آرمان ملی- احسان اسقایی: قصه انتخابات در ایران قصهای جالب است.
بالاترین مقامات کشور از لزوم حضور حداکثری در انتخابات میگویند اما برحی چنان در مورد بررسی صلاحیتها تصمیم میگیرند که انگیزهای برای شرکت در انتخابات در فعالان سیاسی و حتی در مردم مشاهده نمیشود. از یکدست سازی ساختار قدرت در ایران حمایت میکنند و یکدستترین ساختار را به وجود میآورند و هدف از این تصمیم را حل و فصل مشکلات کشور اعلام میکنند اما نه در پرونده هستهای میتوانند به نتیجهای دست یابند و نه اینکه تورم را کاهش میدهند و نه اینکه بر رشد اقتصادی کشور میافزایند. هر روز هم به اعتراف خودشان سفرههای مردم کوچک و کوچکتر میشود و خبری هم وجود ندارد که در آینده شرایط و وضعیت اقتصادی کشور روبه بهبود است. با این وجود البته هنوز معتقدند که میتوانند کاری را پیش ببرند و مجددا شرایطی را فراهم میآورند که کمتر منتقدی در مجلس آینده نباشد به طوری که به نظر مجلس آینده یکی از خالصترین مجالس حتی خالصتر از مجلس فعلی است. آرمان ملی برای بررسی عملکرد هیاتهای اجرایی در انتخابات پیشرو با محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است. او معتقد است گویی برای برخی مشارکت حداکثری در انتخابات در دستورکار نیست و زمهریر انتخابات به این سادگیها گرم نمیشود از این روست اگر قرار است اتفاقی در این زمینه بیفتد باید از جایی بالاتر در این زمینه تصمیمگیری شود.
*نتیجه بررسی صلاحیتهای از سوی هیاتهای اجرایی به گونهای است که گویا نباید شاهد یک انتخابات رقابتی باشیم. چرا این هیاتها اینگونه رفتار کرده و اکثر منتقدان را رد کرده است؟
به نظر باید کمی به عقب بازگردیم بعد از سالهای 84 و 88 که مسائل آن زمان به وجود آمد و کشور در دست انداز بدی افتاد و قطار توسعه کشور از ریل خارج شد. در آن زمان و با توجه به شرایط روز جامعه مرحوم هاشمی و آقای خاتمی بودند که تصمیم گرفتند تحولی درکشور به وجود آید. البته برخی همان زمان هم معتقد بودند که مانند امروز باید با نامزدها برخورد شود و به عبارت بهتر مشارکت در انتخابات برای آنها مفهومی نداشت. اکنون نیز رفتارها نشان میدهد که قصد دارند همان روند را ادامه دهند. به عبارت بهتر اگر دوران آقای روحانی را حذف کنیم مدتهاست که نگاه برخی به مشارکت مردم در انتخابات حداقلی است. چون آنها مشارکت حداکثری را به نفع خود نمیدانند.
* در سال 92 چه؟ در آن زمان هم برخی تمایل نداشتند تحولی در عرصه سیاسی به وجود آید؟
نوع برخورد رقبای ما در آن زمان هم همین مورد را تایید میکند اما در مجموع در آن زمان عقلا تصمیم دیگری گرفتند و جامعه هم قبول کرد که پشت عقلا قرار گیرد. این روند جامعه تا سال 1396 هم ادامه داشت و افکار عمومی از آن حمایت کرد و در نهایت مشاهده کردیم که برجام به نتیجه رسید و قطار از ریل خارج شده توسعه کشور دوباره روی ریل قرار گرفت اما همان زمان برخی تصمیم گرفتند برای سومین بار این روند در انتخاباتها تکرار نشود و نهایتا در سه انتخابات 92 و 94 و 96 شاهد حضور جدی مردم در انتخابات بودیم. البته در یاد داریم که در این انتخاباتها هم اصلاحطلبان تایید صلاحیت نشدند و این جریان به صورت نیابتی در انتخابات شرکت کرد. با این وجود آنها حتی آقای روحانی که یک اصولگرای و عضو جامعه روحانیت هم بود را هم تحمل نکردند. در آن زمان اصلاح طلبان با وجود اینکه نمایندهای نداشتند چون منافع ملی را ترجیح میدانند از آقای روحانی حمایت کردند اما دوستان اراده کردند این مسیر ادامه نیابد حتی برای رسیدن به این تصمیم مشارکت حداکثری را به کنار بزنند. به طوری که هر بار شاهد انتخابات حداقلیتر هستیم.
