الگوی ممتاز نمایندگی مجلس «سعی کنید مثل مرحوم مدرس را انتخاب کنید – البته مثل مدرس که به این زودیها پیدا نمیشود، شاید آحادی مثل مدرس باشند – کسانی را که انتخاب میکنید باید مسائل را تشخیص دهند...»(1) این جمله معروف از امام خمینی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی را از آن جهت برای این مطلب انتخاب کردیم که فردا دهم آذر ماه مصادف با سالگرد شهادت آیتالله سید حسن مدرس است و به همین مناسبت این روز را «روز مجلس» نیز نامگذاری کردهاند. بدون تردید در میان نامداران فراوانی که از نهضت مشروطیت به این سو، نام آنان در کلام امام به نیکی یاد و بر زبان جاری شده، نام مدرس یکی از پرتکرارترین این نامها میباشد. امام خمینی در سخنان خود از افراد مختلفی نام میبردند و از آنان یاد میکردند که در بسیاری از این موارد نام بردن از افراد مختلف به جهت خاطره گویی و یا سنجش عملکرد او در یک موضوع خاص بوده، اما ایشان هرگاه از شهید مدرس نام بردهاند، تلاششان بر این بود که مدرس را به عنوان یک الگو و اسوه به آحاد جامعه مخصوصاً به نمایندگان مجلس، سیاسیون و دولتمردان و کارگزاران نظام معرفی کنند.
شهید آیتالله سید حسن مدرس به دلیل داشتن هوش و دانش سرشار دینی، اجتماعی و سیاسی که با مقام اجتهاد، عدالت و تقوای او عجین شده بود، به فردی با کمالات انسانی و اخلاقی آمیخته به هوشمندی سیاسی و منادی حق و عدالت و آزادیخواه و استقلال طلب تبدیل شده بود که در برابر هرگونه تبعیض ناروا و امتیازطلبیهای غیرقانونی ایستادگی میکرد و مشخصاً به دلیل دارا بودن این ویژگیها بود که امام خمینی همواره تاکید داشتند کارگزاران نظام از الگویی مانند وی سرمشق بگیرند و مانند او باشند. نکته قابل توجه در سخنان امام برای معرفی مدرس به عنوان الگو به این جهت است که شهید مدرس چندین دوره متوالی ازسوی مردم ایران به عنوان نماینده در مجلس شورای ملی وقت انتخاب شده بود و امام علاوه بر آنکه مدرس را الگویی برای آحاد مردم و سیاسیون معرفی میکردند، نمایندگان مجلس شورای اسلامی را بیش از دیگران به بهرهگیری از سیره و روش او سفارش میکردند و در واقع مجلس را مجلسی میخواستند که حتیالامکان تمام نمایندگانش خصوصیات مدرس را داشته باشند.
این نکته از آن جهت مورد توجه امام بود که مدرس علاوه بر هوش سیاسی، ویژگیهایی از قبیل شهامت، شجاعت، قاطعیت، تدبیر، تیزبینی، دوراندیشی، عفو، اغماض، قناعت، سادهزیستی، اجتناب از کینه ورزی، قانونمداری، عزت نفس، نظم، اخلاص و مناعت طبع همراه با تواضع در عین بیاعتنایی به مقامات دنیوی و فرهنگ خودباختگی در برابر بیگانگان و استعمارگران داشت و بارزترین ویژگی او صداقت در رفتار و گفتار بود. مدرس در عین حال مرد خدا، علم و تقوا و عاشق مناجات، عبادت و عرفان بود و تمسک به تعالیم و احکام اسلامی وی را همواره در چارچوب اخلاق مداری و اعتدال در کلیه امور نگه میداشت.
