تاريخ انتشار: 25 بهمن 1402 ساعت 00:11:31
تاكسيدرمي سياسي و خطر شكاف ملت-ملت

چنان‌كه مي‌دانيم، تاكسيدرمي، شيوه‌اي است كه در آن موجودي را از درون تهي ساخته، اما پوسته و حجم آن را حفظ و در معرض ديد عموم مي‌گذارند. در انتخابات رياست‌جمهوري سال ۱۴۰۰ در يادداشتي عرض شد كه ما با خطر نوعي «تاكسيدرمي  سياسي» در بسياري از عرصه‌ها مواجه هستيم. از اين رو گرچه انتخابات برگزار مي‌شود، اما بسياري از نتايج يك انتخابات جامع را به دنبال نخواهد داشت، چراكه انتخابات، وقتي انتخابات است كه مردم تعيين‌كننده اصلي در همه مراحل باشند و كسي خود را بالاتر از تصميم مردم نداند. انتخابات واقعي، علاوه بر مواهب بسيار، نقش متوازن‌كننده جريانات و نيروها منطبق بر خواست عمومي را ايفا خواهد كرد و اين همان چيزي است كه فقدان آن ريشه بسياري از عدم توازن‌ها و قطبي‌سازي‌ها و تنش‌ها است. وقتي عناصر تغيير و متوازن‌كننده‌ها كاركرد واقعي خود را نداشته باشند، آن‌گاه افتادن در هر تنش كوچك سياسي يا اجتماعي، موجب وارد شدن رعشه‌هاي بزرگ به كليت جامعه و ساختار حاكميت شده و به اصطلاح چاله‌ها به سياه‌چاله تبديل خواهند شد. 
از تأسف‌هاي جدي و جاري كشور عزيزمان اين است كه عده‌اي كم‌اطلاع از مراتب حكمراني مدرن و حقوق ملت، صبح تا شام مشغول حذف متوازن‌كننده‌ها يا ازبين بردن كاركردهاي واقعي نهادها و روند‌هاي تغيير مردم‌سالار هستند. آنها، انتخابات كه المپيك سياسي ملت‌هاست را در انحصار خود مي‌خواهند و كوشيده‌اند تمام تيم‌ها و داوران و قواعد بازي را خود تعيين كنند و بعد براي خود جشن پيروزي بگيرند. از اين روست كه مي‌بينيم در شطرنج سياست، مهره‌هاي حريف را قورت مي‌دهند و نامش را نظارت مي‌گذارند. اين ظلم به مفاهيم و واژه‌ها و ظلم به حقوق ملت است. شير بي‌يال و دم و اشكم كه ديد؟
به عينه مي‌بينيم كه مراتب مهمي از حاكميت، خود را بي‌نياز از مردم بلكه ولي‌نعمت مردم مي‌دانند و نعمت مشاركت واقعي ايشان را كفران مي‌كنند و تجميع قدرت، موجب استيلاطلبي ايشان آن هم با تنقيص ديگران شده است. جماعتي صبح تا شام به نام‌هاي مختلف از جمله نظام صلاحيت‌يابي، مشغول عيب‌يابي و استهزا و مثله‌سازي شخصيت ديگران و حذف‌هاي فله‌اي هستند. در فقدان يا ضعف رسانه‌هاي مستقل، تريبون‌هاي «قدرت محور» با غلط‌رساني و ابهام‌آفريني اجازه دريافت واقعيت را به مردم نمي‌دهند. 
سيستم‌هاي ديده‌باني كشور را منهدم يا منحل و در نتيجه آمار را نيز دستكاري يا كور مي‌كنند تا اساسا معلوم نباشد كه چه مي‌كنند و منابع چه شده و واقعيت‌ها چيست تا جايي كه رتبه فساد در كشور عزيزمان به بالاترين سطح مي‌رسد. اين جماعت، با بالا رفتن از سر و كول مردم و تجميع قدرت و ثروت، در گمان تسلسل هستند و خود را حاكم بر جان و مال و سرنوشت مردم مي‌دانند، حال آنكه چنين نيست. آنها سخت در اشتباهند و تنها لطمه بزرگي به دين و ميهن و اعتماد ملت و حتي به مدعيات و بقاي خود وارد مي‌سازند. 
آنچه اخيرا در صحنه انتخابات كشور از جريان ردصلاحيت‌ها در خبرگان و مجلس مشهود است، خطري فراتر از صحنه‌آرايي و «تاكسيدرمي» انتخابات رياست‌جمهوري ۱۴۰۰ را گواهي مي‌دهد و مي‌توان از آن به «تاكسيدرمي مثلهانه» تعبير كرد. «تاكسيدرمي مثله» آن‌گاه واقع مي‌شود كه ديگر به تهي‌سازي درون و حجم‌هاي تو خالي اكتفا نكرده و گويي اصراري وجود دارد كه حتي حفظ ظاهر هم نشود و حتما چشم يا گوش يا دست و پاي موجود بيچاره را نيز مثله كنند و به ريش همه ‌چيز بخندند تا اين سُخره، عبرت و تحقيري باشد براي هر كس كه مي‌نگرد و بيش از آن مطالبه مي‌كند! طرفه آنكه، برخي از ايشان، به گمان خود اقدامي مصلحانه انجام مي‌دهند و چون دچار فقر مباني هستند، ناچار به انكار و تحريف مباني بنيادي مورد توافق ملت مي‌شوند و مبنا و رهبران فكري جديد براي انقلاب مي‌تراشند و در واقع در حال مثله‌سازي مفاهيم، روند‌ها و قوانين اساسي ملك و ملت هستند. 