*عملکرد روحانی تا چه اندازه منطبق برخواست رای دهندگانی بود که با حمایت اصلاح طلبان به او رای داده بودند؟
واقعیت آن است که در همان زمان هم مطالبات جامعه رو به افزایش بود و بعد از برخی حوادث عدهای حتی نسبت به رای دادن به روحانی هم پشیمان شدند. درست است که در همان زمان جامعه به آقای روحانی رای داد اما زمانی که مشاهده کرد آقای روحانی هم سیاستهای انتخاباتی خود را کنارگذاشت و کابینه دوم خود را مطابق سیاستهای اعلامی خود معرفی نکرد، جامعه هم به این درک رسید که روحانی هم قصد ادامه مسیر براساس شعارهایی که سر داده است را ندارد، در نتیجه پشیمان شد و کم کم در 96 و 97 و 98 اعتراضات خود را علنی کرد و در این میان ترامپ هم از برجام خارج شد و فنرگرانی و تورم پرید و شرایط اقتصادی سخت شد.
درست است که در همان زمان جامعه به آقای روحانی رای داد اما زمانی که مشاهده کرد آقای روحانی هم به نوعی دچار ترمز شد و سیاستهای انتخاباتی خود را کنارگذاشت و کابینه دوم خود را مطابق سیاستهای اعلامی خود معرفی نکرد، جامعه هم به این درک رسید که روحانی هم قصد ادامه مسیر براساس شعارهایی که سر داده است را ندارد، در نتیجه پشیمان شد و کم کم در 96 و 97 و 98 اعتراضات خود را علنی کرد و در این میان ترامپ هم از برجام خارج شد و فنرگرانی و تورم پرید و شرایط قتصادی سخت شد
*پس معتقد هستید انتخاب پرشور از برنامه برخی خارج شده است؟
در انتخابات 1398 و بعدها در انتخابات1400 عملا نشان دادند که عدهای به دنبال حضور حداکثری مردم در انتخابات نیستند. البته این مورد از سوی اصلاحطلبان دیده شد به طوری که بعد از حوادث سال گذشته هم همین روند ادامه یافته است چرا که تصور این بود که قرار است اتفاقاتی بیفتد و بازگشت به مردم در دستور کار قرار گیرد. بعدها معلوم شد که مسیر همان مسیر 1400 است چرا که قانون جدیدی ایجاد شد که برخی رفتارهای سلیقهای هم قانونی شد به طوری که ما اصلاحطلبان در گذشته ادعا میکردیم که رفتارها در بررسی صلاحیتها سلیقهای است اما با توسل به قانوننگاری به همان رفتارهای سلیقهای هم جنبه قانونی دادند.
* اما بارها اعلام کرده بودند که به دنبال تحولاتی هستند این تحولات را در دستور کار قرار ندادند؟
در ابتدا و بعد از اعتراضات سال گذشته اعلام کردند که به دنبال ایجاد تحولاتی در حکمرانی هستند اما بعدها مشخص شد که بنای توجه به اعتراضات را ندارند به طوری که حرفی از اعتراض و رسیدگی به خواست معترضان نمیزنند. از این رو اصلاحطلبان به جمع بندی رسیدند که تحرکی خاصی نداشته باشد. چون عملا صدای اعتراض آنها هم شنیده نمیشود.
