نیاز حکمرانی به تحول ریشهای نتایج شمارش آراء شرکتکنندگان در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری نشان میدهد در مجموع 41 درصد واجدان شرایط رای دادن در این انتخابات شرکت کردهاند. این رقم از مشارکت مردمی در انتخابات مجلس یازدهم کمتر و پائینترین مشارکت است. در انتخابات مجلس یازدهم میزان مشارکت 57/42 درصد بود و حالا 57/1 درصد کاهش نسبت به دوره قبل یک سوال مهم به وجود آورده که باید مسئولان نظام از یکطرف به جواب آن فکر کنند و از طرف دیگر برای جلوگیری از این روند کاهشی مشارکت چارهای بیندیشند.
برای نامزدهای ورود به مجلس، آنچه مهم است رای آوردن خودشان است و حزب و جناحشان ولی برای کشور و ملت اصل مشارکت مردمی در انتخابات اهمیت دارد. اینکه 59 درصد واجدان شرایط رای دادن حاضر نشدند به پای صندوقهای رای بروند باید برای مسئولین نظام، که به هرچه میتوانستند متوسل شدند تا میزان مشارکت را بالا ببرند ولی موفق نشدند، بسیار پندآموز باشد. آنان، خدا، اسلام، امام زمان و تمام مقدسات را در تبلیغات خرج کردند تا کاری کنند که مشارکت از دورههای گذشته بیشتر شود ولی نشد. این، عدم جواب دادن را نباید به معنای بیعلاقه بودن مردم به کشور و انقلاب و نظام دانست. مردم اگر در مسئولین صداقت ببینند بدون آنکه نیازی به تبلیغات و خرج کردن از خدا و اسلام و امام زمان و مقدسات باشد، با اشتیاق به پای صندوقهای رای میروند و بالاترین مشارکت را رقم میزنند. غیبت 59 درصدی واجدان شرایط رای دادن در انتخابات به این معناست که مردم با مسئولین و عملکرد آنان مشکل دارند. مردم، مشتاق صداقتند، مشتاق خدمتند، مشتاق حل مشکلاتند. با وعده دادنها و امروز و فردا کردنها نمیتوان مردم را سرگرم کرد و از آنها انتظار مشارکت در انتخابات داشت. مسئولان نظام باید در عملکردهای خود به صورت اساسی تجدید نظر کنند و چشمهایشان را بشویند و به مردم طور دیگری نگاه کنند.
اساسیترین نکته اکنون اینست که مسئولان نظام اصرار خود بر ادامه سیاستهای گذشته را کنار بگذارند و به خواست مردم که خواهان تغییرات اساسی در مواضع داخلی، مواضع خارجی، روش برخورد با حقوق عمومی شهروندان، چگونگی تفسیر دین و شریعت و اعمال آن در زندگی مردم و عمل به قانون اساسی به ویژه رعایت آزادیهای مشروع هستند واقعاً پایبندی نشان بدهند. مردم با انتخابات مهندسی شده میانهای ندارند، آمارهای ساختگی را نمیپذیرند، تعریف و تمجیدهای فاقد ریشه و اساس را با واقعیتهائی که در سفرهشان میبینند مقایسه و صداقت مسئولین را راستیآزمائی میکنند و با جمعبندی عملکردها به نتیجهای میرسند که شکلدهنده تصمیماتشان میشود. این نتیجه اگر مثبت باشد، مردم بدون آنکه نیازی به تبلیغات و توسل به مقدسات و هیچ چیز دیگری باشد به صحنه میآیند و از منافع و مصالح کشور و انقلاب و نظام حراست میکنند و اگر نتیجه منفی باشد شما مسئولین هرچه تلاش کنید نمیتوانید نظر آنها را تغییر بدهید. راه صحیح اینست که اول خودتان تغییر کنید و بعد از مردم انتظار تغییر داشته باشید.
هیچ ایرانی باغیرتی از کسادی بازار انتخابات و کاهش مشارکت مردمی در آن خوشحال نمیشود. همه خواستار اقتدار ملی هستند و ارتقاء جایگاه کشورشان را دوست دارند و میخواهند دشمنان ایران ناکام شوند و دوستان این کشور خوشحال و کامیاب باشند. برای رسیدن به این خواسته مهم باید راه مشخصی پیموده شود که همان ایجاد تغییر در روشهای تجربه شده و ناکام مانده و در پیش گرفتن سیاستهای جدید در زمینههای مختلف از روابط بینالملل گرفته تا تعامل با شهروندان در چارچوب رعایت حقوق آحاد مردم و پدید آوردن تحولات اقتصادی و مبارزه با مفاسد به ویژه برخورد با تفکرات افراطی است.
به این دل خوش ندارید که انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در موعد مقرر و در امنیت برگزار شد و افرادی بر صندلیهائی در این دو مجلس تکیه خواهند زد. به این بیندیشید که با هزینههای سنگین مادی و معنوی که برای برگزاری این انتخابات پرداخته شد، چه تحولی از نظر کیفی و بالا بردن پشتوانه مردمی نظام صورت گرفته است؟ پیام این انتخابات برای مسئولین نظام اینست که کشور به این تحول ریشهای بشدت نیازمند است. عدم دریافت این پیام مهم، خسران بزرگی خواهد بود.
*روزنامه جمهوری اسلامی
|