بازنده نهائی جنگ غزه قبل از آنکه سید حسن نصرالله از ورود نیروهای مقاومت از جبهههای مختلف به دفاع از مردم غزه و مقابله با رژیم صهیونیستی خبر بدهد، انصارالله یمن و جبهه مقاومت اسلامی عراق وارد صحنه شدند. مهمتر اینکه در الجزایر مجلس این کشور با رای تمامی اعضاء مصوبهای گذراند که به موجب آن رئیس جمهور مجاز است وارد جنگ با اسرائیل شود.
حزبالله لبنان نیز از روزهای آغاز جنگ اخیر غزه حملاتی را علیه پایگاههای رژیم صهیونیستی شروع کرد که همچنان ادامه دارد. سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی جمعه در بیروت اعلام کرد رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا در غزه جنایت میکند و اگر حمایت آمریکا که با ناوها و پایگاههای نظامی خود در منطقه، ارسال انواع سلاحها، 10 میلیارد دلار کمک مالی و اعزام ژنرالها و سفر مسئولانش به فلسطین اشغالی عملاً و علناً مدیریت جنگ علیه مردم فلسطین را برعهده دارد نبود، اسرائیل نمیتوانست مرتکب اینهمه جنایت شود. به همین دلیل، آمریکا مسئول جنایات رژیم صهیونیستی در غزه است و باید تاوان آن را بدهد. کنگره آمریکا 14 میلیارد دلار دیگر هم برای جنگ به اسرائیل تصویب کرده است که نشانه ضعف شدید این رژیم جعلی و همراهی مضاعف آمریکا با آنست.
نکته قابل توجهتر اینکه ورود نیروهای مقاومت از جبهههای مختلف به صحنه نبرد علیه رژیم صهیونیستی به نبرد نظامی محدود نمیشود و شامل جنبههای اقتصادی و امنیتی هم خواهد بود. این نیروها که در چند کشور مهم با ویژگیهای استراتژیک حضور دارند، میتوانند منافع رژیم صهیونیستی در کل منطقه را به خطر بیاندازند، گلوگاههای اقتصادی این رژیم را در دست بگیرند و امنیت آن را با خطر جدی مواجه کنند. سید حسن نصرالله در سخنرانی جمعه خود وارد این جزئیات نشد ولی تا آنجا که به حزبالله لبنان مربوط میشود به این نکته مهم اشاره کرد که برای تمام گزینهها و احتمالات آمادگی دارد حتی برای مقابله با ناوهای آمریکائی هم تدارک دیده است.
تجربیات متعدد صهیونیستها در جنگ با حزبالله و حماس در سالهای دهههای 70 و 80 و 90 باید به آنها و حامیانشان آموخته باشد که در برابر نیروهای جبهه مقاومت ناتوان هستند. در آن جنگها هربار با یک جبهه درگیر بودند و در عین حال شکست میخوردند و اکنون که از چند جبهه مورد حمله قرار گرفتهاند قطعاً شکست بزرگتری در انتظارشان است. این واقعیت از این نظر اهمیت بیشتری پیدا میکند که اکنون نیروهای مقاومت از دو جهت قویتر از گذشته هستند؛ تجربهای که در نبردها اندوختهاند و پیشرفتهائی که از جهت سلاح و امکانات نظامی به دست آوردهاند.
علاوه بر اینها، ورود کشور مهمی همچون الجزایر به جنگ علیه رژیم صهیونیستی از جنبههای سیاسی، روانی و نظامی دارای اهمیت زیادی است. این واقعه ممکن است به ورود بعضی کشورهای دیگر عربی به جنگ علیه صهیونیستها منجر شود که در آن صورت بسیاری از معادلات منطقهای و بینالمللی تغییر خواهند کرد. با توجه به همین رویدادهاست که احتمال میرود عناصر پشت صحنه جنایات رژیم صهیونیستی وادار به تجدید نظر شوند و جنگ را متوقف کنند.
آنچه از هماکنون کاملاً روشن است اینست که صهیونیستها در هر دو صورت این جنگ را باختهاند. زیرا اگر به ملاحظه ورود نیروهای مقاومت از جبهههای مختلف به صحنه نبرد صهیونیستها جنگ را متوقف کنند، حماس امتیازات زیادی به دست خواهد آورد و پیروز میدان خواهد بود و اگر جنگ ادامه پیدا کند با توجه به اینکه در مدت یک ماهی که از آن گذشته، رژیم صهیونیستی غیر از کشتار غیرنظامیان هیچ دستاوردی نداشته و از نظر نظامی نشان داده که کاملاً ناتوان است، باز هم پیروزی با حماس خواهد بود و شکستی تاریخی در پرونده صهیونیستها ثبت خواهد شد.
|