غلامرضا نوری قزلجه رئیس فراکسیون مستقلین ولایی مجلس به جماران گفت: ما نماینده مردم هستیم و این کمترین وظیفه یک نماینده است که صدای مردم و صدای موکلین خود باشد، این کمترین وظیفه ما است که آن را نیز باید انجام دهیم و من معتقد هستم که مجلس یازدهم در نظارت بر دولت خیلی مجلس موفقی نبود زیرا همان اول قافیه را با آن اوضاع نامه 230 نفره برای آمدن رییسی باخت و خیلی جای نظارتی برای خود نگذاشت و عملا هم نتوانست آن اعمال نظارت لازم را بهطور جدی و عملی بر دولت داشته باشد و دولت هم در یک آسودگی خاطر در این فامیلی سیاسی با مجلس جلو رفت و طبیعی است در سیستم حکومتی مثل نظام سیاسی کشور ما در معامله و هماهنگی خارج از ضابطه مجلس و دولت آن کسی که ضرر میبیند مردم و جامعه هستند.
تا پایان مجلس یازدهم چند هفتهای باقی نمانده است. طبق برنامهای که اعلام شده است هفتم خرداد مجلس دوزادهم شروع به کار می کند، اما هنوز نقدها به شرایط موجود و انتخابات اسفند ماه کماکان بر قوت خود باقی است.
در خصوص این موضوعات با غلامرضا نوری قزلجه رئیس فراکسیون مستقلین ولایی و عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی و نماینده بستان آباد به گفتگو نشستیم، مشروح مصاحبه خبرنگار جماران با وی در ادامه میآید:
با توجه به انتخاباتی که پشت سر گذاشتیم؛ آمار آرای باطله با درصد بالا ما را بسیار شگفتزده کرد، ابتدا تحلیل شما در اینباره چیست و چرا در این موضوع مسئولان ما به آن ۶۰ درصدی که به پای صندوق رأی نرفتند، نمیپردازند؟
انتخابات 11 اسفند در تاریخ انتخاباتهای مجلس با کمترین مشارکت و چیزی نزدیک به 41 درصد برگزار شد و همانطور که اشاره کردید آراء باطله هم زیاد بود. میتوانیم بگوییم کسانی که رأی دادند یک سوم جمعیت واجدین کشور بودند و دو سوم واجدین شرایط هیچ نامزدی را انتخاب نکردند. البته قابل پیش بینی بود و یکی از دلایل آن شرایط نامساعد اقتصادی و معیشتی مردم بود که بسیاری از مردم گلهمند بودند و هستند. مورد دیگر، تنوع سیاسی نامزدها بود که در همه حوزهها از تنوع سیاسی برخوردار نبودند. کما اینکه میبینیم در حوزههایی که یک مقدار تنوع سیاسی بوده و طیفهای متعددی حضور داشتند مشارکت بالا بود، ولی در حوزههایی که این تنوع سیاسی نبود مشارکت پایین بود. یک دلیل عمده آن هم همین بود که باعث پایین آمدن مشارکت شد و این عدد مشارکت را برای این انتخابات رقم زد.
حدود ۴۰ درصدی که مشارکت کردند به هر حال به نظام کمک کردند ولی این نیست که حرفی ندارند یا بگویند همهچیز عالی و درست است، اما اینها هم حرفی برای گفتن و نظرات و مطالباتی دارند و حتما باید به آن توجه شود و آن ۶۰ درصدی که شرکت نکردند نیز مطالباتی دارند که باید به آن هم توجه شود و من معتقد هستم؛ نمایندگانی که احساس مسئولیت دارند طبق قانون اساسی و آن تکلیفی که دارند و حتی کسانی که رأی ندادند را نیز باید نمایندگی کنند و نماینده تمام ملت بودن وظیفهی سنگینی است و من معتقد هستم که انتظارات از این مجلس بسیار است. به نظر میآید که شرایط زمانی اینطور ایجاد میکند که تصمیمات، آرا و طرحها و نظرات این مجلس برای جامعه مهم باشد و قطعا مورد توجه خواهد بود.
