فلسطین در نگاه و عمل امام خمینی (ره) فلسطین محل تولد و زندگی برخی انبیای اولوالعزم(ع)، مانند ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع) بوده است و شهر بیتالمقدس را در دل خویش دارد. شروع بنای بیتالمقدس (به عنوان مسجد) به دست داوود نبی(ع) و تکمیل آن به دست سلیمان(ع) بود و بارها، از جمله در دوران عبدالملک بن مروان تجدید بنا شد. این مسجد در قرآن «مسجدالاقصی» نامیده شده و محل معراج پیامبر اسلام(ص) بوده است.
اسلام در زمان خلیفه دوم وارد سرزمین فلسطین شد. در سال 1095م جنگهای صلیبی آغاز گردید و فلسطین طی یک قرن میان مسیحیان و مسلمانان دست به دست شد؛ تا اینکه صلاحالدین ایوبی در سال 1192م آن را فتح کرد. پس از آن تا سال 1917م/ 1296ش زیر سیطره عثمانی قرار گرفت و سپس زیر سلطه استعمار درآمد.
مورخان صهیونیست معتقدند تلاش برای تاسیس اسرائیل در واقع بازسازی مجدد حکومت یهود در این منطقه است. نخستین مهاجران یهود در اوایل سال 1880م/ 1259ش از روسیه وارد فلسطین شدند. یهودیان، در آن برهه زمانی، به هدف تاسیس حزبی خاص در سال 1897م/ 1276ش، در شهر بال سوئیس به سرپرستی «هرتزل» کنگرهای تشکیل دادند و تصمیم به تشکیل «سازمان صهیونیسم جهانی» گرفتند.
در سال 1897م/ 1276ش دولت انگلیس با طرح توطئهای، سرعت فروپاشی امپراتوری عثمانی را ـ که مانعی بر سر راه تصرف فلسطین بهشمار میرفت ـ تشدید کرد؛ سپس در زمان جنگ جهانی اول و براساس قرارداد سایکس ـ پیکو 1916م/ 1295ش، بخش وسیعی از سرزمینهای عربی، ازجمله فلسطین را در اختیار گرفت و آنگاه بر پایه اعلامیه بالفور (وزیر خارجه وقت انگلیس) 1917م/ 1296ش، به صهیونیستها وعده داد فلسطین را برای تشکیل «وطن ملی یهود» در اختیارشان قرار دهد. یهودیان برای محققکردن این وعده، به سراغ متفقین پیروز در جنگ جهانی اول رفتند و توانستند با کمک سرمایهداران یهودی، شورای عالی دول متفق را در سال 1920م/ 1299ش به اجرای اعلامیه بالفور وادار کنند تا فلسطین تحت حمایت انگلیس قرار گیرد. در ادامه اجرای این نقشه در 14 مه 1948م/ 1327ش، نیروهای انگلیسی از فلسطین خارج شدند و پس از ساعاتی دولت اسرائیل در تلآویو اعلام موجودیت کرد.
آغاز موضعگیری امام خمینی
از اواخر دهه 1320، رژیم پهلوی روابط غیررسمی و پنهانی خود را با دولت اسرائیل برقرار کرد. محمدرضاشاه پهلوی براساس خواسته آمریکا، خواستار تقویت و تحکیم روابط همهجانبه خود با اسرائیل بود. بدین ترتیب رژیم طی دهه چهل، روابط خود را با اسرائیل گسترش داد؛ روابطی که همه عرصههای سیاسی و نظامی ـ امنیتی و اقتصادی را شامل میشد. امام خمینی با ورود به صحنه مبارزه در نخستین سالهای دهه چهل شمسی، در کنار اعلام حمایت از مردم مظلوم فلسطین، اسرائیل و صهیونیسم را خطری برای جهان اسلام و صلح و امنیت منطقه و همه مسلمانان، بهویژه ایرانیان برشمرد و حملات خود را متوجه محمدرضا پهلوی و حامیان صهیونیستی و آمریکایی او کرد.
