فاصله مستضعفان تا بنیاد مستضعفان رئیس جدید بنیاد مستضعفان در اولین اظهارنظرش درباره راهبردی که برای محرومیتزدائی توسط این بنیاد قرار است به اجرا بگذارد گفت: «بنیاد مستضعفان مدل جدیدی برای محرومیتزدائی ارائه میدهد.» وی در تشریح این مدل جدید گفت: «باید موتور خودکفائی را در مناطق هدف روشن کنیم و مهمترین ویژگی این موتور اینست که در طول زمان کار میکند، انرژی را از خودش میگیرد و قرار نیست به دیگری وابسته باشد.»
اگر این سخن رئیس جدید بنیاد مستضعفان را برنامهای جدی برای آینده این بنیاد بدانیم و فرض را بر این بگذاریم که وی به این برنامه عمل خواهد کرد، یک سوال جدی در کنار این برنامه باقی میماند که اصل و اساس نهادهائی از قبیل بنیاد مستضعفان بر آنها بنا شده و بدون در نظر گرفتن آن اصولاً فلسفه این قبیل نهادها بیمعنا خواهد شد. سوال اینست که این مدل و برنامه شما در چه مدتی به محرومیت زدائی منجر خواهد شد؟
علت اینکه محتوای این سوال را اصل و اساس نهادهائی از قبیل بنیاد مستضعفان میدانیم و معتقدیم بدون در نظر گرفتن آن اصولاً فلسفه این قبیل نهادها بیمعنا خواهد بود اینست که پدید آمدن بنیاد مستضعفان، کمیته امداد، ستاد فرمان امام و سایر نهادهائی که اموالی برای محرومیتزدائی در اختیار دارند، بر این هدف مبتنی بود که با در اختیار داشتن این اموال کشور را به نقطهای برسانند که محرومی در آن وجود نداشته باشد و سرانجام روزی بساط فقر و محرومیت در این جامعه برچیده شود. بنابراین، طبیعی است که از تمام این نهادها این انتظار وجود داشته باشد که برای انجام ماموریتی که برعهده دارند، زمان مشخصی تعیین کنند و با توجه به امکانات زیادی که در اختیار دارند در همان موعد مقرر به افکار عمومی اعلام کنند ما به هدف رسیدهایم.
در طول 4 دهه گذشته این نهادها همواره این قول را دادهاند که برای محرومیتزدائی تلاش خواهند کرد ولی اکنون در پنجمین دهه از عمرشان شاهد افزایش فقر و محرومیت هستیم و با اینکه این نهادها واقعاً بودجه زیادی برای تحقق وعدههائی که میدهند هزینه میکنند هرچه زمان بیشتر میگذرد، آمار فقرا و محرومین بیشتر میشود. گزارشهائی که از کارنامه این نهادها منتشر میشوند همگی نشاندهنده انجام کارهای مفید در زمینههای مختلف عمرانی، مقابله با بحرانهای طبیعی و کمک به محرومین هستند و البته در صحت این گزارشها تردیدی هم وجود ندارد ولی با اینحال هیچ تاثیری در کاهش محرومیتها ندارند.
از طرف دیگر، اموال این نهادها هر روز بیشتر، امکاناتشان گستردهتر و ساختمانهایشان بزرگتر و متعددتر میشوند. جالب است که خود مستضعفان یا در خانههای محقر زندگی میکنند و یا اصولاً خانه ندارند ولی متولیان امور مستضعفان در برجهای رفیع و خیرهکننده مشغول رتق و فتق امورند! واقعیت تلخی که باید به آن اعتراف کرد اینست که نهادهای متولی محرومیتزدائی در جمع کردن اموال و انباشتن ثروت، بسیار موفق بودهاند ولی در مبارزه با فقر و زدودن محرومیت از جامعه توفیقی نداشتند.
آن روز که امام خمینی بنیاد مستضعفان و کمیته امداد و بنیاد 15خرداد و ستاد فرمان امام را تاسیس کردند، انتظارشان این بود که این نهادها بعد از چند سال، پایان کار خود را اعلام کنند و با افتخار و شادمانی بگویند جامعه ما به مرحلهای از رفاه رسیده که دیگر نیازی به ادامه فعالیت ما وجود ندارد. اکنون به جامعه که مینگریم میبینیم این آرزو برآورده نشده که هیچ، گویا قرار است تمام این نهادها تا قیام قیامت فعال باشند و فقر و محرومیت نیز همراه و همپای آنها ادامه پیدا کند و مثل خود آنها رشد هم داشته باشد.
بنیاد مستضعفان اگر بتواند ساختمانهای اداری خود را کوچک کند، اموال و املاک خود را از نورچشمیها پس بگیرد، محرومین را به خودکفائی برساند، آمار فقر را کاهش دهد و تاریخ دقیقی را برای رسیدن به این اهداف مشخص کند و در همان تاریخ، پایان کار خود را جشن بگیرد، میتوان نامش را بنیاد مستضعفان گذاشت والّا بنیاد مستکبران است و هیچ نسبتی با مستضعفان ندارد.
|