هاشمي رفسنجاني و آخرين آواز قو انديشمند فقید و برجسته معاصر، دكتر داود فيرحي كه متاسفانه بر اثر بيماري كرونا در اوج شكوفايي فكري از دنيا رفت، پس از رحلت آيتالله هاشميرفسنجاني در مقالهاي با عنوان «آخرين آواز قو» به اين موضوع پرداخت كه پرنده قو، در پايان عمر خود، همه انرژي و توانش را متمركز ميكند و زيباترين و رساترين نغمه عمر خود را به عنوان آخرين آواز سر ميدهد و آيتالله هاشميرفسنجاني نيز در مقطع پاياني عمر خود، زيباترين و ماندگارترين بخش تفكرات خود را كه با 60 سال مبارزه سياسي و تجربه 37 سال اداره نظام، به دست آمده بود، بيان كرد. در آستانه هفتمين سالگرد رحلت آيتالله هاشميرفسنجاني، با وام گرفتن اين مضمون از مرحوم دكتر فيرحي، شايد لازم باشد كه ابعاد آخرين و تكامل يافتهترين فصل حضور هاشميرفسنجاني را واكاوي كنيم. آخرين خطبه هاشمي در 24 تيرماه 1388 ايراد شد و بدون ترديد پس از ايراد بيش از 440 خطبه طي 35 سال در حساسترين مقاطع انقلاب، جنگ و بحرانهاي گوناگون، ماندگارترين خطبه هاشمي، خطبه آخر او بود. برخلاف نگاههاي سياسي كه عمدتا معطوف به خطبه دوم ايشان در آخرين نمازجمعه عمرش بود، شايد مهمترين انديشه هاشمي و آواز قوي او را بايد در خطبه اول، واپسين نماز جمعهاش جستوجو كنيم. هاشميرفسنجاني، پيش از آنكه يك مبارز، يك شخصيت سياسي، يك نويسنده، يك مسوول عاليرتبه و يك مدير اجرايي باشد، طلبهاي بود كه مهمترين هم و غم زندگياش رسيدن به معناي واقعي تعاليم اسلامي براي زندگي اجتماعي انسان بود و از اين رو در آخرين خطبه خود، ضمن نقل مفصل روايت بسيار مهمي از پيامبر اكرم(ص) كه در واقع وصيتنامه سياسي ايشان خطاب به اميرالمومنين است، وصيتنامه سياسي خود را بيان كرد. هاشمي ميدانست كه احتمال دارد بيان اين خطبه به پايان حضور رسمي او در عرصه سياست جمهوري اسلامي بينجامد و پس از آن نيز با وجود اصرارهاي فراوان ايراد خطبه ديگري را نپذيرفت و همواره تكرار كرد كه همان محتواي خطبه آخر راهحل مسائل بنيادين كشور است، اما راهبرد او در آن خطبه چه بود؟ در واپسين ساعات زندگي پيامبر اكرم، ايشان خطاب به اميرمومنان، وصاياي سياسي خود را بيان ميكنند كه مشتمل بر پيشبيني آينده است و در آن از غصب حق اميرمومنان در حكومت و عمل نكردن به بيعت غدير از سوي مردم خبر ميدهند و تصريح ميكند كه اگر مردم حتي علي را نخواهند او تكليفي براي حكومت با زور ندارد. آيتالله هاشميرفسنجاني، آخرين خطبه خود را با اين محور ايراد ميكند كه اگر حاكم حكومت اسلامي حتي علي(ع) هم باشد براي مشروع و پذيرفته شدن حكومتش نياز به موافقت و همراهي مردم دارد و اگر مردم ما را نخواهند، حق نداريم به زور بر آنان حكومت كنيم.
اين راهبرد هاشمي را، امام خميني(ره) در ابتداي انقلاب خطاب به پرسش فرزند ايشان صراحتا بيان كرده بود كه اگر روزي مردم ايران، حتي امام خميني را نخواهند، او حكومت را تحويل خواهد داد، زيرا كه حكومت اسلامي با زور بسيار بدتر از حكومت غيراسلامي مردمي است. طبيعي بود براي هاشميرفسنجاني كه شصت سال از عمر خود را صرف مبارزه و فعاليتهاي سياسي كرده بود و در سال 1345 كتاب اميركبير، قهرمان مبارزه با استبداد و استعمار را تاليف كرده بود، تشخيص حكومت استبدادي از مردمسالار، آسان است و حكومتهاي استبدادي و ديكتاتوري با هر ابزاري خود را بزك كنند و از طريق انتخابات يكسويه يا ايجاد فضاي خفقان و برخورد با منتقدان بخواهند نمايش دموكراسي بدهند، باز تفاوتي در ماهيتشان نميكند همانگونه كه رژيم گذشته پس از نمايشهاي متعدد انتخابات و مردمي بودن، با سونامي انقلاب و حكومت صدام در عراق نيز پس از راي 99 درصدي نمايشي به وي، سرنگون شد. آري آواز قوي هاشمي براي امروز ماست و در گوشمان طنينافكن است مبادا آن را نشنيده بگيريم. در ملاقات اخير مردم كرمان با رهبري، ايشان مجددا اشاره به مشاركت، رقابت، سلامت و امنيت انتخابات كردند كه متاسفانه از زمان پيش ثبتنام و رسيدگي به صلاحيتها در هياتهاي اجرايي و نحوه برخورد مسوولان اجرايي و اجتماعي و امنيتي مشخص است كه به تذكرات ايشان توجه نشده است و بعيد نيست كه در يك ماه آينده اگر وضع به همين صورت پيش رود، شاهد انتخاباتي با مشاركت پايين در كلانشهرها و عدم رقابت واقعي باشيم. امنيت و سلامت در اختيار مجريان و امنيتيهاست كه اميدوارم درست عمل كنند .
*اعتماد
|