ویژگیهای شهید مدرس را در این کلام امام خمینی به وضوح میتوان یافت: «شما ملاحظه کردهاید، تاریخ مرحوم مدرس را دیدهاید که یک سید خشکیده لاغر - لباس کرباسی (که یکی از فحشهایی که آن شاعر به او داده بود، همین بود که تنبان کرباسی پوشیده) یک همچو آدمی در مقابل آن قلدری که هر کس آن وقت را ادراک کرده میداند که زمان رضاشاه، غیر زمان محمدرضاشاه بود، آن وقت یک قلدری بود که شاید تاریخ ما کم مطلع بود، در مقابل او همچو ایستاد در مجلس، در خارج - فلان - که یک وقت گفته بود: سید چه از جان من میخواهی؟ گفته بود که: میخواهم تا تو نباشی، میخواهم تو نباشی. این آدم که - میآمد - (من درس ایشان یک روز رفتم) میآمد در مدرسه سپهسالار که مدرسه شهید مطهری است حالا، درس میگفت، من یک روز رفتم درس ایشان، مثل اینکه هیچکاری ندارد، فقط طلبهای است دارد درس میگوید، اینطور قدرت روحی داشت. در صورتی که آن قوت در کوران آن مسائل سیاسی - و چیز - بود که باید حالا بروند مجلس و آن بساط را درست کند، از آنجا، پیش ما رفت مجلس. آن وقت هم که میرفت مجلس یک نفری بود که همه از او حساب میبردند. من مجلس آن وقت را هم دیدهام، کانه مجلس منتظر بود که مدرس بیاید، با اینکه با او بد بودند ولی مجلس کانه احساس نقص میکرد، وقتی مدرس نبود. وقتی مدرس میآمد مثل اینکه یک چیز تازهای واقع شده. این برای چه بود؟ برای اینکه یک آدمی بود که نه به مقام اعتنا میکرد و نه به دارایی و امثال ذلک، هیچ اعتنا نمیکرد، نه مقامی او را جذبش میکرد. ایشان وضعش اینطور بود که (برای من نقل کردند این را که) داشت قلیان خودش را چاق میکرد، خودش اینطور بود، فرمانفرمای آن روز (حالا که من میگویم فرمانفرما، شما به ذهنتان نمیآید که یعنی چه) فرمانفرمای آن روز وارد شده بود منزلش، گفته بود که: (به) حضرت والا! من قلیان را آبش را میریزم تو این را، آتش سرخ کن را درست کن، یابعکس. از اینجا همچو او را کوچک میکرد که دیگر نه، طمع دیگر نمیتوانست بکند. وقتی اینطور با او رفتار کرد که بیا این آتش سرخکن را گردش بده، آن آدمی که همه برایش تعظیم میکردند، هم برایش چه میکردند این وقتی اینطوری میرسیده، این شخصیتها را اینطوری از بین میبرد که مبادا طمع کند که از ایشان چیزی بخواهد. من بودم آنجا که یک کسی یک چیزی نوشته بود، زمان قدرت رضاشاه، زمانی که آنوقت باز شاه نبود، آن وقت یک قلدر نفهمی بود که هیچ چیز را ابقا نمیکرد، یک کسی آمد گفت من یک چیزی نوشتم برای عدلیه، شما بدهید ببرند پیش حضرت اشرف (یک همچو تعبیرهایی) که ببینند. گفت: رضاخان که باز نمیداند اصلش عدلیه را با «الف» مینویسند یا با «ع» مینویسند، من بدهم این را او ببیند؟ نه اینکه این را در غیاب میگفت، در حضورشان هم میگفت، اینجوری بود وضعش. این چه بود؟ برای اینکه وارسته بود و وابسته به هواهای نفس نبود، «اتخذ الهه هواه» نبود. این هوای نفسانی خودش را اله خودش قرار نداده بود، این اله خودش را خدا قرار داده بود، این برای مقام و برای جاه و برای وضعیت کذا نمیرفت عمل بکند، او برای خدا عمل میکرد، کسی که برای خدا عمل میکند، وضع زندگیش هم آن است، دیگر از آن وضع بدتر که دیگر نمیشود برایش. برای چه دیگر چه بکند، از هیچ کس هم نمیترسید. وقتی که رضاشاه ریخت به مجلس که چیز میکردند، فریاد میزدند آن قلدرهای اطرافش که زنده باد کذا و زنده باد کذا، مدرس رفت ایستاد و گفت که: مرده باد کذا، زنده باد خودم. خوب، در مقابل او شما نمیدانید حالا، در مقابل او ایستادن یعنی چه و او ایستاد. این برای این بود که از هواهای نفسانی آزاد بود، وارسته بود، وابسته نبود.»(2)
