تاريخ انتشار: 20 دي 1402 ساعت 23:36:17
شرط تأثير در نهي از منكر

هفته گذشته گزارش تعزير كسي را خواندم كه به دليل رفتار غير متعارف به 74 ضربه شلاق محكوم شده بود. در اين گزارش كوتاه كه اصل آن تكذيب نشده، يك مايه پررنگ است. آن شخص بدون روسري وارد محل اجراي حكم مي‌شود و پس از تحمل ضربات شلاق، به همان شكل خارج مي‌شود.
حال از ميان ده‌ها پرسشي كه درباره اجراي اين تعزير وجود دارد، در اينجا تنها يك پرسش را برجسته مي‌كنم: هدف از اين تعزير چه بوده است؟ آيا هدف عبرت گرفتن ديگران بوده است؟ پس بايد اين حكم را در ملاعام اجرا مي‌كردند! يا آنكه هدف بازدارندگي بوده است؟ در اين صورت نشاني از آن ديده نمي‌شود. واقعا درست در زماني كه صدها خطا و خلاف آشكار و درشت در اين كشور رخ مي‌دهد كه يك نمونه آن رخ دادن يكي ازبزرگ‌ترين فسادهاي اقتصادي است، آيا اجراي اين تعزير كمكي به اصلاح جامعه كرده است؟
فقيهان شيعه از گذشته در بحث امر به معروف و نهي از منكر، چند شرط را به تكرار بازگو كرده‌اند. يكي از اين شرط‌ها آن است كه امر به معروف و نهي از منكر تاثير داشته باشد. هدف از اين فريضه به تعبير قدما، صرفا «اسقاط تكليف» نيست. امر به معروف و نهي از منكر، جزو احكام به اصطلاح «تعبدي» نيست كه فارغ از پيامد آن، ما ملزم به عمل به آن باشيم. (اين نكته را در كتابم: امر به معروف و نهي از منكر، به تفصيل آورده‌ام) شهيد مطهري پس از نقد بنيادين رفتارهايي كه به نام نهي از منكر صورت مي‌گرفت، تصريح مي‌كند: «امر به معروف و نهي از منكر از كارهايي است كه ساختمان و كيفيت ترتيب آن و اينكه در كجا مفيد است و به چه شكل مفيد است و موثر است و بهتر ثمر مي‌دهد و بار مي‌دهد و نتيجه مي‌دهد، همه را شارع در اختيار عقل ما و فكر ما و منطق ما گذاشته است.» (گفتار ماه در نماياندن راه راست، سال اول، مرتضي مطهري، سخنراني‏هاي سال 40-1339، ص95) 
بدين‌ترتيب، نمي‌توان پشت مفهوم نهي از منكر سپر گرفت و هر اقدامي را، بي‌توجه به پيامدهاي آشكار و نهانش، موجه دانست و ادعا كرد كه ما مامور به تكليف هستيم، نه نتيجه. از قضا، در اين بحث، شهيد مطهري به تاكيد مي‌گويد كه در اين مساله خاص، بايد كاملا منطقي و بر اساس ساختارهاي معقول بشري انديشيد و عمل كرد. 
باز مرحوم آيت‌الله صافي گلپايگاني، در كتابي كه نخست در سال 1328 منتشر كرد، ضمن تاكيد بر اهميت امر به معروف و نهي از منكر، بر نگاه مسوولانه به اين رفتار تاكيد مي‌كند و مي‌نويسد: «غرض از نگارش اين رساله، اين نيست كه بعضي مردم نادان، بي‏اطلاع از آداب و اخلاق حسنه و مسائل امر به معروف و نهي از منكر، به نام امر به معروف و نهي از منكر، هياهو و جار و جنجال برپا كرده براي يك موضوع كوچك، مفاسد بزرگ توليد كنند، زيرا علاوه بر آنكه امر به معروفي كه چنين اشخاصي بنمايند سودي نخواهد داشت، ممكن است به واسطه سوءاخلاق و بي‏نزاكتي و درشتي و خشونت‌هاي بي‏موردي كه از اين‌گونه افراد در بسياري از موارد صادر مي‌شود، شريعت سمحه سهله اسلامي كه مبتني بر مهرباني و حسن ادب است و بهترين روش اخلاقي را به جامعه ياد مي‌دهد، به صورت ديگر معرفي شده و وضع آنها و ناداني‌هايي كه به اين اسم مرتكب مي‌شوند، موجبات تنفر و انزجار مردم را فراهم كند.» (راه اصلاح يا امر به معروف و نهي از منكر، لطف‌الله صافي گلپايگاني، چاپ اول سال 1328، ص8) 
از اين منظر، حتي براي يك فقيه سنتي با التزام كامل به منطق فقاهت، منزجر كردن و متنفر كردن مردم از اسلام و ديانت به نام نهي از منكر پذيرفتني نيست. حال كسي مانند من ده‌ها كتاب درباره امر به معروف و نهي از منكر بنويسد، كافي است گزارشي از اين دست درباره تعزير منتشر شود تا همه آنها بي‌اثر شوند. بد نيست كمي به شرط تاثير در رفتار و احكام خود توجه كنيم.

|*اعتماد

  تعداد بازديدها: 580
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=98656
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.