امام خمینی در بعد فقهی معتقد بود اگر سرزمین مسلمین تحت سلطه کفار درآیند و قدرت اسلام تحتالشعاع قرار بگیرد، بر همه مسلمانان واجب است با جان و مال از سرزمینهای اسلامی حمایت کنند. نخستین موضعگیری عمومی ایشان درباره فلسطین به سال 1341 بازمیگردد. در شهریور این سال، ایشان طی سخنانی، مخالفت خویش را با دولت اسرائیل اعلام و خود را حامی دولتهای مسلمان در برابر اسرائیل معرفی کرد. از این تاریخ تا اواسط سال 1343، امام خمینی به مناسبتهای گوناگون علیه اسرائیل و تقویت روابط حکومت پهلوی با این کشور موضعگیری کرده است. ایشان به دولتهای اسلامی درباره قضیه فلسطین اعلام خطر میکرد و آنها را به پرهیز از اختلافات و تلاش برای بیرونراندن اسرائیل از فلسطین و دفاع از حقوق آوارگان فلسطینی فرا میخواند.
امام خمینی در سال 1347، در پاسخ به پرسش نماینده الفتح درباره جواز استفاده از وجوهات شرعی برای کمک به رزمندگان فلسطینی، ضمن تاکید بر دفاع همهجانبه از اسلام و جهاد در برابر اشغالگران صهیونیست و لزوم حمایت از نیروهای مبارز فلسطینی، اختصاص بخشی از اموال شرعی، مانند زکات و سهم امام(ع) را به مجاهدین فلسطینی شایسته، بلکه واجب شمرد. ایشان در پیام به زائران بیتاللهالحرام در سال 1349، به مسلمین جهان درباره فلسطین هشدار داد و دوری سران کشورهای اسلامی از اختلافات را در حل مشکلات فلسطین موثر دانست؛ چنانکه با انتقاد از برخی سران ممالک اسلامی، که با وجود منابع سرشار طبیعی و جمعیت فراوان نتوانستند دست صهیونیسم را از سرزمین فلسطین کوتاه کنند، اعلام خطر کرد که مقصود قدرتهای استکباری از ایجاد اسرائیل، تنها اشغال فلسطین نیست، بلکه هدف نهایی آنان تسلط بر همه کشورهای عربی است.
در اواسط سال 1352 و به هنگام رویارویی دولتهای عربی با اسرائیل، در جنگ سوم اعراب و اسرائیل، امام خمینی، مسلمانان را به توکل بر خدا و حمایت از مجاهدان فلسطینی و نثار جان و مال خویش در راه دفاع از فلسطین اشغالی و رهاساختن آن از اسارت استعمار فرا خواند. ایشان در پیامی به ملت مسلمان ایران، همزمان با اعتراض به جشنهای 2500ساله، ضمن اعلام ناخرسندی از همکاری محمدرضا پهلوی با اسرائیل و اعتراض به بیاعتنایی او به جنگ اعراب و اسرائیل، مقصود پهلوی از صحنه سازیها و دستگیری بسیاری از علما و روشنفکران ایرانی و تبعید و شکنجه آنان را سرگرم کردن ملت ایران به مصیبتهای خود و جلوگیری از گسترش دامنه مبارزه اعراب با اسرائیل و عدم همراهی مردم ایران با مبارزان فلسطینی بیان کرد. با نزدیک شدن به سالهای آخر حیات رژیم پهلوی و اوجگیری مبارزات مردم (1356 و 1357)، مناسبات و روابط ایران و اسرائیل رو به سردی نهاد و با پیروزی انقلاب اسلامی بهکلی قطع شد.
پس از انقلاب اسلامی
امام خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تعیین جمعه آخر ماه رمضان به عنوان روز قدس، خواستار پیوند و اتحاد مسلمانان برای حمایت از حقوق مردم فلسطین شد. ایشان اختلاف و تفرقه میان مسلمانان را عامل بقای اسرائیل میدانست و در بیانی تمثیلی خاطرنشان کرد اگر مسلمین با وحدت، هر کدام یک سطل آب بر سر این رژیم میریختند تا به حال نابود شده بود. از دیدگاه ایشان، مسئله قدس، مسئلهای قومی و مربوط به یک کشور یا حتی مسلمانان جهان نیست، بلکه واقعیتی مربوط به موحدان جهان و مومنان گذشته و حال و آینده است. ایشان پس از ترسیم مفاهیم انسانی و اسلامی مسئله فلسطین، رسالت آزادی آن را به عهده امت اسلامی قرار داد؛ زیرا ایشان قدس را حقی میدانست که از آنِ مسلمانان است و باید به آنان بازگردانده شود. ایشان مسئله فلسطین را محور مبارزه با مستکبران ارزیابی میکرد و روز قدس را روز حیات اسلام و روز تعیین سرنوشت ملتهای مستضعف برمیشمرد و ملل مسلمان را به اقدامات اصولی و عملی برای آزادی قدس فرامیخواند. حمایت و پشتیبانی قاطع امام خمینی از ملت فلسطین سبب شد فلسطینیان، اصول جهاد و شهادت و فداکاری در راه هدف را که نماد شیعیان و شعارهای انقلاب اسلامی ایران بود، به عنوان اصول اساسی سازمانهایی، مانند جهاد اسلامی فلسطین مطرح کنند.