در بستان آباد نزدیک به ۶۵ درصد مردم در انتخابات حضور پیدا کردند
در دوره اول انتخابات با توجه به فضای رقابت در استان شما، فضا به چه صورت بود؟
در استان ما انتخابات حالت رقابتی داشت و از طیفهای مختلف فکری نامزد بودند و نسبتا مشارکت خوبی را داشتند اما شهرستانهایی که خیلی رقابتی نبودند، جذابیت سیاسی نداشتند و مشارکت پایین بود ولی در حوزه ما بعد از تایید صلاحیت رقابتهای انتخاباتی شکل گرفت و نزدیک به ۶۵ درصد مردم حضور پیدا کردند و به نسبت میتوان گفت که انتخابات ایدهآلی بود و ما امیدوار هستیم که در کل کشور چنین اتفاقاتی بیفتد و مردم پای صندوقهای رای بیایند و نهاد انتخابات و صندوق رای را تقویت کنند. اساسا مردم جایی که احساس میکنند حق انتخاب دارند، معمولا حضور فعال و مؤثر پیدا میکنند.
مشکلات اقتصادی و معیشتی بر سایر مطالبات سایه انداخته بود
بیشترین خواسته مردم چه بود، آیا جنس دغدغه مردم در طول این ۴ سال تغییر پیدا کرده بود؟
مشکلات اقتصادی و معیشتی بر سایر مطالبات سایه انداخته بود و فسادهایی که در سیستم اداری و دیوانی کشور گاهی اتفاق میافتد، اگر هم کم تعداد باشد به هر حال غیرمنتظره و پر سر صدا است و در ذهن مردم تأثیر میگذارند که طبیعی است و مردم به این اتفاقات ناگواری که در سیستم دیوانی کشور و فسادهایی که گاهی به وجود میآید حساسیت نشان میدهند. عملکرد دولت در حوزههای مختلف چه پیشبرد کارهای عمرانی وچه بحثهای اجتماعی و فرهنگی و همچنین عملکرد مجلس در این حوزه به نظر میآید در درجات پایینترتاثیرات منفی را بر مشارکت داشتند.
مجلس یازدهم در نظارت بر دولت چندان موفق نبود
در چند روز اخیر بحثی بین مجلس و دولت شده است، دولت نسبت به نقدها بسیار معترض است. شما هم جز آن نمایندگانی بودید که نسبت به مشکلات منتقد بودید، این درگیری بین مجلس و دولت را چطور تلقی میکنید و آیا شما در دور جدید مجلس باز هم به راه خود ادامه خواهید داد؟
ما نماینده مردم هستیم و این کمترین وظیفه یک نماینده است که صدای مردم و صدای موکلین خود باشد، این کمترین وظیفه ما است که آن را نیز باید انجام دهیم و من معتقد هستم که مجلس یازدهم در نظارت بر دولت چندان موفق نبود، زیرا همان اول قافیه را با آن امضای نامه 230 نفره برای آمدن رییسی باخت و خیلی جای نظارتی برای خود نگذاشت و عملا هم نتوانست آن اعمال نظارت لازم را به طور جدی و عملی بر دولت داشته باشد و دولت هم در یک آسودگی خاطر در این فامیلی سیاسی با مجلس جلو رفت و طبیعی است در سیستم حکومتی مثل نظام سیاسی کشور ما در معامله و هماهنگی خارج از ضابطه مجلس و دولت آن کسی که ضرر میبیند مردم هستند.
در زمانی که مشارکت مردم بالا بوده، معمولا افرادی انتخاب شدند که به نمایندگی ملت و مردم نزدیک هستند
چند روز دیگر انتخابات دور دوم را در پیش داریم و انتظار چندانی نیز برای مشارکت مردم وجود ندارد، برخی هم معتقد هستند که لیست تهران کاملا مشخص است. نظر شما در این باره چیست؟
چون مرحله دوم است و تعداد نامزدها محدود است به نوعی فرمایش شما صادق است ولی من میخواهم از یک منظر دیگر نگاه کنم که حتی در بین دو شخص خیلی نزدیک به هم باز میشود تفاوتها را احساس کرد. باید از تجربه مرحله اول و آن بخش های دارای مشارکت بالا تجربه کسب کنیم، چرا که شاهد بودیم در زمانی که مشارکت مردم بالا بوده، معمولا افرادی انتخاب شده اند که به مردم نزدیک هستند.
لذا از اینجا نتیجه میگیریم که درحوزههای باقیمانده هم اگر مردم پای صندوقهای رأی بیایند، احتمال اینکه نیروها و نمایندگان بهتری بتوانند به مجلس راه پیدا کنند وجود دارد. نظر من این است که باید در بین همین افراد محدودی که برای مرحله دوم باقی ماندهاند، ببینیم کدام یک به دنبال نمایندگی واقعی مردم هستند، یعنی این میتواند خیلی مفید و کارسازباشد.
