از سهمخواهی جریانی تا جدال قالیباف و آقاتهرانی کمتر از 5 ماه تا انتخابات مجلس دوازدهم باقی مانده و جریانات سیاسی نیز همراستا با دستگاههای اجرایی و نظارتی فعالیتهای انتخاباتی خود را پی گرفتهاند.
در این میان در شرایطی که اصلاحطلبان هنوز تکلیف مشخصی برای چگونگی مواجهه با انتخابات ندارند؛ اما اصولگرایان در حال منظم کردن صفبندیهای خود در راستای حضوری پررنگ در انتخابات هستند. این در حالی است که نگاهی به تحرکات انتخاباتی اردوگاه اصولگرایان نشان میدهد که در این انتخابات اساسا چندان نباید بهدنبال واژههایی تحت عنوان «ائتلاف»؛ «وحدت» و امثالهم باشیم. چرا که تشتت و چنددستگی به اندازهای در اصولگرایان زیاد شده که به قرائت خود فعالان سیاسی اصولگرا نیز این چند دستگیها در یکجا جمع نمیشود و از میان آن ائتلاف یا وحدتی شکل نخواهد گرفت. چه اینکه در بهترین حالت احتمالا شاهد دو یا 3 لیست انتخاباتی از اردوگاه اصولگرایان باشیم. امری که به عقیده بسیاری میتواند شکست اصولگرایان را پیش از برگزاری انتخابات رقم بزند. کافی است نگاهی به مجموعههای درون اصولگرایی و تفکرات و منویاتشان داشته باشیم تا ببینیم این گپ و شکاف تا چه اندازه است که باعث شده اغلب تحلیلگران از رقابت درون جریانی اصولگرایان و سرایت آن به انتخابات در قالب چند لیست صحبت کنند. آنچه مسلم است در حال حاضر 3 دیدگاه و رویکرد در اردوگاه اصولگرایی وجود دارد که هر کدام نیز داعیهدار رهبری و محوریت این جریان هستند. رویکرد نخست؛ کسانی هستند که معتقدند باید فارغ از اینکه چه کسانی وارد مجلس شوند قائل به شایستهسالاری در میان اصولگرایان هستند و به نظر آنها باید از میان افراد شایسته این جریان بدون سهمخواهی و دید جناحی افراد کارآمد برگزیده شوند. دیدگاه دوم؛ بر این باورند که رویکرد اصولگرایان در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ماه 98 مطلوب بوده و مجلس یازدهم نیز فارغ از انتقاداتی که به عملکردش وارد است عملکرد خوبی از خود بر جای گذاشته، لذا انتخابات مجلس دوازدهم نیز باید بر مبنای رویکرد در پیش گرفته شده در انتخابات پیشین مجلس پیش رفت و به عبارتی مجلس یازدهم را تکرار کرد. اما رویکرد سوم معتقد به انتخاب اصلح است؛ اما با این نکته که شاخصهای انتخاب اصلح را خودشان تعیین میکنند و راه خود را میروند. رویکردهای 3 گانهای که میتوان آنها را در میانه روهای اصولگرا؛ شورای ائتلاف و وحدت و جبهه پایداری و شریان جستوجو کرد.
*ائتلاف یا انشقاق؟
نگاهی به مناسبات درون گروهی اصولگرایان حکایت از این دارد که رقابت میان تندروها یعنی جبهه پایداری و شریان و طیف میانه اصولگرا یا همان طیف قالیبافیها بسیار سنگین است و آنگونه که خبر میرسد اگر هم به هر نحوی نوعی ائتلاف شکننده در انتخابات پیشرو برای اصولگرایان مثل سال 98 پیش آید این بار دیگر جبهه آقاتهرانی و قالیباف با هم نخواهند ساخت. هر چند که در جریان تبلیغات انتخابات مجلس یازدهم نیز دو طرفی که خود را صاحب شانس کسب اکثریت میدانستند یعنی طیف قالیباف و جبهه پایداری، به شدت روابط متلاطمی با یکدیگر داشتند و روز به روز اختلافاتشان بیشتر میشد. این اختلافات سبب شد تا در روزهای منتهی به برگزاری انتخابات، هر یک از این دو طرف، اقدام به انتشار لیستهای جداگانه از یکدیگر کردند. اما این امر و در شرایطی که هیچ تهدیدی از جانب رقبای آنها وجود نداشت، باعث نگرانیهای زیادی در اردوگاه اصولگرایان شد و چهرههای پر نفوذ اصولگرایان، از هر روزنهای برای ریشسفیدی استفاده میکردند. البته افراد زیادی سعی کردند که دو طیف را به توافق برسانند اما تلاشها بیفایده بود. نهایتا حدادعادل که بهدلایل مختلف نسبت به سایرین نفوذ بیشتری در بین این دو طیف دارد، توانست محمدباقر قالیباف و مرتضی آقاتهرانی را به یکدیگر