امام خمینی در جای دیگر میفرمایند: «مرحوم مدرس که با شاه سابق دشمن سرسخت بود یک وقتی که شاه به سفر رفته بود، وقتی آمده بود، مرحوم مدرس گفته بود من به شما دعا کردم. خیلی او خوشش آمده بود که چطور یک دشمن دعا کرده بود. گفته بود: نکته این است که اگر تو مرده بودی اموالی که از ما غارت کرده بودی و به خارجیها داده بودی، همه از بین رفته بود و من دعا کردم تو زنده باشی برگردی بلکه بتوانیم ما مالها را برگردانیم.»(3) امام خمینی همچنین درباره میزان نفوذ مدرس در مجلس شورای ملی وقت میفرمایند: «... آنها از مدرس میترسیدند. مدرس یک انسان بود. یک نفری نگذاشت پیش برود کارهای او را تا وقتی کشتنش، یک نفری غلبه میکرد بر همه مجلس، بر اهالی که در مجلس بودند غلبه میکرد، یک نفری، یک نفری تاتوی مجلس نبود (من آن وقت مجلس رفتم، دیدم، برای تماشا، بچه بودم، جوان بودم، رفتم) مجلس آن وقت تا مدرس نبود مثل اینکه چیزی در آن نیست، مثل اینکه محتوا ندارد. مدرس با آن عبای نازک و با آن – عرض بکنم – قبای کرباسی وقتی وارد مجلس میشد – یک مجلس – طرحهایی که در مجلس داده میشد، آن که مخالف بود مدرس مخالفت میکرد و میماساند مطلب را.»(4)
علاوه بر نظرات حضرت امام درباره شهید مدرس، کتابهای متعددی پیرامون شخصیت او تالیف شده است که یکی از آنها کتاب «مدرس، قهرمان آزادی» تالیف حسین مکی است. در این کتاب نویسنده به گفتهها و نوشتههایی از دوستان و دشمنان مدرس اشاره کرده که در قسمتی به نقل از ملک الشعرای بهار آمده است: «مدرس مجتهد مسلم بود، فقیه و اصولی بزرگ بود، به تاریخ و منطق و کلام آشنا و در سخنرانی و خطابه در عهد خود همتا نداشت و چون عوام فریب نبود و غرور و پاکدامنی و ثبات عقیده در او بیاندازه قوی بود، هیچگاه درصدد دفاع از حملهها و تهمتهایی که به او زده میشد بر نمیآمد. همچنین هتاک و بینزاکت و مفتری نبود، حقایق در افکارش بیشتر متمرکز بود تا ظاهرسازی و مردم فریبی – و یکی از اسرار موفقیتهای او در خطابه نیز همین معنی بود – کینه جوئی در آن مرحوم وجود نداشت، به اندک پوزشی از دشمنانش گذشت میکرد و از آنها به جزئی احتمال فایده عمومی حمایت مینمود و احساسات را در سیاست دخالت نمیداد.» مدرس با وجود بهره جستن از این نوع خصوصیات لطیف روحی و زندگی ساده به دور از تجمل گرایی، در عین حال مردی بسیار سرسخت در برابر وابستگیهای فکری به دیگران و صاحبان قدرت بود و بر از خودگذشتگی و فداکاری برای استقلال طلبی تاکید میورزید. بطوریکه خود او میگوید: «اگر من نسبت به بسیاری از اسرار آزادانه اظهار عقیده میکنم و هر حرف حقی را بیپروا میزنم، برای آن است که چیزی ندارم و از کسی هم نمیخواهم. اگر شما هم بار خود را سبک کنید و توقع را کم نمائید، آزاد میشوید.»(5)
دقیقاً با توجه به همین خصوصیات شهید مدرس است که حضرت امام خمینی درباره شرایط نمایندگان مجلس میفرمایند: «مردم شجاع ایران با دقت تمام به نمایندگانی رای دهند که متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسئولیت کنند و طعم تلخ فقر را چشیده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمین، اسلام مستضعفین، اسلام رنج دیدگان تاریخ، اسلام عارفان مبارزهجو، اسلام پاک طینتان عارف و در یک کلمه، مدافع اسلام ناب محمدی – صلیالله علیه و آله – باشند و افرادی را که طرفدار اسلام سرمایه داری، اسلام مستکبرین، اسلام مرفهین بیدرد، اسلام منافقین، اسلام راحت طلبان، اسلام فرصت طلبان و در یک کلمه، اسلام آمریکایی هستند طرد نموده و به مردم معرفی نمایند»(6) امام همچنین میفرمایند: «مجلسی که اساس یک کشور است باید محلی برای بحث و ساختن اخلاق جامعه باشد و انتقاد و استیضاح حق مجلس است، اما برخورد با متخلف با آرامی و طرح مسائل اخلاقی بهتر رفع اختلاف میکند تا با الفاظ نیشدار و مقابله کردن با یکدیگر... خودشان را یک واعظ حساب بکنند که میخواهند مردم را موعظه کنند و مردم هم احساس کنند که این آقایان خیر و صلاح آنها را میگویند.»(7)
مدرس در یک کلام همه اعمال و رفتارش در جهت خیر و صلاح مردم بود. وی با حفظ پای بندی به قانون و پشت پا زدن به امیال نفسانی و منافع نامشروع حزبی، گروهی و جناحی به چنان قدرت روحی بالایی رسید که توانست رضاخان را علیرغم همه قلدریهایش تحقیر کند، اولتیماتوم روسها را خنثی نماید و مجلس وقت را به اوج استقلال برساند. اینگونه عمل کردن منطبق با همان تعبیری است که امام خمینی برای نشان دادن جایگاه مجلس به زبان آوردند و فرمودند: «مجلس درراس همه امور است». برای در راس امور قرار گرفتن مجلس، اولین شرط، رعایت قانون و اعتدال در هر شرایطی است حتی اگر عمل به آن به ضرر خود فرد تمام شود.
