تاريخ انتشار: 25 آذر 1402 ساعت 23:06:30
فرمان هشت ماده ای امام، بازگشت به مردم

جماران؛ سال 1357 پس از 15 سال مجاهدت های سخت و بی امان، وقتی انقلاب اسلامی به پیروزی و خون شهداء به ثمر نشست، حضرت امام خمینی ( رضوان خدا بر او باد)  از همان روز نخستِ ورودشان به ایران به تشکیل ارکان  و ساختارهای نظام  و نهاد های مردمی از قبیل: «تشکیل دولت موقت»،  «همه پرسی تغییر نظام از شاهنشاهی به جمهوری اسلامی» ،  « انتخابات خبرگان » ،  «تدوین  قانون اساسی»،  «رفراندوم  قانون اساسی» ،  «انتخابات ریاست جمهوری» و « نمایندگان مجلس»  اقدام کرد و در کمتر از یک سال به همه اینها سر و سامان داد که در هیچ انقلاب و نظامی در سطح جهان شبیه آن را سراغ نداریم و این نشان از اهتمام رهبر کبیر انقلاب به قانون مداری و مردم سالاری  در تمام سطوح لشکری و کشوری دارد.

 لیکن به رغم استقرارِ همه این ارکان  و ساختارها ، برخی محافل افراطی و خود سر که البته در آن مقطع  بیشتر از سوی حزب توده ای ها ، مجاهدین خلق و چریک های فدایی خلق تحریک و تغذیه می شدند وارد میدان شدند  و برخلاف مبانی و تفکرات امام و حواریون امام، مرتکب اشتباهاتی شدند و تعدادی  از مردم  را نسبت به نظام ، انقلاب رنجیده خاطر و بد بین کردند که نگارنده در یادداشت های پیشین به بعض نمونه های آن اشاره کرده است.   

در این هنگام امام خمینی احساس خطر کرده و در مناسبت های مقتضی هشدار لازم را می داد ؛ چنانکه  یک مورد در 26 آذر 1358  چنین گفت: « من حقیقتا نگران هستم ، من نگران انقلاب هستم.  ما اسلام را از چنگ محمد رضا در آوردیم و من خوف این را دارم که اسلام به چنگ ماها مبتلا شده باشد  به طوری که ما هم مثل او یا بدتر از او بر سر اسلام بیاوریم »  (صحیفه امام ، ج11 ،ص 312)

«کارهای کمونیست ها را می کنند به اسم اسلام. کارهای مارکسیست ها را می کنند به اسم اسلام. حرف های  آنها را می زنند به اسم اسلام واین نهضت از داخل دارد می پوسد. مثل یک خربزه ای که از بیرون ، شما آب به آن می دهید، به آن توجه می کنید، یک وقت که می خواهید بچینید می بینید از باطن خراب شده.  شما در ظاهر هی خدمت کنید .هی چی بکنید. یک وقت ببینید که نهضت شما کرم زده است. از باطن خراب شده است...آنهایی که به اسم اسلام  مشغول شده اند به اعمال «خود سری» ، اینها کرم هایی هستند که باطن این نهضت را به فساد خواهند کشید.» (همان ، ص 313)

«هر کس در هر جا یک تفنگی داشته ، دست خودش گرفته و به اسم « کمیته » و به اسم « پاسدار» و به اسم « بسیج»، هر جا هر چه دلش می خواهد می کند. با هر که بد است می ریزند منزلش بازرسی می کنند.  با هر که یک غرضی دارند می ریزند منزلش. خانه اش را غارت می کنند و این خطر بزرگی است که برای اسلام در زمان ما پیش آمده و شاید خطرش بیشتر از خطری باشد که اسلام از رژیم سابق داشت. تمام ضوابط را به هم ریخته اند. هر چه ضابطه اسلامی باشد عمل به آن نمی شود.  به اسم اسلام ، اسلام را دارند از بین می برند. اشخاصی نفوذ کرده اند در همه جا؛ به اسم اسلام ، اسلام را می پوسانند.اسلام را می کوبند.» (همان ،ص 313و314)

