نگذاریم حاج قاسم را دوباره ترور کنند! سلیمانی، سربازِ بود. خودش بالاتر از این عنوانی را نمیشناخت و نمیستود. وصیت او که این عنوان و فقط این عنوان بر سنگ قبرش حک شود، حکایت از نگاه کرامتمند او به این واژه و مفهوم بلند آن داشت. او بزرگ بود و هست و باید بماند اما این "ماندن" نیازمند این است که ما چنان که او از ما دفاع کرد - در برابر متجاوزان در دفاع مقدس و در برابر تروریستها در سالهای واپسین - ما هم از او دفاع کنیم. نگذاریم بعد از ترورِ شخص، به شخصیت او هم تروریست وار دست دراز کنند. رسانه دارند، انواع جنگها را بانی و مادرند، در ادامه ترورِ ژنرال سلیمانی، میخواهند "شهید سلیمانی" را هم ترور کنند. کم هم جلو نیامدهاند تا آنجا که در نگاه نسل نوی ما تردید ایجاد کردهاند. باطل را با لباس حق چنان در نگاهها جلوه دادهاند که حق را باطل میبینند. از دشمن البته جز این توقعی نیست. این استمرار همان خط باطلی است که به ترور فیزیکی سردار ما انجامید. جسمش را چون مولایش سیدالشهدا، اربا اربا کردند اما کار را تمام ندانستند بلکه میخواهند نامش را هم چنین کنند. همه تلاششان هم در همین راستاست اما نباید بگذاریم داستان را چنان بنویسند که میخواهند بلکه باید ما چنان تبیین کنیم که بود. این کوچکترین کاری است که باید برای آن بزرگمرد انجام دهیم.
با تعریف درست و دقیق شخصیت سلیمانی، هم حاج قاسم را به تمامه پیش روی نسل امروز و فردا بگذاریم و هم ظرفیت تکثیر نسل سلیمانی را فراهم سازیم،نسلی که به عنوان "وارث" ماترکِ او را به جان بردارد و جهان را به رسم او از لوث باطل پاک کند.
برای رسیدن به جایگاه وارث باید به این قاعده فقهی و حقوقی التزام داشت که وارث زمانی از پدر ارث میبرد که خود اقدام به قتل او نکرده باشد و به تیغ کینه نسبت خود را با او نبریده باشد. فکر میکنم در تعریف نسبت ما و سردار شهید سلیمانی هم این قاعده حاکم است. ما زمانی در شمار میراثداران او هستیم که به منهج او زیست خود را تنظیم کنیم. سبک زیستی او را در پیش گیریم اما اگر بخواهیم جوری رفتار کنیم که خلاف هندسه رفتاری او بود قطعا نمیتوانیم ادعای ارث و میراث داشته باشیم. او برای همه خیر میخواست. کسی را از قطار انقلاب پیاده نمیکرد بلکه همه همت او در آن بود که دستها را بگیرد و در این قطار همراه کند. او حتی در دست گیری از کسانی همت داشت که در غیاب دست گرم و هدایت گر او میتوانستند سوژه "دستگیری" باشند. او کسانی را پای کار انقلاب میآورد که اگر نگاه گرم و گیرایش نبود در زمهریر ضدانقلاب ساخته منجمد میشدند. او یک "مسلمان" واقعی بود که انسانها را "سلمان" میخواست و برای این میکوشید. اوحرمت بزرگان را، پاسدار بود. سخنانِ او در تشییع جنازه آیتالله هاشمی رفسنجانی نشان داد رسم جوانمردی را خوب آموخته است. نگاه بلندِ او قدرت شناخت بزرگان را داشت نه مثل کوته نظران که توان دیدن خود را هم ندارند.
امروز لبه دیگر قیچی قطع امید از سلیمانی را اینان به دست میفشارند. با تصویر نادرستی که میخواهند از او به دست دهند. این، ادامه همان ترور است حتی اگر با دشمن آمریکایی همدست نباشند، همداستان هستند. هوشیار باشیم....
*روزنامه جمهوری اسلامی
|