امروز در اظهارات خود آنها نیز به راحتی میتوان فهمید که کدامیک درک و فهم درستی از مشکلات جامعه ومعضلات کشور و دغدغه مردم را دارند. معتقد هستم که خارج از آن دستهبندیهای سیاسی باید ببینیم چه کسی دغدغهی ایران و مشکلات مردم و قصد نمایندگی مردم را دارد، به نظر من با این معیار میشود باز انتخاباتی را انجام داد، انتخابهایی را داشت که میتواند به تقویت مجلس کمک میکند و عرض کردم اینها در اظهارات یا در حمایتها به راحتی مشخص است. افرادی که متکی به حمایت نهادهای مختلف و کانونهای قدرت هستند، قدرت چه در بحث مالی چه در بحث سیاسی یا قدرت سخت، آنهایی که خیلی به این نهادهای رسمی و غیررسمی کانونهای قدرت متکی هستند، مطمئنا نمیتوانند نمایندگی مردم و ملت را در مجلس داشته باشند و مدیون همان کانونها هستند و مسائل و مشکلات اقتصادی و سیاسی آنان را هم پیگیری خواهند کرد.
ولی آنانی که دغدغه مردم را دارند و میخواهند نماینده مردم باشند و حرف آنان را بزنند، میتوان از بین آنها انتخابهایی را انجام داد که برای مجلس کمک حال شود. نماینده مردم باید حرف مردم را بزند در یک ساختار درست وظیفهی هر کسی تعیین شده است و وظیفه نماینده مجلس و مردم نیز این است که مسائل، مشکلات، دغدغهها و حرفهای مردم را در مجلس بزند و آنها را پیگیری کند، در مجلسی که محل تجلی اراده ملت است باید دنبال حل و فصل مشکلات مردم و به کرسی نشاندن خواستههای مردم بود و اینها باید سرلوحه کار نماینده باشد.
تا رویه خود را اصلاح نکنیم سرمایههای اجتماعی روزبهروز از دسترس خارج میشود
مقام معظم رهبری تکنون چندین بار از ضرورت امیدآفرینی سخن گفته اند، اما ما امروز به نقطهای رسیدهایم که بسیاری از مردم بیتفاوت از کنار این انتخابات گذشتند و بر این باور هستند دغدغه اصلی نمایندگان موضوعاتی چون حجاب و طرح صیانت است. آیا این گونه است؟
حداقل منشاء این مشکل دیگر عامل خارجی نیست و نمیتوانیم گردن خارجیها بیندازیم! این ناشی از خود ما بوده و حاصل عملکرد مجلس، دولت و دیگر نهادها است که این فاصله ایجاد شده، تا رویه خود را اصلاح نکنیم و این اعتماد مردمی را برنگردانیم متاسفانه این سرمایههای اجتماعی روزبهروز از دسترس خارج شده و کاهش پیدا میکند.
اگر مجلس دوازدهم به سمت بداخلاقیها و حواشی کشیده شود میتواند به پرحاشیهترین مجلس بعد از انقلاب هم تبدیل شود
مجلس دوازدهم را چطور میبینید؟
من خیلی به مجلس دوازدهم بدبین نیستم، علیرغم این مشارکت و حضور یک سری چهرههای رادیکال تا حدودی خوشبین هستم، به یک شرط و آن هم رعایت اخلاق حرفهای است. و این تنوع نسبی سیاسی که ایجاد شده و درغالب فراکسیونهای مختلف میخواهد شکل بگیرد، اگر اخلاق حرفهای نمایندگی رعایت شود و هر کدام از طرف یکدیگر به رسمیت شناخته شود، که وهله اول نیز همین است، به نظر من میتواند در خیلی از حوزهها موفق شود.
مجلس محل تضارب آرا و گفتوگوهای عالمانه و حکیمانه است، اگر این اتفاق بیفتد همین اختلافنظرها و اختلاف سلیقهها میتواند به پختهتر شدن طرحها و لوایح و تصمیماتی که از این مجلس بیرون میآید کمک کند. ولی اگر به سمت بداخلاقیها و حواشی کشیده شود میتواند به پرحاشیهترین مجلس بعد از انقلاب هم تبدیل شود.