نقد موضع کشورهای اسلامی
در جریان منازعات و درگیریهای فلسطین و رژیم اشغالگر قدس، سازمان ملل و سران کشورهای عرب و مقامات بلندپایه آمریکا و دیگر کشورهای غربی چندین طرح و پیشنهاد صلح ارائه کردند؛ اما این طرحها غالباً یکطرفه بود و در آن منافع طرف فلسطینی رعایت نمیشد و اگر گاهی دربردارنده منافع ملت فلسطین و آوارگان فلسطینی بود، اسرائیل آن را رد میکرد.
امام خمینی در طول مبارزات مردم فلسطین، ضمن انتقاد از دولتهای اسلامی که به جای حمایت از مردم فلسطین، بیاعتنایی در پیش گرفته یا احیاناً یاری دهنده جنایتکاران شده یا به مذاکرات بینتیجه مشغول بودند، مسلمانان را به حمایت و دفاع از مبارزان فلسطینی با هر وسیله ممکن و دفع اسرائیل با تلاش و وحدت اسلامی فرامیخواند. برخلاف نظر امام خمینی و عملکرد جمهوری اسلامی ایران، دولتهای کشورهای اسلامی، بهویژه سازمان همکاری (کنفرانس) اسلامی، با برخوردی منفعلانه و محافظهکارانه واقعیت اسرائیل را پذیرفتند و در اجلاسهای 1984 و 1994م مراکش، 1978م کویت و 1991م سنگال به دنبال طرح سازش با این رژیم برآمدند.
امام خمینی معتقد بود مذاکره با سیاستمداران جنایتکار تاریخ، قدس و فلسطین را نجات نمیدهد، بلکه این تلاشها در قالب طرحهایی، نظیر طرح سادات و فهد برای برقراری صلح در منطقه، تنها به کوتاهکردن دست مردم مسلمان از سرنوشت خویش میانجامد. طرح هشتمادهای فهد که از رژیم اسرائیل میخواست از سرزمینهای اشغالی سال 1967م خارج شود، در واقع به معنای شناسایی حاکمیت و استقلال و تمامیت ارضی رژیم صهیونیستی بود. امام خمینی ضمن اعتراض به این طرح و اعلام خطر درباره آن، نتیجه پذیرش چنین طرحی را سلطه و حاکمیت اسرائیل بر تمام سرزمینهای عرب برشمرد.
امام خمینی همچنین با اعتراض به سازمانهای بینالمللی که از متجاوزان به فلسطین و کشورهای عربی پشتیبانی میکنند، آنها را عامل زورگویان معرفی کرد و مستضعفان را به قطع امید از آنان و اتکا به خدا و مبارزه با دشمنان خود فرا میخواند. ایشان سکوت و سازش سران کشورهای اسلامی در برابر جنایات اسرائیل در سرزمین فلسطین را محکوم کرده، بر لزوم مبارزه با اسرائیل تا بازپسگرفتن سرزمین فلسطین تاکید میکرد.
*فلسطین محل تولد و زندگی برخی انبیای اولوالعزم(ع)، مانند ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع) بوده است و شهر بیتالمقدس را در دل خویش دارد
*امام خمینی: اگر مسلمین با وحدت، هر کدام یک سطل آب بر سر این رژیم میریختند تا به حال نابود شده بود
*امام خمینی معتقد بود مذاکره با سیاستمداران جنایتکار تاریخ، قدس و فلسطین را نجات نمیدهد، بلکه این تلاشها در قالب طرحهای مختلف، تنها به کوتاهکردن دست مردم مسلمان از سرنوشت خویش میانجامد.
*جمهوری اسلامی
|