امام در ادامه، از خودی ها اظهار گلایه و خستگی کرده و از مسئولان خواست در رفع  این نابسامانی ها نظاره گر نباشند و اقدام اساسی کنند. (همان ، ص 316)  او تنها به تذکر و هشدار بسنده نکرد و جهت برچیده شدنِ  این حرکت های خودسرانه  و افراط گونه  که متاسفانه به نام انقلاب و نظام از سوی برخی انقلابی نماها و به  ظاهر حزب اللهی انجام می گرفت در تاریخ 24 آذر 1361 طی پیام مهمی وظایف مسئولان را روشن تر ساخت که بعد ها این پیام به « فرمان هشت ماده ای » یا « منشور حقوق شهروندی » شهرت یافت و خلاصه محتوای آن چنین بود: 

1 - تهیه قوانین شرعی جهت دفاع از حقوق شهروندی مردم.

2 – رسیدگی سریع به صلاحیت قضات ، دادگاه ها ، دادستان ها و سایر متصدیان و مدیران اجرایی و کارمندان که حقوق ارباب رجوع را ضایع کرده و مراعات نمی کنند.

3 – تاکید بر استقلال قضات ، دادستان ها ، دادگستری ها و عدم دخالت دیگران بر امور قضایی آنها.

4 – عدم توقیف اموال مردم و احضار آنان بدون حکم قضایی. 

5 – عدم جواز ورود به منزل ، مغازه و محل کار مردم یا استراق سمع ، کنترل تلفن ، تجسس از امور شخصی و غیره به بهانه کشف جرم و اثبات گناه .  ( صحیفه امام ، ج 17 ، ص 139 – 143 )

از فرازهای فوق به خوبی استفاده می شود، چقدر اخبار جامعه به درستی و به موقع به امام منتقل می شد و چقدر ایشان وقتی از معضلات آگاه می شد موضع مناسب و مقتضی می گرفت و چقدر هم در دفاع از حقوق شهروندی مردم به مسئولان ، مدیران و حتی به ضابطین قضائی و نظامیان هشدار می داد و تشر می زد!

در جای دیگر می بینیم، امام به مسئولان و مدیران هشدار می دهد و پیشنهاد می کند در هر اداره ای ، وزارت خانه ای و سازمانی ، مرکزی باشد یا شیوه ای اتخاذ بشود تا مردم بتوانند اگر از مسئولین شکایتی دارند و یا مسئولی خلافی انجام داد رسیدگی بشود؛ 

امام می گوید: «ما اگر بنشینیم و الان در مملکتمان خلاف شرع های زیادی خدای ناخواسته انجام بگیرد ، معنایش این است که ما خودمان با دست خودمان جمهوری اسلامی را جمهوری غیر اسلامی اش کردیم. ما می خواهیم جمهوری اسلامی باشد ؛   یعنی احکام ، احکام اسلامی باشد ، نه این که هرجایش که آدم دست بگذارد شکایت باشد که فلان قاضی حکم خلاف دارد... اینها رسیدگی می خواهد . شما نشستید که یک دفعه صدای ملت بلند بشود که این دولت و این مجلس و این دادگاه ها و این کمیسیون ها و این همه ، اینهایی که هستند هیچ یک آنها اسلامی نیستند و به ضد شما قیام بکنند ؛ آن وقت هم  من موافقت با آنها بکنم؟.» ( همان ، ج 13 ، ص 438 ) 

