تاخیر در مقابله با این خطر چرا؟ اقدامات حکومت خودخوانده طالبان در افغانستان برای پاکسازی قومی و مذهبی و تحکیم پایههای نژادپرستی در هفتهها و روزهای اخیر، سرعت بیشتری گرفته است. به فرمان ملاهبتالله آخوندزاده رهبر طالبان که پیروانش او را امیرالمومنین و واجبالاطاعه میدانند، 5 هزار خانواده از طالبان افغانی که پاکستان آنها را اخراج کرده در مناطقی از هزارهجات اسکان داده شدهاند. والی منصوب طالبان در ولایت بامیان هفته گذشته به نمایندگان طوایف ساکن این ولایت گفت به فرمان ملاهبتالله قرار است خانوادههای زیادی از طالبان اخراج شده از پاکستان به بامیان بیایند و زمین و خانه و امکانات در اختیار آنان قرار گیرد و ساکن این منطقه شوند. وی به حضار گفت این، فرمان امیرالمومنین است و کسی حق مخالفت با آن را ندارد.
بامیان و هزارهجات، از مناطق شیعهنشین و فارسیزبان افغانستان هستند که از نظر فرهنگی، سنتی و مذهبی با ایران همبستگی دیرینه دارند. اسکان طالبان پشتون در این مناطق، اقدامی آشکار برای ایجاد تغییر در بافت جمعیتی این مناطق است که تاثیر منفی مستقیمی بر روابط با ایران خواهد داشت. به همین دلیل نمیتوان این اقدام ملاهبتالله را عاری از اهداف سیاسی ضدایرانی دانست.
وزیر تحصیلات طالبان در پاسخ مطلبی که درباره تنوع مذهبی در افغانستان گفته شده بود با واکنشی صریح و نژادپرستانه گفت در افغانستان مذاهب نداریم و تمام مردم این کشور پیروان مذهب حنفی هستند! این سخن دروغ را وزیر تحصیلات طالبان در شرایطی گفته که حداقل یک سوم جمعیت افغانستان را پیروان مذهب جعفری تشکیل میدهند و علاوه بر آنان، سایر مذاهب اسلامی نیز در میان اقوام مختلف مردم افغانستان پیروانی دارند.
انکار وجود مذاهب دیگر غیر از حنفی در افغانستان توسط یک مقام رسمی حکومت خودخوانده طالبان به این معناست که سران طالبان در نظر دارند تمام مردم افغانستان را وادار کنند مذهب خود را ترک نموده و همگی پیرو مذهب حنفی شوند. با توجه به اینکه طالبان یک گروه تروریستی-تکفیری است، در صورتی که پیروان سایر مذاهب حاضر به پذیرفتن مذهب حنفی نشوند قطعاً آنها را به هر شکل که بتوانند حذف خواهند کرد. این، روشی است که در طول دو سال و چهار ماهی که از سلطه طالبان بر افغانستان میگذرد، بطور مستمر اعمال شده و در تازهترین مورد، تروریستهای طالبان ماه گذشته دو امام جماعت شیعه را در هرات به شهادت رساندند. در این جنایت، 4 زن نیز به شهادت رسیدند و دو نفر دیگر مجروح شدند. حکومت خودخوانده طالبان در این قبیل موارد معمولاً ترورها را به گردن دیگران میاندازد اما هرگز خبری از تعقیب و بازداشت عاملان جنایات نمیدهد. این روش به روشنی نشان میدهد ترورها کاملاً برنامهریزی شده هستند و توسط خود طالبان انجام میشوند و البته با پوششهای دیگر با هدف رد گم کردن.
مورد دیگر برخوردی است که با گلبدین حکمتیار از فعالان سیاسی سابقهدار و سرشناس افغانستان که روابط نزدیکی هم با طالبان دارد صورت گرفت و انحصارطلبی مطلق طالبان را به نمایش گذاشت. سخنگوی طالبان در واکنش به این سخن حکمتیار که گفته بود طالبان تعهد داده است دولت همهشمول تشکیل دهد گفت ما هیچ تعهدی ندادهایم و هرگز دولت همهشمول نخواهیم داشت.
منظور سخنگوی حکومت خودخوانده طالبان اینست که در دوران سلطه طالبان بر افغانستان هرگز انتخابات برگزار نخواهد شد، به آراء و نظرات مردم اعتنائی نمیشود و قدرت فقط در دست قوم پشتون خواهد بود و قانونی هم وجود نخواهد داشت و هرچه رهبر طالبان بگوید همان به جای قانون اِعمال خواهد شد. کنار گذاشتن قانون اساسی جمهوریت توسط طالبان که در سال اول به قدرت رسیدن صورت گرفت نیز در همین چارچوب قرار دارد. این روش حکومت خودخوانده طالبان برخلاف منشور حقوق ملتهاست و به همین دلیل و دلایل دیگر، هفته گذشته سازمان ملل برای سومین بار نظر داد که حکومت طالبان را به رسمیت نمیشناسد.
اکنون سوال بسیار مهم اینست که جمهوری اسلامی ایران با توجه به کارنامه سیاه طالبان در زمینه حقوق مردم افغانستان از یکطرف و تضییع حقوق اقوام و پیروان مذاهب از جمله فارسیزبانان و شیعیان که آشکارا برخلاف منافع ایران است، چرا تکلیف خود را با این گروه خطرناک روشن نمیکند؟ برنامه پرشتاب طالبان برای فارسیزدائی از افغانستان نیز از نشانههای روشن وجود اهداف خطرناک ضدایرانی در دستور کار این گروه است. با اینحال آیا وقت آن نرسیده است که جمهوری اسلامی ایران با استفاده از اهرمهای سیاسی به مقابله با برنامههای خطرناک طالبان بپردازد؟!
|