روش اسلام درباره بیتالمال و خائنان به بیتالمال پيشوايان معصوم(ع) براي زدودن شرايط ناعادلانه زندگي و دستيابي به عدالت اقتصادي آن هم با توجه به بيعدالتي جامعه آنان، شعار عدالت اقتصادي را مطرح ميكردند و در راه تحقق آن سياستهايي را در پيش ميگرفتند. امام متقين(ع) هرگز اجازه نميدادند مسئولان حكومتي كوچكترين تعرضي نسبت به اموال بيتالمال مسلمانان داشته باشند. به «زياد بن اميه» در اين مورد نامه نوشت و فرمود: «به خدا قسم! اگر به من خبر رسد كه در اموال مسلمانان خيانتي كوچك يا بزرگ از تو سر زده است، چنان با تو برخورد خواهم كرد كه خوار و ذليل و از هزينه زندگي درمانده و پريشان حال گردي.»[۱] آن حضرت از يك سو به زمامداران درباره توجه به اقشار توليد كنندگان، توزيع كنندگان، خدمتگزاران و مصرف كنندگان سفارش ميكردند و از سوي ديگر جهت امنيّت اقتصادي و تأمين همه جانبه زندگي مردم، نظارت مستقيم بر بازار را مورد تأكيد قرار ميدادند.[۲] همچنين به كارگزران خود دستور دادند كه نرخها را در سطحي نگه دارند كه براي همه گروههاي مردم قابل تحمل باشد و به فروشندگان نيز زياني نرساند.[۳] از ديدگاه اميرالمؤمنين(ع) درآمد حكومت اسلامي از آن خداست از اين رو حتي حاكم اسلامي نيز حق ندارد آن را بدون حساب به اطرافيان خود ببخشيد، بلكه بايد در ميان بندگان خدا يعني به عنوان «عيالالله» به تساوي تقسيم شود. در اواخر دوران حكومت علي(ع) ياران آن حضرت به دليل سختگيريهاي آن بزرگوار در تقسيم بيتالمال يكي پس از ديگري از ايشان جدا شدند، برخي به معاويه و برخي ديگر به گوشه خانههايشان خزيدند و دنبال زندگي شخصي خود رفتند. برخي از دوستان حضرت از اين وضع ناراحت بودند؛ بدينروي پس از تأمل و چارهجويي از حضرت خواستند قدري تسامح به خرج دهد و به قريش و اشراف عرب بيش از غيرعرب و موالي حق بپردازد تا قدري اوضاع حكومت سامان پيدا كند، سپس مطابق گذشته رفتار كند. حضرت در پاسخ آنها فرمودند: «آيا به من ميگوييد پيروزي را با ظلم بر كساني كه به ولايت و حكومت برآنها برگزيده شدهام به دست آورم؟ والله تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان آسمان در پي يكديگر طلوع و غروب ميكنند، چنين نخواهم كرد! اگر آن مال از آن من هم بود در ميانشان به صورت مساوي تقسيم ميكردم، چه رسد به اين كه آن مال خداست.»[۴] اين جملات صريحاً نشان ميدهد كه از منظر عليبنابيطالب و فرزندانش(ع) جلب رضايت خواص با اعطاي امتيازات ويژه از بيتالمال به آنها، خيانت به توده مسلمان و ستم در حق ساير اقشار مملكت است. پاورقیها: ۱. نهجالبلاغه، نامه ۲۰. ۲. همان، نامه ۵۳. ۳. همان. ۴. نهجالسعاده في مستدرك نهجالبلاغه، محمدباقر محمودي، ج ۲، ص ۴۵۰ تا ۴۵۲.
|