نزدیک کند و فهرست مشترک آنها نهایتا تنظیم شود تا دو سه روز مانده به انتخابات، بدنه اجتماعی اصولگرایان خیالشان از بابت «وحدت» نیروهایشان راحت شود. توافق بزرگ در این فهرست مشترک، سرلیستی محمدباقر قالیباف بود. اما امروز بازی عوض شده و شرایط فرق میکند. چرا که آنها از اساس نوع تفکر، رویکرد و عملکرد یکدیکر را قبول ندارند. این مساله را میتوان در دوره 4 ساله مجلس یازدهم و اختلاف نظر میان پایداریهای مجلس با طیف قالیبافیها مشاهده کرد. چنانکه از همان سال اول ائتلاف شکست و شاهد اختلافات این دو دسته اصولگرایی بودیم. حال پرسش اینجاست که تضمینی وجود دارد که اگر باز هم با یک ریشسفیدی از سوی بزرگان اصولگرا یک وحدت نیم بند و نصفه و نیمه در میان اصولگرایان شکل گرفت بازهم جبهه پایداری بازی را به هم نزد و ساز ناکوک خود را کوک نکند؟ نشست مبنا در حرم امام(ره) باعث شد تا تندروها این اختلافات و انتقادات را کلید بزنند و قالیباف، رضایی و طیف آنها را به ایجاد اختلاف در این جریان متهم کنند. اما بر کسی پوشیده نیست که آنها مجلسی مثل مجلس یازدهم؛ اما با حضور اکثریت افراد منتسب بهخود میخواهند. در حالیکه سایرین چه در جریان اصولگرای میانه و چه در میان معتدلی و اصلاحطلبان در صدد تشکیل مجلس عقلا تر برای حل مشکلات کشور هستند.
*جبهه پایداری و شریان بازی را باختهاند
یک فعال سیاسی اصولگرا در ارتباط با اختلافات درونی اصولگرایان اظهار داشت: من اتفاقی که برای مبنا افتاد را مثبت ارزیابی میکنم به این دلیل که به هر حال جریان اصولگرا به طور جدی وارد انتخابات شد و صفبندی جریانات سیاسی در انتخابات آینده را بهصورت روشنتر و عملیاتیتری کلید زد. از این جهت جریان آقای قالیباف و محسن رضایی میتوانند افتخار پیشتازی راجع به موضوع گرم کردن انتخابات را به نام خودشان ثبت کنند. محمد مهاجری به «آرمان ملی» گفت: طبیعتا در مقابل این جریان آقای قالیباف دو جریان قرار دارند که به نظر میرسد چون هر دو بازی را باختهاند به اینها حمله میکنند. یکی جریان پایداری و دیگری جریان شریان که گرچه با یکدیگر همپوشانیهایی دارند؛ اما برای خود از همدیگر فاصله تعریف میکنند. بلافاصله هر دو جریان شروع به انتقاداتی به آقای قالیباف و اطرافیانش کردند که چرا چنین برنامهای را برگزار کردید که باعث اختلاف اصولگرایان شود. من معتقدم این انتقاد به جریان مبنا وارد نیست به خاطر اینکه هر کسی این میتینگ را برگزار میکرد چه پایداری؛ چه شریان و ... به هر حال میتوان این اتهام را به او چسباند. هر کس بخواهد انتخابات را داغ کند باید از جایی شروع کند و نمیشود هرکس در این راه قدمی برداشت به ایجاد اختلاف محکومش کنیم که میخواهی در موضع برتر قرار بگیری. وی افزود: این حق همه جریانات است که بیایند و در مجلس دست بالا را داشته باشند. اما اینکه در عمل باعث اختلاف میشود به حرکت مبنا میتواند باعث اختلاف میان اصولگرا شود. اما نه به این معنا که این اختلاف وجود نداشته و تازه الان به وجود میآید. این اختلاف وجود داشته فقط تشکلی که در حرم امام(ره) برگزارشد این را کلید زد. مهاجری تصریح کرد: پرسش اینجاست که چنین شرایطی برای همه جریانات به لحاظ مالی، مجوز وزارت کشور و برگزاری مراسم در حرم امام(ره) برای همه است یا فقط آقای قالیباف؟ وی تاکید کرد: من معتقدم جریان اصولگرا تا زمانیکه رقیبی نداشته باشد ممکن است با دو یا سه لیست هم ورود کند. اما اگر این احتمال را بدهد که رقیبی داشته باشد از اصولگرایان معتدل یا اصلاحطلبان در آن صورت به لیست واحد روی خواهد آورد. اتفاق دیگر نیز این است که رقیب جدی نداشته باشند اما با اینکه رقیب جدی ندارند نگران این باشند که میزان رایآوری کاندیداهایشان کم باشد. در این صورت نیز ممکن است که بخواهد به وحدت اتفاق برسند.
*آرمان ملی
|