*پس جبهه پیش بینی این رفتار را داشت که به نوعی با نگاه سرد وارد انتخابات شد؟
جبهه توصیهای به ثبت نام در انتخابات نکرد. از دو الی سه حزب اصلاح طلب هم در مجموع 50 نفر در انتخابات ثبت نام کردند و از قرار معلوم هم با این رویه خیال همین افراد هم راحت شد به نظر نباید در انتظار شورای نگهبان بود چرا که شورای نگهبان معجزهای نخواهد کرد و این شورا پایهگذار این روند خالص سازی بوده است. به نظر زمهریر انتخابات را هم نمیتوان با این دست اقدامات گرم کرد و با دست به هم مالیدن هم انتخابات گرم نمیشود و در صورت نیاز به گرم کردن تنور انتخابات ارادهای بالاتر از شورای نگهبان باید وجود داشته باشد و بحث مشارکت حداکثری را در دستور کار قرار دهد .
*برخورد با خودیهای اصولگرا را چگونه ارزیابی میکنید؟
هرکس در این مجلس مختصر حرفی زد و سخنان غیر از یکدستی زد و نقدی به دولت و حتی مجلس کرد؛ اکثر این افراد هم کنار گذاشته شدند. به نظر اگر تعدادی هم باقی مانده باشند توسط شورای نگهبان حذف خواهند شد. به عبارت بهتر اگر امسال آقای پزشکیان؛ قزلجه و رحیمی به این علت رد شدهاند که بار سایر نهادهای نظارتی کم شود.
* این احتمال را میدهید که اصولگرایان با چند لیست در مورد انتخابات تصمیم بگیرند؟
به نظر میرسد اگر حتی با چند لیست هم در انتخابات حاضر شوند تنها به دنبال نمایش هستند. از منظر اصلاح طلبان بین آقای قالیباف و آقا تهرانی در اداره مجلس تفاوتی نیست. طبیعتا برای نمایش دست به چنین اقداماتی خواهند زد .این بحثها را نباید جدی گرفت آنقدر دست به خالص سازی زدهاند که جز خودشان کسی برای انتخابات ثبت نام نکرده است. به نظر بهتر است لیستی را تعیین کنند و هزینهها را کم کنند. زمانی که بحث به اینجا میرسد نباید چندان هم به دنبال انتخابات رقابتی بود. انتخابات رقابتی ویژگیهایی دارد که این مورد عملا دیده نمیشود. انتخابات رقابت نباشد که به آن انتخابات نمیگویند اگر اکثریت در این انتخابات نتوانند نامزدهایی داشته باشند چرا مدام در ارتباط با مشارکت حداکثری در انتخابات سخن به میان میآورند. نباید کاری کنند که اکثریت دلسرد و خانه نشین شوند. اینها اقداماتی است که موجب میشود مردم احساس کنند که نظر آنها شاید اهمیت نداشته باشد. در این کشور کاری شده که یک اکثریت دیگر تمایلی به بحث در مورد وقایع مهم ندارند. جالب اینکه این افراد خود را اکثریت میدانند و حاضر هم نیستند با معیارهای استاندارد به رقابت با رقبای خود بپردازند. امروز رفراندوم در دنیا یک مقیاس است. رفراندوم در قانون اساسی ایران آمده است اما حاضر نیستند از همین ظرفیت قانونی در ایران به نفع منافع جامعه استفاده کنند. در قانون اساسی آمده است که اگر اعتراضات غیر مسلحانه باشد، مشکلی ندارد و عملا اجازه نمیدهد که مخالفان اعتراض کنند اتفاقی نمیافتد در ایران هم اگر چنین مجوزهایی داده شود، اتفاقی نمیافتد. برخی از اصلاحطلبان حتی پیشنهاد دادند که احزاب سیاسی برای حمایت از مردم غزه درخواست مجوز برای راهپیمایی داده شود. تصور هم این است که خود خیر و مصلحت کشور را میدانند و اجازه هم نمیدهند فردی در جبهه مخالف در مورد مصالح کشور صحبتی داشته باشد و کمترین مدارا و کمترین تحمل و سعه صدر هم در برابر نظر منتقدان دیده نمیشود.