فراکسیونی متشکل از مستقلین، اصولگرایان معتدل و تعداد اندکی از اصلاحطلبان خواهیم داشت
آیا ما میتوانیم در دور بعدی مجلسی متشکل از مستقلین، اصولگرایان معتدل و تعداد اندکی از اصلاحطلبان رادر کنار هم ببینیم و یک فراکسیون تشکیل دهند؟
مستقلین، اصولگرایان معتدل و اصلاحطلب؟ بله، چنین بنایی داریم. انشاالله امیدوار هستیم که این اتفاق مهم بیافتد و اقدامات اولیه آن هم صورت گرفته است. این اراده وجود دارد و جلساتی هم در این حوزه داشتهایم وخیلی هم امیدوارکننده است.
کسی میتواند ریاست مجلس را برعهده بگیرد که مثل مجلس یازدهم اکثریت وهماهنگ نیست
درمورد ریاست مجلس پیشبینی شما چیست؟ آیا ما میتوانیم دوباره محمد باقر قالیباف را بر مسند ریاست مجلس ببینیم؟
به نظر من کمی برای قضاوت کردن و پیشبینی زود است، چون یک عده بهطور جدی کار میکنند که رقابت بین چند نفر و غیررقابتی باشد. هر اتفاقی که در روزهای آتی خواهد افتاد، بر روی اینکه چه کسی رییس مجلس شود تأثیرگذار است. ولی قطعا کسی میتواند ریاست مجلس را برعهده بگیرد که مثل مجلس یازدهم اکثریت و هماهنگ نیست، یک اختلاف نظرها و اختلاف سلیقههایی در طیفهای سیاسی همراه هم وجود دارد که ایجاب میکند تا یک مدل جدیدی برای مدیریت مجلس ایجاد شود.
به نظر من کسی موفق خواهد شد که بتواند یک جلب مشارکتی از این تنوعهای فراکسیونی و جریانهای فکری در مجلس نسبت به عدد و سهم آنها درست کند و یک هیات رییسه نماینگر این جمع را منصفانه و عادلانه بچیند، هر کسی این هنر را داشته باشد به نظر من میتواند ریاست مجلس را برعهده بگیرد ولی کسی با تمامیت خواهی و زیادهطلبی نمیتواند در این دوره رییس مجلس شود.
میتوانیم مجلس دوازدهم را متفاوت ببینیم
برخلاف آن ترکیبی که در مجلس یازدهم با آن رو به رو شدیم، آیا مجلس دوازدهم میتوانیم متفاوت ببینیم؟
بله، همهچیز ممکن است. با توجه به این عدد فراکسیونهای مختلف مجلس همه اینها محتمل و امکانپذیر است
لایحه حجاب و عفاف از نظر مبانی ایراد و اشکالاتی زیادی دارد؛ از نظر شرعی و حقوقی و بلاوجه هزینه خیلی زیادی را به بخش دولتی و مقدار قابل توجهی هم به بخش خصوصی تحمیل میکند
شورای نگهبان درمورد لایحه حجاب و عفاف گفت که ما هنوز سر حرف خود هستیم و ایرادات به جا است، در این صورت این لایحه به مجلس آینده میآید و چرا این لایحه پرسروصدا چرا به نتیجه نمیرسد؟
چون مبانی آن درست نبود. اگر به خاطر داشته باشید چند ماه قبل که در مجلس مطرح شد و من مخالفتم را با اصل 85 شدنی آن اعلام می کردم، به محتوای آن هم اشاره کردم و یک سری ایراد و اشکالات اساسی در مبانی آن لایحه وجود دارد.البته آدم نمیتواند بگوید «لایحه»! چون 9 ماده ی آن 70 ماده شده است، یعنی اضافه و در حقیقت تبدیل به «طرح» شده است! اما از طرفی هم نمیتوانیم بگوییم طرح، چون اگر دولت یا قوه قضاییه این لایحه را قبول ندارند میتوانستند آن را پس بگیرند؛ یعنی یک چیزی آن وسط مانده که نه لایحه است و نه طرح! نه آنقدر دولت و قوه قضاییه دنبال آن هستند که آن را به عنوان یک لایحه حمایت کرده و جلو ببرند و نه آنطور مخالف هستند که بگویند ما 9 تا ماده نوشته بودیم، چرا آن را 70 ماده کردید و ما این را قبول نداریم، پس میگیریم و دوباره خودمان چیز دیگری را تقدیم میکنیم.
