ششمین نشست مجمع همکاری اعراب و روسیه در سطح وزیران روز چهارشنبه در شهر مراکش برگزار شد. این نشست همچنان که از نامش پیداست، بر راههای تقویت همکاری بین کشورهای عربی و فدراسیون روسیه در زمینههای مختلف تمرکز داشت که با انتشار بیانیه مشترکی به کار خود پایان داد. در بخش مهمی از این بیانیه، دوباره بر ادعای واهی امارات درخصوص مالکیت بر جزایر سهگانه تأکید شد. این ادعا با استناد به بیانیه مشترک کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و روسیه در جولای ۲۰۲۳ دوباره مطرح شد.
شرق - عبدالرحمن فتحالهی: ششمین نشست مجمع همکاری اعراب و روسیه در سطح وزیران روز چهارشنبه در شهر مراکش برگزار شد. این نشست همچنان که از نامش پیداست، بر راههای تقویت همکاری بین کشورهای عربی و فدراسیون روسیه در زمینههای مختلف تمرکز داشت که با انتشار بیانیه مشترکی به کار خود پایان داد. در بخش مهمی از این بیانیه، دوباره بر ادعای واهی امارات درخصوص مالکیت بر جزایر سهگانه تأکید شد. این ادعا با استناد به بیانیه مشترک کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و روسیه در جولای ۲۰۲۳ دوباره مطرح شد. این بیانیه هم از راهحلها و ابتکارات صلحآمیز با هدف حل مناقشه از طریق مذاکرات دوجانبه یا دیوان بینالمللی دادگستری، بر اساس قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل، حمایت میکند. در این بین، نکته حائز اهمیت حمایت مجدد روسها از ادعای واهی اماراتیها، باوجود اشراف به حساسیتهای تهران درباره تمامیت ارضی ایران است؛ نکتهای که محور گفتوگو با ناصر نوبری است تا ارزیابی او را درباره تکرار این اقدام از طرف روسها جویا شویم که در ادامه تحلیل این سفیر پیشین ایران در اتحاد جماهیر شوروی را میخوانید.
ششمین نشست مجمع همکاری اعراب و روسیه در سطح وزیران که روز چهارشنبه در شهر مراکش برگزار شد، با صدور بیانیهای به کارش پایان داد؛ بیانیه مشترکی که مجددا در یک ادعای واهی، به جزایر سهگانه با استناد به بیانیه مشترک کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و روسیه که در جولای ۲۰۲۳ منتشر شد، اشاره دارد. بیانیه مذکور در یک جملهبندی تکراری مانند بیانیه ۱۹ تیر/ ۱۰ جولای، از راهحلها و ابتکارات صلحآمیز با هدف حل مناقشه بر سر مالکیت امارات بر تنب بزرگ و کوچک و جزیره ابوموسی از طریق مذاکرات دوجانبه یا ارجاع پرونده به دیوان بینالمللی دادگستری، بر اساس قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل، حمایت میکند. اگر چه بیانیه پیشین هم با واکنش جدی تهران مواجه شد اما سؤال اینجاست که علت یا علل حمایت مجدد مسکو از ادعای باطل ابوظبی با آگاهی و اشراف کرملین بر حساسیت تهران درباره این جزایر چیست؟
کدام واکنش جدی؟ یک مقدار هیاهو شد که بیشترش هم از سوی رسانهها بود. در بیانیه قبلی مربوط به تیرماه، پیشبینی روسها هم درست بود که یک مقدار هیاهو میشود و بعد هم فروکش میکند. سفارتمان هم گفت که با مقام روسی ملاقات کرده و روسها مواضع خود را اصلاح کردهاند و مقام روسی بر احترام همیشگی بر تمامیت ارضی ایران تأکید کرده و بنابراین همه هم خیالشان راحت شد و غائله خوابید. درحالیکه این حرف مقام روسی متعاقب آن بیانیه و بدون نفی آن (بیانیه)، معنای بدتری داشت.