در مورد ویژگیهای شهید مدرس که حضرت امام همواره او را به عنوان الگویی برای سیاسیون مطرح میساختند، به نکات فراوانی میتوان اشاره کرد اما به نظر میرسد همین چند نکته کوتاه کافی است تا بلکه سیاسیون و کارگزاران نظام ما بخصوص نمایندگان مجلس شورای اسلامی که روز شهادت این عالم متقی بنام «روز مجلس» خوانده شده از این نمونهها به عنوان محکی برای سنجیدن خود بهره ببرند و دریابند که تا چه میزان به معیارهایی که امام خمینی برای احراز شرایط نمایندگی مجلس قائل بودند و شهید مدرس را به عنوان الگویی که کلیه این معیارها را به صورت یکجا داشت معرفی میکردند شباهت دارند؟ این نکات همچنین تذکری برای ناظران انتخابات مجلس است که این روزها با سلایق سیاسی خاص، درحال حذف و رد صلاحیت افرادی هستند که با تفکر و جناح سیاسی آنان زاویه دارند و گمان میکنند یکدست سازی مجلس آینده، آنها را در رسیدن به اهداف سیاسیشان کمک خواهد کرد. غافل از آنکه حذف نمایندگان شجاع از مجلس، اعتبار و کارکرد آن را نزد افکار عمومی بشدت متزلزل خواهد نمود.
1- صحیفه امام، ج 18، ص 276
2- صحیفه امام، ج 16، صص 268 و 269
3- صحیفه امام، ج 10، ص 104
4- صحیفه امام، جلد 7، ص 63
5- فرهنگ کوثر، شماره 36، ص22
6- صحیفه امام، ج 20، ص 194
7- صحیفه امام، ج 18، ص 59
*امام خمینی: سعی کنید مثل مرحوم مدرس را انتخاب کنید، البته مثل مدرس به این زودیها پیدا نمیشود، شاید آحادی مثل مدرس باشند
*شهید آیتالله سیدحسن مدرس به دلیل داشتن هوش و دانش سرشار دینی، اجتماعی و سیاسی که با مقام اجتهاد، عدالت و تقوای او عجین شده بود، به فردی با کمالات انسانی و اخلاقی آمیخته به هوشمندی سیاسی و منادی حق و عدالت و آزادیخواه و استقلال طلب تبدیل شده بود
*مدرس با وجود بهره جستن از این نوع خصوصیات لطیف روحی و زندگی ساده به دور از تجملگرایی، در عین حال مردی بسیار سرسخت در برابر وابستگیهای فکری به دیگران و صاحبان قدرت بود و بر ازخودگذشتگی و فداکاری برای استقلال طلبی تاکید میورزید
*مدرس در یک کلام همه اعمال و رفتارش در جهت خیر و صلاح مردم بود. وی با حفظ پایبندی به قانون و پشت پا زدن به امیال نفسانی و منافع نامشروع حزبی، گروهی و جناحی به چنان قدرت روحی بالایی رسید که توانست رضاخان را علیرغم همه قلدریهایش تحقیر کند
*روزنامه جمهوری اسلامی
|