این لایحه از نظر مبانی ایراد و اشکالاتی زیادی دارد؛ چه از نظر شرعی و چه از نظر حقوقی. به طور بلاوجه هزینه خیلی زیادی را به بخش دولتی و مقدار قابل توجهی هم به بخش خصوصی تحمیل میکند. فلذا همانطور که قانون شدن این لایحه امروز دچار مشکل شده، بعد از چند ماه این همه رفت و برگشت، نمیتواند به قانون تبدیل شود. طبیعتا اجرای آن در جامعه از این هم خیلی سختتراست و قابلیت اجرایی ندارد و از آن مواردی است که هم میتواند قانونگذاری را لوث کند و هم میتواند ارزشها را در جامعه لوث کند و امیدوار هستیم که برای آن یک تدبیر اساسی بیندیشند. م
ن به این رفت و برگشتها امیدوار هستم، هنوز امیدوار هستیم که این را اصلاح و درست کنند، کلا لایحه در مبانی خود یک سری سستیها و مشکلاتی دارد که جمع کردن آن سخت است و سنگ بنای آن درست نیست.
رفتارهای دوگانه به نظر من بازی با ارزشهای دینی است
در حالی که لایحه حجاب و عفاف به نتیجه نرسید است و فراجا زیر نظر وزارت کشور اقدام به اجرای «طرح نور» میکند، این امکان وجود دارد که در روز جمعه در انتخابات صداوسیما خانمهایی کم حجاب و یا بی حجاب را نشان دهد. آیا این اقدامات دوگانه مسئولان نیست؟
این رفتارهای دوگانه به نظر من بازی با ارزشهای دینی است و این نوع رفتارها نه تنها دین مردم را تقویت نمیکند، بلکه پایههای آن را سست میکند و دینباوری را در جامعه تضعیف میکند. این نوع برخورد با یک ارزش و یک موضوع شرعی به نظر من یک بههم ریختگی ذهنی را حداقل در جوانان ایجاد میکند که درست کردن آنکار آسانی نیست. در حوزه ارزشها و مسائل دینی، دینداری و دین باوری نگاه مکانیکی قانونگذاری جواب نمیدهد که هیچ، بلکه اثر عکس نیز خواهد داشت. اما برای یک زندگی اجتماعی و یک زیست عفیفانه که اجماع عمومی و ملی برای آن فراهم است می توان قانون نوشت و اجرا کرد.
صحبت طرح صیانت نمیتواند مطرح شود
آیا قرار است در هفته آخر مجلس یازدهم از طرح صیانت صحبتی شود؟
من چیزی نشنیدهام، صحبت طرح صیانت نمیتواند مطرح شود، چون دو سال قبل آخرین جلسه طرح صیانت گذاشته شد و به نتیجهای نرسید و تمام شده است و بعد از آن جلسه رسمی نداشت؛ چون طبق آییننامه آن باید پخش علنی میشد و همه مردم هم در جریان قرار میگرفتند که چه تصمیمی میگیرند که این اتفاق هم نیفتاده و من دلیلی نمیبینم که آن را مطرح کنند، و آخرین تصمیم این کمیسیون برای تصویب کلیات در یک جلسه غیرقانونی و خلاف آئین نامه بود که آن هم بعد از تذکر بنده رسما منتفی شد. و دیگر بعد از آن هیچ اتفاقی بهطور رسمی برای آن نیفتاد.
خیلیها تلاش کردند و جلساتی را گذاشتند، ولی هیچ جلسهای به حد نصاب نرسیده بود. هیچ جلسهای مطابق آییننامه داخلی کمیسیون مشترک که پخش مستقیم از الزامات اساسی آن است، اتفاق نیفتاده. پس بنابراین، کسی نمیتواند بگوید که در این کمیسیون تصمیمی گرفته شده که تازه آن را هم به صحن بیاورد و برای مدت زمان آن رای بگیرد.