چه معنایی؟
منظور مقام روسی این بود که آن بیانیه مغایر با احترام بر تمامیت ارضی ایران نبوده؛ این یعنی از نظر روسها سه جزیره مورد مناقشه است و فعلا معلوم نیست که جزء تمامیت ارضی ایران است یا نه و بنابراین آن بیانیه احترام به تمامیت ارضی ایران بوده و روسها همواره بر آنچه فعلا مسجل است، تمامیت ارضی ایران است، احترام میگذارند! سفارتمان این فریب مقام روسی را خورد و هیچکس هم در ایران متوجه این خدعه روسها نشد و همه با خبر سفارت توجیه و آرام شدند. درواقع مقام روسی بر مواضعشان در آن بیانیه قویتر تأکید کرده بود؛ درحالیکه با آن خبر و نوع نظری که سفارت ما فرستاد، همه را در ایران فریب داد و تصور شد که روسها مواضع خود را به نفع ایران اصلاح کردهاند.
با این تفاسیر و ارزیابی که شما ارائه کردید، چگونه میتوان مواضع لاوروف در گفتوگوی تلفنی عصر دیروز (جمعه) با امیرعبداللهیان را تحلیل کرد؟
همان حیله مقام روسی با سفارت، عصر دیروز مجددا توسط وزیر خارجه روسیه در تماس تلفنی با وزیر خارجه ایران به کار برده شد و بیانیه اخیرشان را در راستای احترام بر تمامیت ارضی ایران دانستهاند. یعنی روسها درحالحاضر سه جزیره را جزء تمامیت ارضی ایران نمیدانند.
جناب نوبری آیا میتوان متصور بود که مسکو تصور میکند شرایط سیاست خارجی تهران مساعد نیست و ایران اهرم فشار قابلملاحظهای در مقابل روسها ندارد، بنابراین دست به تکرار حمایت خود از ادعای مالکیت امارات بر جزایر سهگانه زده است؟
بله درست است؛ روسها چنین برداشتی دارند. متأسفانه انفعال ایران در روابط با روسیه باعث شده که روسها تصور کنند دست ایران بسته است و امکانی برای تقابل ندارد.
سال پیشرو، سال بهاصطلاح انتخابات ریاستجمهوری در روسیه است و از هماکنون هم قابل پیشبینی است که پوتین بیرقیب در شرایط سیاسی فعلی روسیه خود را همچنان کلیددار کرملین میداند. حال به باور شما پوتین در سال آتی میلادی و آغاز دوره جدید ریاستجمهوری خود تغییری در سیاست خارجی خود در قبال تهران و منطقه خواهد داد؟
اگر منظورتان از تغییر، حرکت بیشتر در جهت منافع ایران است که پاسخ کاملا روشن است، خیر. اجازه دهید از زاویه نگاه تهران پاسخ دهم. وقتی ایران به همین منوال و انفعال در سیاست خود در قبال روسها ادامه دهد، چرا پوتین سیاستش را در قبال تهران و منطقه به نفع بیشتر ایران تغییر دهد. سیاست فعلی ایران با سیاست روسها در منطقه برای کرملین ناهمخوانی ندارد بلکه اشتراکات مفید برای روسها همراه دارد. در چنین شرایطی، روسها ایران را کشوری آسان در دنبالروی از خود تصور میکنند و در نتیجه ضرورتی به تحرک بیشتر برای جذب آن ندارند. درواقع پوتین با آن جملهای که در دیدار با آقای رئیسی علنا گفت، منظورش همین پیام به منطقه و جهان بود که این ایرانیها هستند که با جدیت دنبال ما هستند. برعکس، در آینده سمتوسوی تغییرات روسها بیشتر به نفع اعراب ثروتمند خواهد بود. جنگ اوکراین از اوج خود عبور کرده و خواهناخواه نیازهای نظامی امنیتی روسیه در این زمینه کاهش خواهد یافت و در مقایسه، اولویت مسکو اقتصاد و توجه بیشتر به اعراب خواهد بود. تجربیات چند سال اخیر برای شیوخ عرب نشان داد که برای حفاظت از خود به نزدیکی با روسیه بهعنوان پشتیبان اصلی ایران نیاز دارند و روسها هم بهخوبی از این فرصت برای نزدیکی به شیوخ ثروتمند استفاده کردند. روسها حتی از این فرصت استفاده کردند و آنها را در سیاست نفتی به طرف خود کشیدند. در حقیقت مواضع روسها در قبال سه جزیره ایرانی، سمبلی برای نشاندادن این است که روسها قویا از اعراب ثروتمند در برابر ایران دفاع و حفاظت میکنند.
