورم بیاید. من خوف این را دارم که با این فرمایشات ایشان و امثال ایشان برای من یک غرور و انحطاطی پیش بیاید. من به خدای تبارک و تعالی پناه میبرم از غرور. من اگر خودم را برای خودم نسبت به سایر انسانها یک مرتبتی قائل باشم، این انحطاط فکری است و انحطاط روحی. من در عین حال که از آقای حجازی تقدیر میکنم که ناطق برومندی است و متعهد، لکن گله میکنم که در حضور من مسائلی که ممکن است من باورم بیاید فرمودند.
من چند کلمهای که میخواهم در حضور آقایان عرض کنم از باب اینکه امر شده است به تذکر؛ فَانّ الذِّکْری تَنْفَعُ الْمومنینَ. تصادف خوبی است که امروز که آقایان در اینجا تشریف دارند و با هم مواجه هستیم مواجه با ملت هستیم، تمام ملت خلاصه در وجود شما آقایان است، تصادف خوبی است که با روز عید مبارکی مصادف شده است، و از آن بهتر این است که روز گشایش مجلس اسلامی در روزی است که عدالت در عالم متولد شده است، روزی است که امیرالمومنین - سلامالله علیه - به دنیا آمدند که مظهر همه عدالتها و اعجوبه عالم هستند و از صدر عالم تا ابد بجز رسول اکرم کسی به فضیلت او نیست. این را ما به فال نیک میگیریم و این فکر را میکنیم که آقایان که در یک روزی که مظهر عدالت خدا، پرتو عدالت انسانی در آن روز متولد شده است، و شما مجلس را در آن روز افتتاح میکنید بدانید که باید همان رشته را، همان رشته علی - علیهالسلام - را پیروی کنید. من در بعضی مجالس زمان رضاخان رفتهام در مجلس به عنوان تماشاگری و مجالس دیگری هم که از آن زمان تا اخیر بوده است شنیدهام. آنجایی که من دیدهام، مجلس، مجلس شورا نبوده است، مجلس مبارزه بین افراد در آمال خودشان بود؛ جنگ و نزاع بود. حتی بعض اشخاص که اشخاص صحیحی بودند و در خارج از مجلس حدود را حفظ میکردند، در مجلس که وارد میشدند مثل اینکه ملزم میشدند به اینکه نظیر آنهای دیگری که بهطور غیر اسلامی رفتار میکردند، گاهی هم بعضی از آنها منحرف بشوند. مجلس شورای اسلامی مجلس مشورت است، مجلسی است که باید متفکرین، آقایان، مسائلی که مایحتاج ملت است و کشور است در میان بگذارند و با هم مشورت کنند. مباحثه کنند فقط آن چیزهایی که مربوط به ملت است و به اسلام.
مجلس شورای اسلامی که شما آقایان وکیل هستید از طرف ملت برای خدمت در آن بنگاه، باید آنکه دلخواه ملت است در آنجا طرح بشود و آنچه دلخواه اسلام است بحث و مشورت بشود و به ترتیبی که مقرر است تصویب بشود و همه چیزش اسلامی باشد. اغراض شخصیه را باید همه ما کنار بگذاریم. فرضاً که من با شما خدای نخواسته، یک حساب و خرده دارم، این در مجلس نباید، در مجلسی که مجلس اسلامی است نباید این خرده حسابها را آنجا به آن رسید. مجلس شورای اسلامی در یک محفظه سربسته نیست که اگر خدای نخواسته انحرافی در آن پیدا شد همان اجزای خود مجلس بفهمند، این سرباز است و رادیو و تلویزیون این را منتشر میکند، همه ایران میبینند و میشنوند، و خارج از ایران هم تا آنجایی که موج اینها میرود، آنها هم میشنوند و میفهمند که چه شده است. اگر بنا باشد که خدای نخواسته از اول صف آرایی بشود برای جنگ اعصاب، و آن مجالسی که درزمان طاغوت بود، آن مجالس، باز محتوایش تکرار بشود، این مجلس اسلامی نیست، و آقایان به وظیفه شرعی و الهی خودشان عمل نکردهاند.
من امیدوارم که آقایان بدون اینکه جهات نفسیت را در نظر داشته باشند و بدون اینکه اغراض خودشان را و مخالفتهای شخصی که با اشخاص دارند در نظر داشته باشند، به آن چیزی که وکیل او، به آن چیزی که در آن چیز وکیل هستند، اندیشه کنند و مباحثه کنند و شور کنند. شوری که در محیطی واقع شد که اسلامی است و اخلاق اسلامی است منتهی به جنگ نمیشود، منتهی به آن مسائلی که در آن مجلسها و بعضی از آن مجلسها واقع میشد که انصافاً شرم آور است نمیشود. باید همان طوری که تا حالا تحولات زیادی پیدا شده است در این ملت، شما که وکیل از جانب ملت هستید، و عصاره فضایل ملت هستید، باید در آنجا همان معنایی که مامور او شدید از طرف ملت، همان معانی باشد. ملت یک ملت اسلامی است و اسلام را میخواهد و احکام اسلام را میخواهد. شما وکیل نیستید که بروید آنجا بنشینید و حسابهایی که خودتان با هم دارید صاف کنید.
اگر یک همچو کاری بشود، این انحراف است و غصب است آن محل برای شما. شما باید - ان شاءالله همینطور هم هست - شما باید در آنجا معلم اخلاق باشید از برای همه کشور؛ برای اینکه مطالب شما به همه کشور بسط پیدا میکند. وقتی که همه مردم در تمام کشور دیدند که این وکلایشان با راستی و صداقت در خدمت کشور هستند و در خدمت اسلام هستند، و مناظرههایی که میکنند مناظرههای اسلامی است، و بحث و تفتیشی که میکنند بحث و تفتیش اسلامی است، این یک تعلیمی میشود به همه افرادی که در این کشور هستند، و به آنجایی که این موجها میرسد در خارج کشور. ما باید همه قشرها را تربیت کنیم. شماها باید در مجلس که میروید علاوه بر اینکه، مسائلی که طرح میشود که مورد احتیاج ملت است، باید آنها را در آن طرح کنید، با سلاح اخلاق اسلامی وارد بشوید، و با آن سلاح مردم را تربیت کنید که وقتی چند سال از مجلس گذشت، در مردم آثار گفتگوهای شما و مناظرات شما پیدا باشد. از مجلس منعکس میشود کارهای شما. (صحیفه امام، جلد 12، صفحه 346)
ــــــــــــــــــ
1- آقای فخرالدین حجازی، نماینده اول مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی بود. آقای حجازی، سخنرانی خود را با جمله «بابی انْتَ وَ امّی» آغاز کرد و بقیه محتوای سخنرانی نیز در تجلیل از امام بود که با گلایه شدید معظمٌ له روبرو شد.
*من خوف این را دارم که برای من یک غرور و انحطاطی پیش بیاید. من اگر خودم را برای خودم نسبت به سایر انسانها یک مرتبتی قائل باشم، این انحطاط فکری است و انحطاط روحی
*من امیدوارم که آقایان بدون اینکه جهات نفسیت را در نظر داشته باشند، و بدون اینکه اغراض خودشان را و مخالفتهای شخصی که با اشخاص دارند در نظر داشته باشند، به آن چیزی که در آن چیز وکیل هستند، اندیشه کنند و مباحثه کنند
*شما وکیل نیستید که بروید آنجا بنشینید و حسابهایی که خودتان با هم دارید صاف کنید. اگر یک همچو کاری بشود، این انحراف است و غصب است آن محل برای شما
*روزنامه جمهوری اسلامی
|