«شما آقایانی که در رأس سپاهیان واقع شده اید. آقایان دیگر هم که در رأس دادگاه ها واقع شده اند، در رأس کمیته ها واقع شده اند ؛ برای اسلام یک فکری بکنید ! اگر بخواهید اینطور باشد چندی نمی گذرد که از این اسلام و از این نهضت و از این بساط ، مردم روی گردان می شوند. چرا باید اینطور بشود؟ چرا باید ضوابط نباشد؟ اسلام ضوابط دارد ، اسلام هرج و مرج نیست که هر که هر کاری بخواهد بکند ، اسلام قوانین دارد ، روی قوانین باید عمل بشود... آخر این را عقل می پسندد؟ شرع می پسندد؟ انسانیت می پسندد که ما یک همچه کاری سر مردم در می آوریم؟» ( همان ، ج 11 ، ص 314 و 315 ) 

علاوه بر نمونه های فوق، موارد دیگری هم در بیانات و موضع گیری های بنیانگذارنظام جمهوری اسلامی مشاهده می شود که مرتب تکیه بر مردم و حقوق مردم دارد، مانند: «بالاخره ما مردم را لازم داریم ، یعنی ؛ جمهوری اسلامی مردم را می خواهد ؛ این مردم اند که این جمهوری را به اینجا رساندند و این مردم اند که باید جمهوری را راه ببرند تا آخر و این شما آقایان هستید که مردم را می توانید راضی نگه دارید.» ( همان ، ج 19 ، ص 36 ) ، « وزارتخانه ها و ادارات جوری عمل کنند که نارضایتی ایجاد نکنند » ، « مسئولان نباید مردم را ناراضی کنند ، ما باید مردم را راضی نگه داریم  در امور جاری کشور مردم را مشارکت دهید.» ( همان ) 

همه ی این عبارات نشان از اهتمام خمینی کبیر به حقوق شهروندیِ توده مردم و حمایت و دفاع از منافع و حریم آنان است ؛ گویا او بخوبی می داند اگر رضایت مردم نباشد و مردم از حاکمان رنجیده خاطر بشوند، یعنی اگر جمهوریت نظام خدشه بردارد ، اسلامیت آن نیز رنگ خواهد باخت. 

متاسفانه این سیره و سیاست خمینی کبیر که ضامن بقای نظام و رمز حضور مردم در صحنه های دینی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دفاعی می باشد اخیرا به گونه ی آشکاری کم رنگ شده و مورد بی مهری قرار گرفته و موجب فاصله مردم با مسئولان یا بی تفاوتی آنها نسبت به سرنوشت نظام و انقلاب شده است.    

علاوه امروز اکثر مشکلات و نا کار آمدی هایی که گریبان نظام، انقلاب، کشور و مردم ما را گرفته از ناحیه همین پدیده ی نا مبارک است. بعضی از کسانی در رده های گوناگون نظام جای گرفتند علاوه برعدم سابقه در نهضت و پیروزی انقلاب، چندان قرابت فکری و سنخیت عملی با بنیانگذاران اصلی نظام (امام و حواریون) ندارند؛ یعنی رای و نظر مردم را تزئینی، تعارفی و تشریفاتی می دانند و چندان ارزش و اعتنایی به خواسته، رضایت و مقبولیت مردمی نمی دهند، تازه به دوران رسیده اند، خیال می کنند انقلاب نیز تازه پیروز شده و حال و هوای تندروهای سال های  58 – 59  را بر سر دارند.

اکنون که در آستانه انتخابات مجلسین خبرگان رهبری و شورای اسلامی هستیم در مرحله اول ضرورت بازگشت مسئولین به مردم اجتناب نا پذیر است و جا دارد در اولویت قرار بگیرد، باید زمینه های مشارکت پر شور مردمی با عقل ، تدبیر، منطق و سعه صدر لازم از سوی دست اندرکاران فراهم شود و در مرحله دوم اگر مردم احساس کنند برای رای آنها ارزش و اهمیت داده می شود؛ در یک کلمه جمهوریت نظام ترمیم و سپس اسلامیت آن نیز تقویت خواهد شد و قدرت آن نیز تضمین.

  تعداد بازديدها: 641
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=98374
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.