در شرایطی که خیلی از تحلیلگران و ناظران معتقدند تنها برنده واقعی جنگ حماس و اسرائیل، شخص پوتین و روسیه است و کرملین عملا با کارت حماس و شاید حتی تهران در برابر تلآویو بازی میکند، چرا درباره حساسیتهای ایران بر سر تمامیت ارضی آنگونه که باید هوشمندی لازم را به خرج نمیدهد؟
درواقع روسها هوشمندی نشان میدهند. وقتی ارزیابی روسها این است که درهرحال ایران واکنش جدی نخواهد داشت و به یک بیانیه اکتفا خواهد کرد، طبیعی است که مرتب این مواضع را تکرار کرده و همچنان از آن برای نزدیکی بیشتر به اعراب ثروتمند استفاده کنند و از آنها امتیاز بگیرند. متأسفانه تداوم انفعال ایران دارد باعث میشود موضع روسها در قبال سه جزیره ایرانی یک موضعگیری استراتژیکی برای روسها شود.
تنها به فاصله ۱۴ روز از دومین سفر رئیسی به روسیه شاهد حمایت مجدد دیپلماتیک روسها از ادعای واهی امارات برای مالکیت بر سر جزایر سهگانه هستیم. آیا بهمعنای واقعی کلمه پوتین اهمیتی برای روابط با تهران که به اذعان برخی از کارشناسان رابطه با مسکو یک رابطه «راهبردی» است، قائل نیست؟ این درحالی است که یک روز قبل از دیدار رئیسی و پوتین (در ۱۶ آذر/ هفتم دسامبر)، رئیسجمهور روسیه با هواپیمای شخصی و اسکورت چهار جنگنده سوخو-۳۵ راهی امارات و عربستان سعودی شد. به نظر میرسد با توجه به همین موضوع واضح است که کرملین وزندهی بیشتری برای ارتباط با کشورهای عربی منطقه قائل است تا روابطش با تهران؛ بهخصوص آنکه نباید فراموش کنیم ولادیمیر پوتین تاکنون هیچگاه یک سفر با هدف تقویت روابط دوجانبه ایران و روسیه به تهران نداشته است؟
همانطورکه گفتم روابط رو به گسترش روسیه با شیوخ ثروتمند عرب به دهان روسها خیلی مزه کرده و برایشان بسیار ابعاد تازهای دارد؛ درحالیکه روابط با ایران کهنه شده و در همه ابعاد تجربه و پیموده شده است. دست ایران برای روسها خواندهشده است و ایران را در کنار خود ثابت میبینند. دو دیدار سران در مسکو در این راستا بسیار مهم و کلیدی بوده و روسها را مطمئن به خواندن دست ایران کرده است. تیم دیپلماسی ایران حتما باید نگرانی و حساسیت ایران را در قبال سه جزیره در مذاکرات رئیسی با پوتین قرار میدادند. اکنون فقط چند روز بعد از دیدار سران، موضعگیری راحت و بیدغدغه روسها در قبال سه جزیره نشان میدهد که متأسفانه این کار صورت نگرفته و این اوج غفلت بخش سیاسی وزارت امور خارجه است.
به زعم شما اعلام حمایت مجدد دیپلماتیک روسیه از ادعای واهی امارات متحده عربی بر جزایر سهگانه ایرانی میتواند یک بار برای همیشه تهران را به فکر بازبینی در روابطش با مسکو بیندازد یا خیر؟
خیر، با تداوم نرمافزاری و سختافزاری وضعیت کنونی در این حوزه سیاست خارجی تحول غیرممکن است. این انفعال مختص این دولت نیست. دولت قبلی برای اینکه گرایش و سمپاتی به غرب خود را بپوشاند، سیاست انفعالی با روسها را در پیش گرفت؛ بهطوریکه وزیر امور خارجه دولت قبلی افتخار میکند که بیش از ۳۰ بار به مسکو سفر کرده است. درواقع اسب انفعالی ایران در قبال روسها را دولت قبلی زین کرد و در دولت جدید هم به نام و به بهانه سیاست نگاه به شرق، روسها توانستند به آسانی بتازند. وقتی با کارنابلدی تیم ایرانی و اعتماد به روسها، اولیانوف روسی نقش مهم و تعیینکننده در مذاکرات احیای برجام پیدا کرد، مطمئن بودم که این مذاکرات به نتیجه نخواهد رسید. بنده روسها را میشناسم؛ آنها متخصص اینگونه عملیات پیچیده دیپلماتیک هستند. بهاینترتیب بود که متأسفانه ایران آن فرصت طلایی را از دست داد. تصور میکنم جا دارد پوتین خصوصی به اولیانوف بابت موفقیتش مدال لیاقت داده باشد.