عراقچی گفت: من به دوستان نظامی می گویم همان نظامی که لباس سپاهی را تن شما کرده و اسلحه دست شما داده برای من هم کت شلوار و پیراهن یقه بسته قرار داده و ماموریت سیاسی داده است. ممکن است ماموریت ها و ظاهر فرق کند ولی هدف واحد است و در بهترین حالت تقسیم وظیفه درست باید بین این ها صورت بگیرد. اگر بخشی نگری و جزیره ای شود و هر کس کار خودش را بکند دچار مشکل می شویم .
عباس عراقچی معاون پیشین وزارت خارجه در مصاحبه با روزنامه خراسان در باره شهیدقاسم سلیمانی مطالبی را منتشر کرد.
بخش هایی از اظهارات او را می خوانید:
* حاج قاسم شخصیت منحصر به فردی بود . درک خیلی بالایی نسبت به مسائل بین المللی و منطقه ای داشت و ارزش و اهمیت دیپلماسی را هم می فهمید؛ در کنار کار اصلی سپاه قدس، کار دیپلماسی هم صورت می گرفت. هم خودشان کار دیپلماسی انجام می دادند و بعضا وارد مذاکرات می شدند به صورت غیررسمی و هم جاهایی که مذاکرات رسمی بود، در کنار وزارت خارجه حضور داشت .
*در هشت سال دوره آقای ظریف می توانم گواهی بدهم که چقدر ارتباط نزدیکی وجود داشت . اولا شهید سلیمانی و دکتر ظریف جلسات هفتگی داشتند مگر این که یکی از آن ها در سفر بودند. جلسات که صبحانه کاری بود از شش صبح شروع می شد و بنده هم در برخی جلسات بودم و همه موضوعات روز مرور می شد، هماهنگ می شد و تعیین نقش می شد که وزارت خارجه و نیروی قدس چه نقشی داشته باشند . ثانیا یک هماهنگی نزدیکی بود و این بیشتر مدیون حاج قاسم بود که اهمیت دیپلماسی و ضرورت آن را می فهمید.
*حاج قاسم می فهمید در کنار کاری که در منطقه می کند دیپلماسی هم باید پا به پا بیاید و همراهی کند؛ لذا این هماهنگی وجود داشت . این درک درست حاج قاسم باعث شد ظرفیت نیروی قدس در منطقه چند برابر شود . با همین دید جامع بود که حزب الله هم وارد سیاست داخلی و حتی مذاکرات بین المللی در لبنان شد و الان خیلی از کشورهای غربی نمایندگانشان در بیروت با نمایندگان حزب ا... دیدار دارند یا انصارا... وارد مذاکرات بین المللی می شود یعنی این طور نبود که تفکر مقاومت دیپلماسی را کنار بگذارد .
* دوگانه میدان و دیپلماسی در نگاه هیچ کس نیست و نبود . یک عده ای خواستند فضای داخلی ایجاد کنند و بهره ببرند وگرنه من آقای ظریف را سال ها می شناختم . همین طور سردار سلیمانی و خود رهبر انقلاب که همواره گفتند دیپلماسی و میدان در کنار هم هستند یعنی اصلا دیپلماسی دستاوردهای میدان را نقد می کند و گل میدان در دیپلماسی چیده می شود . شما هر دستاوردی در میدان به دست می آورید در دیپلماسی نقد می کنید .
* یک زمان این میدان دستاوردهای هسته ای است و یک زمان میدان نظامی است و یک زمان میدان اقتصادی . آمریکا وقتی تحریم می کند از دستاوردهای اقتصادی خودش به عنوان اهرم در دیپلماسی به کار می برد . ابزارهای نظامی که می تواند در منطقه کار کند یا ابزارهای گفتمانی شما و مقاومت که در منطقه کار می کند ثمره اش در دیپلماسی چیده می شود. این در بیانات رهبر انقلاب هست و حاج قاسم و دکتر ظریف هم به آن اعتقاد داشتند . آن قدر بدیهی است که کسی نمی تواند این دو را جدا کند و کسانی که جدا می کنند یا میدان را نمی شناسند یا دیپلماسی را یا اصلا سیاست بلد نیستند.
*چه چیزی شش کشور قدرت برتر دنیا را پشت میز مذاکره با ایران نشاند ؟ قدرت میدانی بود که این ها را مجبور کرد . قدرت میدانی یعنی قدرت میدانی هسته ای اگر پیشرفت نمی کرد با ما مذاکره نمی کردند، قدرت مقاومت داخلی در برابر تحریم بود که به زانو درنیامدیم . قدرت موشکی بود که اگر می توانستند تاسیسات ما رابزنند مذاکره نمی کردند و چون در منطقه، ایران قدرت بازیگری داشت آمدند پای میز مذاکره . مذاکره وقتی صورت می گیرد که آن کشوری که مذاکره می کند از توانایی میدانی لازم برخوردار باشد و در مذاکرات هسته ای هم اتفاق افتاد.
* شخص حاج قاسم به دلیل کاریزما و ارتباطات و روحیه ای که داشت و سریع با افراد ارتباط برقرار می کرد شخصا هم تاثیر زیادی داشت . حاج قاسم در عراق با همه گروه های سیاسی و دینی اعم از سنی و شیعه و کرد ساعت ها ملاقات می کرد و دوستش داشتند . اختلافاتشان را حل می کرد و اهدافشان را متحد می کرد . در افغانستان و سوریه هم همین طور . حاج قاسم مرتب و شخصا به این میدان ها می رفت و البته خطر بیشتری هم داشت .
*من به دوستان نظامی می گویم همان نظامی که لباس سپاهی را تن شما کرده و اسلحه دست شما داده برای من هم کت شلوار و پیراهن یقه بسته قرار داده و ماموریت سیاسی داده است. ممکن است ماموریت ها و ظاهر فرق کند ولی هدف واحد است و در بهترین حالت تقسیم وظیفه درست باید بین این ها صورت بگیرد. اگر بخشی نگری و جزیره ای شود و هر کس کار خودش را بکند دچار مشکل می شویم .
*شهید سلیمانی یک ویژگی داشت و آن هم حضور در میدان هایی بود که دیگران نبودند و برای همین از نزدیک مسائل را لمس می کرد . خیلی از سیاسیون و حتی فرماندهان در اتاقشان در تهران تحلیل می کنند ولی حاج قاسم از میدان جنگ و خط مقدم برمی گشت و حرفی که می زد از همه دقیق تر و واقعی تر بود؛ اگر کاری را می گفت نمی شود واقعا نمی شد و اگر می گفت می شود حتما می شد . برای همین حرف او بیشتر پیش می رفت
* حاج قاسم سر قضیه برجام هیچ وقت برخورد بدی با ما نداشت . دوستانی بودند که در جلسات برخورد بد داشتند ولی ایشان هیچ وقت چنین برخوردی نداشت و به نظر من با دید مثبتی دنبال می کرد کما این که با دکتر ظریف و بنده همیشه برخورد دوستانه ای داشتند .