یکدفعه همه از انسان های عادی، تبدیل شدند به "کینگ" و "کویین" اولش نشستیم، دیکشنری به دست که "کینگ" یعنی چه؟
ریا نشود اندکی هم تاریخ بارمان بود و فکر کردیم آن پسری که با ایموجی تاج، پروفایلش را تزئین کرده بود،
رویمان به دیوار، نسبتی با لویی شانزدهم دارد و آن دختری که در تمام عکس هایش فیلتر های تاج دیده میشود، ولیعهد ملکۀ الیزابت است و منتظر است که ملکه دار فانی را وداع بگویند تا برای مراسم تاج گذاری و حکومت بر دیار انگلیس آماده شود.
اما بعد دیدیم که نه، از این خبر ها نیست. دخترها و پسرهای عادی برای فرار از عادی بودن، تن به این تاج های دروغین داده بودند.
مگر عادی بودن چه اشکالی داشت؟ چه اشکالی داشت که همه تصمیم گرفتیم "خاص" باشیم؟
جوری شده است که آدم های عادی، خیلی خیلی کمتر از آدم های خاص شده اند!
یعنی در این زمانه، اگر اینستاگرام نداشته باشی، جوری نگاهت میکنند که انگار خداوند تو را مسخ کرده است و از پشت کوه آمده ای و به نظرت "اینترنت" نام یک غذای لوکس ایتالیایی است.
همه اصرار دارند تا فریاد بزنند که: "یا ایهاالناس! من متفاوتم! من در زیر پست هایم 3-4 عدد ایموجی گل و دلار و تاج میگذارم و از غذاهایی که شماها حتی اسمشان هم نشنیده اید، در همان ثانیۀ اول که بر سر میز میرسد، عکس میگیرم و با کپشن هایی که شادی نمادین مرا بیشتر از صدها بلندگو برایتان داد بزنند، پست میگذارم!"
واقعا آنقدر عرصۀ تحملمان نسبت به تکنولوژی پایین بود که چند عدد برنامۀ مجازی، انسانیتمان را هم مجازی کنند؟
آنقدر پیش رفتیم که "عادی" بودن را "خاص" کردیم و "خاص" بودن را "عام". به نسل انقراض انسان ها خوش آمدید،
ارادتمند،
یک آدم کاملا عادی.