تاريخ انتشار: 25 دي 1402 ساعت 23:21:47
ما و حافظه تاریخی ملت افغانستان

در روابط جمهوری اسلامی ایران با افغانستان، اصل و پایه تعاملات باید برآورده شدن خواست مردم افغانستان باشد. اگر روابط فیمابین دو کشور بر محور تمایلات مردم افغانستان باشد، تعامل با حکومت خودخوانده طالبان از ریشه و اساس، باطل و انحرافی است. زیرا طالبان یک گروه نژادپرست، انحصارطلب، غیرمردمی و متحجر است که اکثریت قریب به اتفاق مردم افغانستان آن را قبول ندارند و بهیچوجه نمی‌تواند خود را نماینده مردم این کشور بداند.
در مدت دو سال و 5 ماه که از سلطه طالبان بر افغانستان می‌گذرد نه‌تنها این گروه حاضر نشده برای انتخاب دولت به آراء مردم مراجعه کند، بلکه سران این گروه بارها رسماً گفته‌اند ما به انتخابات نیازی نداریم و همه چیز در این کشور باید براساس نظر و فرمان رهبرمان ملاهبت‌الله آخوندزاده شکل بگیرد و انجام شود و اطاعت از او بر همه واجب است. با تکیه بر همین تفکر غلط و ضدمردمی، گروه طالبان قانون اساسی جمهوری افغانستان را کنار گذاشته و رسماً اعلام کرده نیازی به قانون اساسی نداریم و فرمان رهبر این گروه، قانون اساسی و قوانین فرعی ما خواهد بود.
این، ضد دموکراسی‌ترین نوع حکمرانی است و گروه طالبان، از اینکه با صراحت تمام از چنین حکمرانی ضدمردمی دفاع کند ابائی ندارد. به همین دلیل و به خاطر عوارض منفی فراوان این تفکر علیه حقوق مردم افغانستان است که تاکنون هیچ کشوری حاضر نشده حکومت خودخوانده طالبان را به رسمیت بشناسد. مردم افغانستان نیز در دو سال و پنج ماه گذشته بیشترین سختی‌ها را تحمل کرده و تلاش‌های زیادی برای مقابله با حکومت متحجر، نژادپرست و ضدمردمی طالبان به عمل آورده‌اند و عده زیادی نیز مهاجرت را بر ماندن و تحمل ظلم این گروه ترجیح داده‌اند.
از رنج فراوان مردم افغانستان که بگذریم، نکته بسیار مهم که در تاریخ روابط جمهوری اسلامی ایران با افغانستان به ثبت خواهد رسید اینست که متاسفانه در چنین شرایط دشواری که مردم افغانستان تحمل می‌کنند جمهوری اسلامی ایران به جای آنکه طرف مردم این کشور را بگیرد با حکومت خودخوانده، غیرمردمی، غیرمنتخب و متحجر طالبان عقد اخوت بسته و نرد عشق می‌بازد! این سیاست، عوارض منفی زیادی دارد که در اینجا فقط به دو مورد آن اشاره می‌کنیم و بقیه را به فرصت دیگری موکول می‌نمائیم.
یکی از این دو عارضه منفی اینست که حافظه تاریخی ملت افغانستان نسبت به نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران برخلاف آنچه تاکنون بوده بشدت آکنده از بدبینی می‌شود. مردم افغانستان از سخت‌ترین دوران تاریخ معاصرشان که اشغالگری شوروی سابق و اشغالگری آمریکا بود، خاطرات خوشی از مهمان‌نوازی ایرانیان و رفتار جمهوری اسلامی ایران دارند. آنها حمایت‌های دولت و مردم ایران را از عوامل اصلی و مهم پایان یافتن آن دوران‌های پررنج کشور خود می‌دانند. اکنون ظلم گروه نژادپرست طالبان در حال نابود ساختن تمام دستاوردهای آن مقاومت‌هاست و تعامل جمهوری اسلامی ایران با حکومت خودخوانده طالبان، تمام آن خاطرات خوش و مثبت را از ذهن تاریخی مردم افغانستان پاک خواهد کرد. مسئولان نظام جمهوری اسلامی باید فریاد مظلومیت ملت افغانستان را بشنوند و حمایت از این ملت مظلوم را بر لبخند رضایت منافقانه گروه نژادپرست طالبان ترجیح بدهند.
عارضه منفی دوم به امنیت ایران مربوط می‌شود. هرچند درباره دخالت‌های مستقیم و غیرمستقیم عوامل طالبان در جنایات صحن حرم رضوی، حرم شاهچراغ، کرمان، قتل‌ها و انفجارهای متعدد در نقاط مختلف کشورمان در دو سال اخیر تمام اطلاعات در اختیار افکار عمومی قرار نگرفته ولی این واقعیت را می‌دانیم که داعش خراسان یکی از هم‌پیمانان طالبان است که برای سرپوش گذاشتن بر ماهیت این گروه، مسئولیت جنایت‌ها در داخل افغانستان و خارج از این کشور را برعهده می‌گیرد. داعش، القاعده، طالبان و... همان گروه‌های تکفیری-تروریستی هستند که تغییر ماهیت نداده‌اند و ژست ظاهری بعضی از آنها امری مصلحتی است. ما باید از بی‌اعتنائی طالبان به حقابه ایران از هیرمند، عمل نکردن به تعهداتش در برابر شیعیان و فارسی‌زبانان افغانستان، حذف فقه جعفری، کینه‌توزی علیه زبان فارسی و ادامه ترور برنامه‌ریزی شده نیروهای زبده و منزوی کردن طرفداران ایران به این واقعیت پی ببریم که این گروه قابل اعتماد نیست. ما باید با تکیه بر دیپلماسی هوشمند، از منافع ملی ایران در برابر خطر حکومت خودخوانده طالبان پاسداری کنیم.

*روزنامه جمهوری اسلامی

  تعداد بازديدها: 296
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=98702
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.