آنچه انتخابات را انتخابات مي‌كند، ماهيت و قدرت تحول آن است. انتخابات بايد فصل ابراز نظر ملت‌ها و تغيير در حاكميت‌ها باشد. چنين انتخاباتي موجب وفاق و افزايش قدرت ملي خواهد شد و اگر چنين نباشد، ديگر درصد مشاركت هم تاثير چنداني نداشته و شاخص مهمي تلقي نخواهد شد، چراكه در ذات خود تغييري به همراه ندارد و همان خواهد شد كه چيده‌اند. كما اينكه جهان هرگز انتخابات پي‌درپي و با مشاركت بالا در كشورهاي اروپاي شرقي در دوران جهان دو قطبي را به مثابه عرصه تعيين سرنوشت واقعي مردم به رسميت نشناخت و آثار واقعي هم بر آن‌گونه انتخابات مترتب نبود و ديديم كه چه بر سر آن كشورها آمد. يا همين روزها، انتخابات آقاي الهام علي‌اف در انتخابات مهره‌چيني شده جمهوري آذربايجان را كسي انتخابات واقعي تلقي نخواهد كرد. هر چه راي‌اش بيش، شرمش بيشتر! 
از مصائب كشور عزيزمان اين است كه جريان ردصلاحيت‌ها و جريان مداخله‌گر و مهندس انتخابات، چه بسا از ماهيت و پيامدهاي عمل خود كه همانا خراب كردن صندوق راي است، بي‌خبر باشد. آنها نمي‌دانند كه خراب كردن نهاد انتخابات و صندوق راي، بدين معنا هست كه به تدريج گروه‌هاي مختلف مردم به دليل فقدان راه‌حل يا مكانيسمي براي تعيين و اختيار راه جمعي يا هدف مشتركي كه اكثريت بر آن اجماع داشته باشند، راه‌حل‌ها، استراتژي‌ها و تاكتيك‌هاي متباين اختيار خواهند كرد. آنها نمي‌دانند كه در جهان مدرن صندوق راي تنها انتخاب يا تثبيت يك فرد يا حزب براي تصميم‌گيري نيست، بلكه صندوق راي راهي براي نزديك كردن ايده‌ها، اشتراكات و مكانيسم‌هاي جمعي يك ملت است. انتخابات راهي است كه اطمينان مي‌دهد، آحاد ملت به‌رغم همه تفاوت‌ها و اختلاف‌ها، از مجاري مورد وفاقي به نام صندوق‌هاي راي برخوردار است كه مي‌تواند تضادها را حل، و هدف جمعي خلق كند و به سمت آن حركت نمايد. بلااثر كردن صندوق راي، در حقيقت از بين بردن امكاني غيرقابل جايگزين براي تقويت تصويري مشترك از ملت و تصويري مشترك از «ما»ي جمعي است. صندوق راي همان‌جايي است كه وجود موثر و حقيقي‌اش سبب خواهد شد، هر گروهي از ملت، تصويري مجزا از خود، از مفهوم ملت و از آينده كشور نداشته باشد، تصويرهايي كه ممكن است با هم در تضاد حقيقي قرار بگيرند، بدون آنكه بتوان راهي براي گفت‌وگوهاي سازنده تصور كرد. 
با اين مقدمه، و نظر به موانعي كه در مسير صندوق راي و تاثيرگذاري آن رقم زده‌اند، طبيعي است كه در انتخابات جاري، متاسفانه بسياري از ملت فضاي چندان موسعي پيش روي خود نمي‌بيند و به دلايل فراوان تاريخي، سياسي و عقيدتي براي ابراز ديدگاه خود، در دو راهي ترديد و شكاف قرار مي‌گيرند و لذا شاهد خواهيم بود كه هر يك راهي متفاوت براي تعيين سرنوشت بر مي‌گزينند. علاوه، شكستگي قلوب نخبگان و اقشار وسيعي از مردم، شكستگي صفوف را بدنبال خواهد داشت. لذا از هم‌اكنون مي‌دانيم كه ميليون‌ها تن به‌رغم ميل باطني خود، در انتخابات شركت نخواهند كرد تا اعتراض و نارضايتي خود را به اين شيوه ابراز کنند و ميليون‌ها تن نيز در انتخابات شركت خواهند كرد، به اين اميد كه روزنه‌اي براي تغيير و ابراز نظر داشته باشند. 