طبق قانون اساسی و طبق فرمایشات رهبری و بنیانگذار جمهوری اسلامی امام راحل که نمایندگان وکیل مردم هستند حتی ولی آنها نیستند
آیا میتوانیم منتظر باشیم با فراکسیونی که تشکیل میدهید؛ بیشتر صدای مردم باشد و جلوی تندرویها را بگیرد؟
عرض کردم این تکلیف اول هر نمایندهای است که صدای مردم و موکلین خود باشد یعنی به غیر از این متصورنیست، اصلا قابلتصور نیست که کسی در مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده مجلس بنشیند ولی حرف مردم را نزند و بازتابدهنده نظرات آنان نباشد، طبق قانون اساسی و طبق فرمایشات رهبری و بنیانگذار جمهوری اسلامی امام راحل که نمایندگان وکیل مردم هستند، حتی ولی آنها نیستند که خودشان تصمیمی بگیرند، بلکه باید هر آنچه نظرات مردم است را منعکس کنند. ما بر این تعهد خود پایبند هستیم و درحد توان خود تلاش هم خواهیم کرد که صدای مردم و موکلین خود باشیم. مجلس شورای اسلامی که اساسا برای همین درست شده است، خانه ملت و محل تجلی اراده ملت است و ما هم وظیفه داریم که اسباب این کار در آنجا شویم. این کمترین وظیفه ما است و حتما این را انجام خواهیم داد و امیدوار هستیم که انشاالله کل مجلس این رویه را پیش بگیرند و پیش بروند، ولی ما متعهد و مصمم و خیلی جدی در این مسیر هستیم.
اگر بخواهند خالصسازی را ادامه دهند، به هیچ خواهند رسید!
به بحث خالصسازی بپردازیم. ما در جماران چندین بار با شما در این مورد صحبت کردهایم. شما هشدارهای لازم را هم دادهاید، مشاهده کردیم که تیر آخر آن به خود آقای روحانی خورد. آقای روحانی هم به شورای نگهبان چندین بار گفته است میگوید که دلایل رد صلاحیت ایشان را منتشر کنند. با وجود اینهمه هشدارها و حرف و حدیثها این خالصسازی تا کی قرار است ادامه پیدا کند؟
اگر بخواهند خالصسازی را ادامه دهند آخر به هیچ خواهند رسید! خالصسازی همان داستان جویندگان طلا در فیلمهای وسترن بود که یکدیگر را میکشتند و آخر سر هم هیچکس نمیماند. امیدوار هستیم که انشاالله این مسیر را ادامه ندهند، چون یک مسیری است که قطعا به بنبست میخورد و همه چیز را به نابودی میکشاند. این نظام، اسلام، جمهوری اسلامی و ایران برای همه مردم است. همه هم باید مشارکت داده شوند طبق آن نظاماتی که در قانون ما تعریف شده است و اگرخارج از آن قانون اساسی افراد حذف شوند یعنی بخشی از جامعه در حال حذف شدن است، بخشی از سرمایه اجتماعی نظام حذف میشود و آخر به بنبست و جاهای خطرناک میرسد.
مردم باید علائمی از امیدواری را ببینند که احساس کنند اتفاقی در حال افتادن است
ما میبینیم با توجه به تبلیغات برخی رسانهها که به کوچکترین مسائل در کشور هم میپردازند، ولی ما نمیتوانیم این موج ناامیدی را در کشور نادیده بگیریم، باتوجه به مسائلی که خانمها امروز دارند. شما وضعیت را چطور پیشبینی میکنید؟ با توجه به اینکه این را هم نمیتوانیم نادیده بگیریم که دید مردم نسبت به مجلس دوازدهم کاملا بدبینانه است، یعنی میتوانیم بگوییم یک نوع ترس هم وجود دارد. در کل تحلیل شما در اینباره چیست؟
من باز هم امیدوار هستم که رفتار این مجلس طوری باشد که بتواند آن اعتماد را برگرداند و امید را ایجاد کند. جامعه ما یک جامعه حساس به موضوعات و انصافا هم قدردان است، مردم ایران این خصوصیت را دارند. همین که احساس کنند اراده جدی یک طیف و عدهای در حاکمیت این است که مشکلات مردم را حل کنند با همان ده، بیست درصد پیشرفت فیزیکی آنها هم خوشحال و امیدوار میشوند و قدردان میشوند. به شرطی که این اراده باشد، یعنی حب و بغضهای جناحی و گروهی و سیاسی نمیگویم کنار گذاشته شود ولی در چهارچوب قوانین باشد.
