تاريخ انتشار: 17 بهمن 1402 ساعت 23:39:07
دانش بنیان ها در بستر مهاجرت

طی سال های گذشته اخبار متعددی از فعالیت شرکت های دانش بنیان که از سوی جوانان با استعداد کشور شکل گرفته اند، در تولید محصولات و خدمات خاص در عرصه رسانه ها به ویژه تلویزیون مورد بازدید شهروندان قرار گرفته است. از ساخت انواع دارو تا دستگاه های «های تک» و بخش های کلیدی در صنعت. اما همچنان با مشکل کمبود دارو، کمبود تجهیزات، نبود دارو، نبود دستگاه های حساس و... روبه رو هستیم . به نظر می رسد فاصله کشف و اختراع و بازمهندسی با تولید به وسعت اقیانوسی از اما و اگرهاست. این اقیانوس بستری برای دور شدن ایده مندان و صاحبان اختراع شده به نوعی که نرخ مهاجرت دانش بنیان ها را با توجه به استقبال کشورهای توسعه یافته از حضور این نخبگان شرکتی بیشتر کرده است. بر اساس آمار اعلامی نیرو های کلیدی و متخصص 67 درصد شرکت های دانش بنیان، وارد فرآیند مهاجرت شده اند(1). این سیل مهاجرت را می توان عاملی موثر برای ناکامی های ناشی از عدم تجاری سازی محصولات آنها و ناتوانی سرمایه گذاری دولتی و عمومی روی تولیدات آنها دانست. مهاجرت این گروه نخبه توان کشور را برای طی مسیر توسعه و پیشرفت با چالش جدی روبه رو می کند. امری که فارغ از هزینه های تربیت این نخبگان از نظر مادی و معنوی نیز بار سنگینی را برای جامعه فراهم می کند. بی توجهی به این مهم بیانگر نداشتن برنامه برای پاسخگویی به نیازهای این نخبگان است. در کنار این می توان به دو اثر مستقیم این روند توجه کرد، نخست آنکه بدنه دانش بنیان ها از نیروهای فنی و نخبه خالی می شود و دوم آنکه کشور از تولیدات آنها که به مرحله تجاری سازی نرسیده بهره ای نمی برد.

از این رو است که به رغم مشاهده روزانه از تولیدات دانش بنیان ها همچنان مشکلات کمبود زیر سایه تحریم های فلج کننده به کشور آسیب می زند. از این رو باورپذیری دانش بنیان ها در کنار سرمایه گذاری بر تولیدات آنها امری برای توسعه فناوری و برخورداری از دانش بومی است که در شرایط کنونی الزامی جدی محسوب می شود. ناامیدی برای آینده دانش بنیان ها و بی توجهی به اتصال صنعت در همه بخش ها منجر به قرار گرفتن این شرکت ها در چرخه مهاجرت شده است. امری که نگرانی برای این فرصت کم نظیر تاریخی که ناشی از استعدادها و ظرفیت های منابع انسانی جوان و پرتوان کشور برای گشایش درهای جدید در توسعه را بیشتر و بیشتر کرده است.

در واقع از آنجا که تجاری سازی عبارت است از تبدیل یافته های جدید و ایده های پژوهشی به محصولات و خدمات و فناوری های قابل ارایه به بازار است؛ در واقع اساس فرآیند تجاری سازی مشارکت بخش تحقیقاتی و بخش صنعت، در تبدیل نتایج تحقیقات به نوآوری است.آن گونه که امروزه تجاری سازی به یکی از حلقه های اصلی فرآیند نوآوری تبدیل شده است.(2) این تعریف بیانگر کارکرد مشترک صنعت و دانش بنیان هاست تا بتواند در ارایه خدمات به جامعه از نظر کالا و خدمات حرکت های اثربخش خود را به نمایش گذارد.

