تهاجم به ریشه پروانهای بیوزن بر پشت شیری که در حالت استراحت بود نشست و بعد از لحظاتی که عزم رفتن کرد به شیر گفت: خودت را محکم نگهدار که با برخاستن من دچار تلاطم نشوی. شیر با خونسردی جواب داد: از آمدنت اصلاً خبردار نشدم، چگونه فکر میکنی با رفتنت دچار تلاطم میشوم؟!
این روزها که عدهای به جای نقد کردن عملکرد مسئولین، تاختن به اصل نظام جمهوری اسلامی را حرفه خود قرار دادهاند، به پیروی از آن پروانه بیوزن و با این محاسبه که درافتادن با امام خمینی باعث اعتبارشان میشود، بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی را آماج حملات خود قرار میدهند و حتی برای جلب توجه مخاطب به دروغ هم متوسل میشوند. انتقاد کردن، حق تمام شهروندان است و کسی نمیتواند به هیچ بهانهای هیچیک از شهروندان را از این حق قانونی و مشروع منع و محروم کند. انقلاب اسلامی با خود ارزشهائی را به مردم ایران ارزانی کرد که یکی از آنها آزادی انتقاد از مسئولین در تمام ردههاست. بر همین اساس، اگر کسی به امام خمینی هم نقدی دارد میتواند آن را مطرح کند و هیچکس حق جلوگیری از این کار را ندارد. اصولاً همین امکانی که اکنون برای حضرات منتقد به وجود آمده و بازار انتقاد داغ شده است، از دستاوردهای انقلابی است که به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید. این نعمت بزرگ را نادیده گرفتن و با سوءاستفاده از آزادی انتقاد به کسی که ملت را از یوغ استبداد و اختناق رژیم فاسد، وابسته و دیکتاتوری پهلوی نجات داد و راه را برای دخالت مردم در سرنوشت خود باز کرد تاختن آنهم با توسل به دروغ و برداشتها و تفسیرهای غلط از گفتار و سیره عملی او، قطعاً ظلم و بیانصافی است.
این بیانصافیها را میتوان مثل تصور خودبزرگبینانه آن پروانه بیوزن نادیده گرفت و جواب آن شیر را به او داد ولی نکتهای که در این مورد وجود دارد اینست که چون نسل جوان از سخنان و سیره عملی امام خمینی اطلاع چندانی ندارند، دروغها، برداشتها و تفسیرهای غلطی که به ایشان نسبت داده میشود را میپذیرند. افرادی که معاصر امام بودند و با افکار و آراء و مشی امام آشنائی دارند به این قبیل مطالب بیاساس اعتنا نمیکنند و گوینده و نویسنده چنین مطالبی را قاصر تلقی مینمایند و یا اگر مقصر هم بدانند برایش دلسوزی میکنند و نگرانند که مبادا با ادامه دادن این مسیر انحرافی دچار لغزشهای بزرگتر بشود و عاقبت و آخرت خود را به خطر بیندازد.
اخیراً یکی از این افراد به امام خمینی نسبت داد که قانون را قبول نداشت و به یکی از متصدیان نظام در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب گفته بود من تو را قبول ندارم. این شخص، بدون ارائه سند، مطالب دیگری نیز به امام نسبت داد که محور آنها گریز از قانونمندی بود با این هدف که امام را متهم به فرار از قانون کند و مخالفت خود با امام را از این طریق توجیه نماید.
عملکرد امام خمینی در طول 10 سال رهبری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بهترین شاهد بر این واقعیت است که اتهام قانونگریزی به بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی نمیچسبد. جملهای که امام به یکی از متصدیان گفت این بود که تو که قانون را قبول نداری، قانون تو را قبول ندارد. تکیه امام برای وادار ساختن مسئولین به انجام وظایف همواره بر قانون بود بطوری که در سال آخر عمرشان کتباً بر این نکته تاکید کردند که اگر در بعضی موارد به دلیل اضطرار کاری انجام شده که متکی به قانون نبوده، اکنون که آن اضطرار وجود ندارد باید تصحیح شود و همه چیز براساس قانون باشد. با همین نگرش بود که امام برخلاف تمام رهبران انقلابهای جهان، بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دستور همهپرسی برای تعیین نظام سیاسی جایگزین رژیم شاهنشاهی را صادر کردند تا مردم در این باره نظر بدهند. برگزاری انتخابات خبرگان تدوین قانون اساسی و همهپرسی برای نظر دادن درباره قانون اساسی تدوین شده و انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی در اولین فرصت ممکن، همگی نشاندهنده تکیه امام خمینی بر قانون و اداره امور کشور براساس قانون هستند. با وجود اینهمه سند و مدرک برای اثبات قانونمندی امام خمینی، روشن است که حنای کسانی که میخواهند با توسل به دروغ، ایشان را متهم به قبول نداشتن قانون کنند، رنگی نخواهد داشت و اینان در واقع آب در هاون میکوبند.
در عین حال، برای جلوگیری از تاثیرات سوئی که ممکن است این قبیل اتهامزنیها بر نسلهای بیاطلاع از واقعیتها بگذارند، لازم است صاحبان قلم به ویژه در حوزههای علمیه به تدوین افکار و سیره امام خمینی در بخشهای مختلف بپردازند. علاوه بر این، پاسخ دادن به شبههافکنان نیز از اقداماتی است که باید در دستور کار باشد. ایستادگی در برابر تهاجمی که به ریشه میشود، باید متن و محور اصلی اقدامات غیردرسی حوزههای علمیه باشد و اوقات گرانبهای اهل فضل و نظر صرف امور حاشیهای نشود.
*روزنامه جمهوری اسلامی
|