با اين واقعيت، آنچه يادآوري آن در اين فرصت خطاب به يكديگر مغتنم دانسته مي‌شود، اين است كه به ياد داشته باشيم، ملت، ملت است و هيچ كدام از اين ملت شريف چه تصميم به حضور و چه عدم حضور بگيرند، اشتباهي مرتكب نشده‌اند و بايد همه محترم شمرده شوند. مي‌توان گفت‌وگو كرد اما احدي حق ندارد كسي را براي شركت يا عدم شركت مورد پرسش قرار دهد. ملت ما آگاه است اما، هر كدام شيوه مطلوب خود را براي ابراز نظر برمي‌گزينند و تنها مي‌خواهند شنيده شوند. اشتباه اصلي را حاكميتي مرتكب شده و مي‌شود كه نه به آنان كه شركت نمي‌كنند و نه به آنان كه شركت مي‌كنند و نه حتي به آنان كه از طريق همين فيلترها انتخاب مي‌شوند، گوش فرا نداده و نمي‌دهد و بارها نشان داده است، از فرداي انتخابات، در همان است و پاشنه همان. 
چنان‌كه عرض شد بسياري از دست‌اندكاران، درك درستي نه از مشاركت و نه از عدم مشاركت مردم ندارند. آنها خفه كردن شعله سرزندگي و مشاركت‌جويي يك ملت را كه حداقل ظرف صد سال دو انقلاب و چندين جنبش اجتماعي بزرگ را براي مقابله با ديكتاتوري و دستيابي به حق تعيين سرنوشت خود در حافظه دارد، با كشورهايي با درصد راي كمتر از ۴۰ و ۵۰درصد مقايسه مي‌كنند. درحالي كه در آن جوامع احزاب و نهادهاي مدني كاركرد مشاركتي خود را دارند، و لذا بخشي از جامعه جز شرايط خاص، اصلا تمايلي به حضور ندارند درحالي كه در جامعه ما كه اكثر احزاب و نهادهاي مدني تعطيل يا محدود شده‌اند، تنها راه باقي مانده براي مشاركت همين انتخابات بوده است. به همين دليل است كه مردم شريف به‌رغم سياست‌هاي انقباضي و سپس استصوابي بحث‌برانگيز شوراي نگهبان، در بسياري از انتخابات دهه‌هاي شصت و هفتاد و هشتاد ركوردهاي بزرگي ثبت كرده‌اند. اما افسوس كه همين اشتياق را هم با سياست انقباضي حداكثري و هدفمند عليه بسياري از جريانات و شخصيت‌هاي سياسي نشانه گرفتند تا به نفع خود مصادره كنند. 
اين كشور از آن اين ملت است و حفظ ملت و حقوق ملت از اوجب واجبات. بايد با همه توان كوشيد، اين آقايان به سر عقل بيايند و انتخابات كه عدم وجود واقعي آن در رژيم گذشته، از دلايل اصلي انقلاب اسلامي ۵۷ در كشورمان بوده است، به تراز واقعي خود بازگردد. اگر فريادي هست بايد بر سر اين ظلم و استيلاطلبي و تبعيض كشيد و در اين حال بايد مراقبت داشت كه اين ظلم، عرصه شكاف و تجزيه و دو قطبي شدن ملت يا دو قطبي شدن نخبگان قرار نگيرد كه مطلوب بدخواهان و طراحان نفي حقوق ملت خواهد بود. اگر عملكرد نهادهاي حاكميتي انتخابات، با حذف جرياناتي اصيل و شخصيت‌هايي قوي از صحنه انتخابات و بازي با عدد تاييد صلاحيت‌شدگان، آزادي انتخاب مردم را بسيار محدود كرده و قانون اساسي را گروگان گرفته است، جريانات و نخبگان سياسي تاييد شده و تاييد نشده، نبايد خدايي ناكرده با فشار و نفي يكديگر يا فشار به مردم، عرصه را براي مردم تنگ‌تر كنند و با سلب آزادي در سطحي ديگر، ظلم مضاعفي اتفاق بيفتد. مي‌توان شرايط را براي يكديگر توضيح داد و گفت‌وگو كرد. اما، باور داشته باشيم هر كس آزاد است هر شيوه‌اي را برگزيند. خواه مشاركت، خواه عدم مشاركت، بايد به تشخيص ملت و نخبگان ملت در هر سو احترام گذاشت و بايد دست همه ملت را بوسيد. شكاف دولت-ملت، نبايد به شكاف ملت- ملت تبديل شود يا خدايي ناكرده به خانواده‌ها كشيده شود. تجزيه ملت، كمتر از تجزيه خاك و سرزمين نيست. حساب فرصت‌سوزي‌هاي حكمراني در ايران، از ملت شريف جداست. بايد براي اين درد، فكري مجزا كرد.

  تعداد بازديدها: 355
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=99022
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.