اما تجارب کنونی موید آن است که جز در بخش فناوری ارتباطی (اینترنت) و هوشمندسازی ظرفیت های این شرکت ها محدود باقی مانده، چراکه صنعت همچنان بر مدار پیشین خود در حرکت است. بیشترین بخش اقتصاد ایران در اختیار حوزه دولتی یا وابسته به دولت است. لذا طبیعی است که انتظار می رود دولت در امر تجاری سازی محصولات دانش بنیان ها پیشگام باشد. بخش خصوصی کنونی نیز به دلیل نوسانات اقتصادی در حال کوچک و کوچک تر شدن است، لذا انتظار از آنها برای بهره گیری از ظرفیت دانش بنیان ها به نظر، دور از انتظار است.

از این رو لازم است برنامه ای متقن از جنس اقدام برای این شرکت های دانش بنیان تدارک دیده شود؛ این برنامه باید با نگاه توسعه ای برای شرکت های خرد و متوسط در قالب حمایت از این شرکت ها صورت پذیرد. تا دو اثر فوری داشته باشد نخست آنکه نیاز های کشور را مرتفع کند، دوم آنکه بستری برای عدم مهاجرت نخبگان و صاحبان این صنعت نوین شود.

در میان مدت نیز این شرکت ها قادرند با توسعه کمی و کیفی چرخه اقتصاد بخش خصوصی را با نگاهی نوآورانه از مسیر شرکت های خرد و متوسط پررونق کنند و شکاف عمیق بخش دولتی و خصوصی را با پل هایی از جنس کارآ یی، زودبازده و ارزان بودن جبران کنند.

نگاه به این شرکت ها نه از منظر اقتصادی، بلکه از منظر اجتماعی و فرهنگی است تا بتواند گره های حرکت کشور در مسیری رو به جلو را باز کند. سایه سنگین بخش دولتی بر اقتصاد کشور که تجربه جهانی حکایت از عدم توان آنها برای پیشرفت جوامع دارد، مانع بزرگی برای حفظ این شرکت ها و نخبگان فعال در آنهاست. برای حفظ نخبگان، برای تامین نیازهای اساسی کشور سرمایه گذاری بر محصولات دانش بنیان ها برای تجاری سازی را جدی بگیریم...

هم اکنون بر اساس آخرین آمارها بیش از 9 هزار شرکت دانش بنیان در کشور فعالیت می کنند که هر کدام سهم بزرگی در تولید دانش داشته اند؛ اما میزان خروجی آنها برای رفع مشکلات کشور به دلیل کمبود کالاها یا گرانقیمت بودن آنها ناچیز است. معاون علمی ریاست جمهوری در همین زمینه گفته است رتبه ایران در تجاری سازی تولیدات این شرکت ها 70 در جهان است(3). این یعنی کم توانی اتصال این شرکت ها به صنعت که بخش عمده ای از آن متعلق به دولت است و بی توجهی به ظرفیت و توان آنها.

ورود تسهیلات به دانش بنیان ها و قوانین مرتبط ضمن اینکه لازم است ولی شرط کافی نیست. بلکه این مهم در اتصال به صنعت است تا بتواند تولیدات آنها را در مسیر نیاز کشور به کار گیرد. این مهم محقق نمی شود مگر آنکه فرصت های تازه ای برای آنها در جهت اتصال به صنعت فراهم آید.

در نهایت فراموش نکنیم پنجره مهاجرت آخرین انتخاب شرکت های دانش بنیان است. آن هم به دلیل بی توجهی به کارکرد مفید آنها برای اقتصاد و توسعه کشور. پس با نگاهی عمیق تر به تلاش آنها از هدایت آنها به سوی این پنجره خودداری کنیم. برنامه ریزان توجه کنند که آینده متعلق به این نخبگان است و کشور نیازمند تلاش آنهاست. آنها فرزندان پرتوان کشور هستند که علاقه مندی آنها با توجه به هوش و دانش بلندشان آنان را به سوی ایجاد این شرکت ها سوق داده. ناامیدشان نکنید... و به سوی مهاجرت سوق شان ندهیم..

*اعتماد

  تعداد بازديدها: 308
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=98955
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.