تصحیح رابطه میدان و دیپلماسی عراق و پاکستان، حملات موشکی ایران به مقرهای عناصر ضدایرانی و عوامل بیگانه در خاک این دو کشور را محکوم کرده و به آن واکنش نشان دادند. واکنش پاکستان، علاوه بر اقدامات سیاسی، حمله پهپادی به داخل خاک ایران هم بود. حمله ایران به مقر دشمن در خاک سوریه با واکنشی مواجه نشد.
درباره این واقعه و پیامدهای آن، توجه به چند نکته لازم است.
1- در شرایط حساس کنونی که منطقه به خاطر جنایات رژیم صهیونیستی ملتهب است، انجام عملیات نظامی در سه کشور، نمیتواند منطقی باشد. عجیب است که این حجم از بار سنگین برانگیختگی علیه خود را در سطح بینالمللی فراهم نمائیم.
2- حمله به اربیل با توجه به سوابق ماجراهای اقلیم کردستان، امری طبیعی است. علاوه بر حضور عناصر موساد در اقلیم کردستان عراق، فعالیت عوامل تروریست حزب دموکرات کردستان و خیانتی که آنها به ایران میکنند نیز انگیزه طبیعی برای انجام عملیات در این اقلیم است. درخصوص اقلیم کردستان عراق، خود بارزانیها هم که مهرههای بیگانگان به ویژه رژیم صهیونیستی هستند باید گوشمالی داده شوند. بارزانیها موجودیت خود را با توجه به فشاری که صدام و حزب بعث بر آنها وارد میکرد، از حمایتهای ایران دارند و حتی در امان ماندن از شر داعش را هم مرهون ایران هستند. با اینحال علیرغم تمام تعهداتی که برای پاکسازی اقلیم کردستان عراق از تروریستها دادهاند، این اقلیم را به کانونی برای فعالیت آنها تبدیل کردهاند. بعد از آنهمه اتمام حجت، اکنون حق ایران است که خود اقدام به امن کردن اقلیم کردستان عراق کند.
3- حساب پاکستان جداست و نباید آن را مانند اقلیم کردستان عراق دانست. ایران و پاکستان در طول تاریخ همواره از روابط بسیار خوب و دوستانه برخوردار بودند. در مقاطعی که پاکستان مورد حمله دیگران قرار میگرفت و یا در جنگی درگیر میشد، ایران را عمق استراتژیک خود میدانست. مردم پاکستان به ایران علاقمند هستند و این علاقمندی در دهههای اخیر افزایش یافته است. در شرایط خاص همواره دولت پاکستان در کنار دولت ایران قرار داشته و این دو کشور بزرگ مسلمان و همفرهنگ منطقه سیاستهای مشترکی را دنبال کردهاند. تنها نقطه تاریکی که در سالهای اخیر به وجود آمده، استفاده بعضی عناصر ایرانی وابسته به دشمنان از بخشی از غرب پاکستان برای ایجاد ناامنی در ایران و ارتکاب مواردی از جنایات در داخل کشورمان بوده است. با توجه به مذاکرات درازمدت ایران با مسئولین پاکستانی درباره این مشکل و قولهائی که طرف پاکستانی برای حل آن داده، نگرانی طرف ایرانی از ادامه شرارت تروریستهائی که از خاک پاکستان علیه ایران استفاده میکنند کاملاً قابل درک است. در عین حال باید به این نکته نیز توجه داشت که راه برخورد با این عناصر شرور و پایان دادن به شرارت آنها منحصر به حمله موشکی نیست.
4- حساسیتهای کنونی با توجه به شرایط ملتهب ناشی از جنگ غزه و اهداف شومی که آمریکا و رژیم صهیونیستی برای گسترش شعلههای جنگ به کشورهای منطقه دارند، ایجاب میکند ایران برای تحکیم روابط خود با کشورها به ویژه همسایگان که پاکستان یکی از مهمترین آنهاست، تدابیر ویژهای بیاندیشد. توسل به حمله نظامی برای پایان دادن به شرارت عناصر وابستهای که از خاک پاکستان برای مقاصد شوم خود استفاده میکنند در چنین شرایطی نمیتواند در چارچوب این تدابیر قرار داشته باشد. این روش در مورد پاکستان، نتیجه عکس میدهد کمااینکه عکسالعمل مشابه پاکستان همین واقعیت را نشان داده است.
5- قطعاً روابط دوستانه و برادرانه ایران و پاکستان با این حادثه دچار مشکل جدی نخواهد شد و آنچه پیش آمده بهزودی ترمیم میشود، اما این ماجرا باید مسئولین نظام جمهوری اسلامی را متوجه این نکته بسیار مهم کند که در روابط خارجی اجازه ندهند میدان بر دیپلماسی غلبه کند. همواره باید اصل این باشد که میدان تابع دیپلماسی باشد ولی اگر در مواردی به هر دلیل این اصل رعایت نشود، انتظار منطقی اینست که میان این دو توازن برقرار باشد.
6- تجربه سالهای اخیر نشان داده دیپلماسی خارجی ما دچار ضعف شدید است. این ضعف، موجب وارد شدن لطمات بزرگی به منافع ملی کشور میشود. تقویت دیپلماسی خارجی از طریق استقلال بخشیدن به آن از نیازهای قطعی و فوری کشور است، اقدامی که میتواند منجر به تصحیح رابطه میان میدان با دیپلماسی شود.
*روزنامه جمهوری اسلامی
|