سال بعد انتخابات ریاست جمهوری است، اگر فضا ایجاد شود و همه رقابت کنند اکثریت کشور هم یکی را انتخاب کنند که رییس جمهور شود. اینها خود فضا را تلطیف و درست میکند، امیدها را باز میگرداند. ولی خدایی نکرده اگر داستانهایی چیده شود که بگویند همین که هست! و من نماینده بگویم امیدوار باشید، به چه امیدوار باشیم؟ مردم باید یک آثار و علائمی از امیدواری را یک جایی ببینند که احساس کنند بله، یک اتفاقی در حال افتادن است. به نظر من چند ماه آینده توپ این امیدواری در میدان مجلس دوازدهم است که نشان دهد به فکر مردم و رفع مشکلات آنها هستند، و خیلی دنبال تکرار شعارهای جناحی و گروهی خود نیستند و دنبال این هستند که این مسأله چگونه حل میشود و آن را حل کنند و اینها را نشان دهند یک امیدواری ایجاد میشود.
سال بعد انتخابات ریاست جمهوری را شاهد خواهیم است، مردم در آنجا رقابتهای جدی را احساس میکنندو شخصیتهای توانمند را در بین نامزدها ببینند یک امیدواری دیگر ایجاد میشود، حالا آن دولت جدید بیاید کارهای مثبتی انجام دهد باز این اضافه میشود و رفته رفته میبینید که بعد از مثلا 10 سال هم امیدواری و نشاط به جامعه برمیگردد، و هم حس مشارکت افزایش پیدا میکند، زمانی که همه مردم شرکت کنند قطعا اتفاقات مثبتی در کشور میافتد، وضعیت اقتصادی و معیشتی به سمت بهبود میرود.
یکی از گرفتاریهای فعلی این است که چطور بخش اعظمی از جامعه امروز در میدان مشارکت سیاسی نیستند؟ در جامعه نخبگانی هم همین است؛ بخش اعظمی از افراد توانمند، مدیران و خیلی از آنانی که در جامعه پیشران هستند کنار گذاشته شدهاند، پس چطور میشود پیش رفت؟ در این عرصه پیش رفتن سخت است، آن کسی هم که جلودار است باز نمیتواند کاری انجام دهد چون برای خود هیچ کمکی نگذاشته است. به همین دلیل مرحله به مرحله امیدوارهستیم، سیر امور به سمتی باشد که این امید در جامعه زنده شود و مردم بیشتری در سرنوشت خود و اعتلای ایران مشارکت کنند.
دولت در این نپذیرفتن نقد کمی بدعادت شده است
در موضوع اختلاف بین دولت و مجلس، روزنامه ایران و ایرنا به بسیاری از مصاحبه های نمایندگان واکنش نشان دادند. نظر شما در مورد نقدناپذیری دولت چیست؟
دولت در این حوزه کمی بد عادت شده است. مجلسی که اینهمه لی لی به لالای دولت گذاشت؛ آن دعوتنامهای که برای آنها فرستادند که تشریف بیاورید و آن رای بالایی که به هیات وزیران داده شد. حالا بگویی که بالای چشمت ابرو است، تحمل آن سخت است! چون از اول بد عادت شد، یک تقدسی داده شد که چیزی نگویید، حرفی نزنید و فضایی ایحاد شده که نکند یک وقت نقدی شود که به او بر بخورد، در حالی که کار مجلس نقد دولت است. در سیستم تفکیک قوا کار مجلس نقد دولت است. حتما باید این کار صورت بگیرد، پس چه کسی میخواهد اظهارنظر کند و تذکر و اخطار بدهد؟ این کار مجلس است، طبیعی است چرا باید ناراحت شد؟ من تعجب میکنم.
دوره دوازدهم افراد جوانتری وارد مجلس شدند و در برخی از شهرستانها مثلا دکترای زیبایی رای آورده و آیا این ترکیب تازه میتوانند مطالبهگر صدای مردم باشند؟
خب این تنوع از این جامعه آمده است چه اشکالی دارد؟ در حوزهها و حرفهها و تخصصهای مختلف، بالاخره همه جزو این جامعه هستند؛ هر قشر و طیفی و هر فکری میتوانند نمایندگانی در مجلس داشته باشند، این ایراد و اشکال نیست، به نظر من این حسن است و مشکلی ایجاد نمیکند، در مجلس برای همه حوزهها معمولا ورود میشود، در حوزه قانونگذاری یا حوزه نظارتی و وظایف آن به همه اوضاع کشور و تخصصها ورود میشود. به نظر من این تنوع تخصصی هم برای کارها کمک میکند و این ایراد و اشکال نیست.