نسلکشی و پاکسازی قومی در غزه اکنون تهدیدی است جدی که به گمانم اندکاندک به اقدامی بالفعل تبدیل میشود! با توجه به حمایت اروپا و آمریکا و... بیعملی اعراب و کشورهای مسلمان، چشمبستن روسیه و... کمترین نتیجه محتمل، ترک اجباری خانه آبا و اجدادی فلسطینیان و رفتن به سوی مصر و... است؛ میهمانان ناخوانده بیسرزمین. به تجربه آشنا، با قطعیت میتوان گفت که این هجرت، قطعا موقت نخواهد بود! آوارگی و سرنوشتی بسیار غمبار و ظالمانه با تبعات مصیبتبار گوناگون که بیتردید در سطوحی با نقار و خشونت خود را خواهد نمایاند. اسرائیل با پشتگرمیهای دریافتی همچنان بیمحابا درشتی میکند و به پیش میرود! خب چه میتوان یا چه باید کرد!؟ همه میدانیم که «سیاست» آنچنان که مشهور است، از زاویهای، چندان هم «بیپدر و مادر» نیست! تحولات با اندکی فرازونشیب در دامنه فهم، هنجارها، زمینهها و سازوکارهای حکومتها، شاخصههای خود را دارد. در بیمی محتمل، شوربختانه میتوان از شعلهورشدن و بسط این جنگ به لبنان و... گفت! که فارغ از نتیجه، آسیب و ویرانی و... آن حتمی و اجتنابناپذیر است. با این توضیح از مقدمه میگذرم و در حاشیه هنجارهای فوق، با درک محدود خود، به حرمت انسان از زن و مرد و کودک و از پیر و جوان با استیصال میخواهم از یک آرزو سخن بگویم. با تصور نزدیکی و ترسناکبودن نتایج فاجعهآمیز ورود ارتش خشن اسرائیل به غزه، به مجموعهای از اقدامات فوری گسترده مکمل اگر نه جایگزین برای جلوگیری از آن باید اندیشید! به فراخوانی برای شکلگیری ارادهای در سطح کشورهای مسلمان و حتی در مرحله بعد فراتر از آن. فراخوانی انساندوستانه با حسن نیت برای رسیدن به اجماعی اگر نه مطلوب بلکه حداقلی! و مرادم از آن در مرحله نخست، رسیدن به «بالاترین مواضع سیاسی و اجرائی ممکن کشورها و ملتهای دنیای اسلام» است و احیانا یک «برنامه عمل» مشترک. تحرکی متفاوت برای فروکاستن و اگر نه خاموشی این فاجعه انسانی و... .
به اقتضای شرایط پیچیده جاری، مشارکتی مسئولانه و حتیالامکان به دور از رقابتها و خودنماییهای معمول کشورها با هر امکانی که میسر و در هر جایی که ممکن شود، در مکه یا استانبول یا...! بیتوجه به آنکه شخص یا کشوری محور یا رئیس باشد یا نباشد و با خیالپردازی اضافه میکنم، حتی اگر پذیرفته شود با بسیج و بهکارگیری همه یا پارهای از شخصیتها و کادرهای ورزیده راندهشده به منظور غناسازی نتایج و مصوبات. اگر مخاطرات انسانی در نزد مقامات عالیه خوفناک است و اگر این نگره کورسویی از امید در انتهای یک کوچه تاریک برای کاستن از آلام مردم غزه را تداعی کند، پس لابد باید با تمام توان در این میدان حاضر شد.
در این زمینه سازمان ملل، یونسکو و... بهویژه «سازمان همکاری اسلامی» و همچنین همراهکردن افکار عمومی جهانی از طریق رسانهها و هر نهاد تأثیرگذار دیگر میتواند هدف باشد. فرض در پسِ این پیشنهاد آن است که:
1- کشورهای عرب و مسلمان و حتی پارهای دیگر از کشورها، طالب این قتلعام و تبعات ناگوار آن نیستند؛ ولی نمیخواهند بهای سنگینی برای آن بپردازند! خب این امکان جمعی هزینه زیادی برای آنان در بر نخواهد داشت و اگر داشته باشد که ندارد، توزیع خواهد شد. از منظری دیگر با همراهشدن کشورهای
کم یا بیش بیتفاوت، صدای جمع تقویت خواهد شد. بر این مبنا، پیشنهاد، تشکیل سریع جلسه اضطراری سازمان همکاری اسلامی است.
2- درست است که اسرائیل حامیان پرقدرت و رسانههای بانفوذی را در چنگ دارد، ولی اقلیتی است که اصولا محبوب نیست، بهویژه در نزد افکار عمومی و جامعه روشنفکری، این تحرک بشردوستانه در کنار یا در ترکیب با تهدیدات وحشیانه و زورگویی آشکار رهبران اسرائیل، به احتمال قوی انرژیهای زیادی را در جهان آزاد خواهد کرد.
3- سازمان ملل و نهادهای مرتبط در این عرصه، زمینه مهیا و روانتری برای نقشآفرینی قانونی و کارسازی خود خواهند یافت.
4- در شرایطی اینچنین، تحرک علمای مذاهب اسلامی که گویا با ابتکار آیتالله سیستانی برای همنوایی با الازهر و... آغاز شده است، در پرتو این اقدام، منطقا تعمیم و بالندگی افزونتری خواهد داشت؛ تحرکی که میتواند با ارتباط و تشریک مساعی با واتیکان و دیگر فرق مسیحی و شاید یهود و... در سپهر جهانی تقویت شود.
5- این تحول از وجاهت تصنعی و قدرت مانور عملیاتی، سیاسی و تبلیغی اسرائیل کاسته و در پشتیبانیهای حامیان آن بسته به میزان توفیق، اختلال و گونهای انفعال ایجاد میکند.
6- همکاری و همسازی فوق، با عبور از سرگشتگیهای موجود و کاستن از اصطکاکها، در داخل و خارج شرایط و فضای هماهنگ و بالندهتری را خلق خواهد کرد.
7- برنامه عمل حتی اگر حداقلی نیز باشد، اراده و اقدامی مشترک و هماهنگی معناداری را نشان خواهد داد.
باور بر آن است که چنین تحولی در صورت تحقق، با نمایش گونهای اتحاد فراموششده، دگرگونیهای بازدارندهای را در مواضع و مناسبات کشورها، نهادها و حتی رسانههای جهانی به سود غزه و فلسطین خلق خواهد کرد. بدیهی است که میتوان این پیشنهاد خام را اصلاح و در جهات مختلف تکمیل کرد؛ اما مراد من اکنون، تنها طرح یک ایده بود. تا ... چه در نظر آید.
*شرق