بازيگران نبرد حماس با اسراييل؟ برخي تحليلها درخصوص بازيگران اصلي تحولات فلسطين اشغالي مطرح ميشود كه اكت يا دليل قانعكنندهاي درخصوص آن مطرح نميشود، ازجمله اين اظهارات دخالت روسيه و چين و... در روند كلي حمله حماس به اسراييل است. اين درحالي است كه هم چين و هم روسيه ارتباطات گستردهاي با اسراييل داشته و همچنان نيز دارند. البته ممكن است به خاطر سياستهاي غلط نتانياهو از اسراييل حمايت نكنند اما حاضر نيستند از حماس هم در عرصه ميداني دفاع كنند. برخي افراد معتقدند كه ريشه حمايت روسيه از حماس در راستاي در حاشيه قرار گرفتن نبرد اوكراين و روسيه است. ضمن اينكه روسيه به دليل اينكه اسراييل از اوكراين حمايت كرده از سياستهاي دولت اسراييل عصباني و ناراحت است. اما بعيد است كه اين ناراحتي منجر به حمايت روسيه از حماس شود! درخصوص چين هم به موضوعات راهبردي اقتصادي اشاره و اعلام ميشود به دليل سرمايهگذاريهاي انبوه چينيها در پروژه جاده ابريشم و آغاز پروژهاي موازي توسط امريكا، اسراييل و هند، چين به دنبال آن است كه از طريق ناامن كردن منطقه ايده يك جاده و يك كمربند را بدون هيچ رقيبي پيش ببرد. واقع آن است كه نه يك طرح بلكه دهها طرح در راستاي انتقال انرژي و حمل و نقل جادهاي، ريلي و... مطرح است. يكي از آنها طرحي است كه در اجلاس جي20 مطرح شد. اين طرح مستلزم 400 تا 500 ميليارد دلار سرمايهگذاري است. از سوي ديگر اين طرح بسيار زمانبر است و ممكن است بين 5 تا 10 سال زمان نياز داشته باشد. اين تصور كه چين به خاطر يك چنين پروژهاي، منطقه خاورميانه را وارد آتش و آشوب كند، چندان معقول به نظر نميرسد. هر چند من كارشناس اقتصادي نيستم اما فكر ميكنم اين پروژهها زماني اجرايي ميشوند كه صرفه اقتصادي داشته و سپس امنيت كافي زمان اجراي آن وجود داشته باشد. وقتي هنوز نشانهاي از اجراي اين پروژه وجود ندارد، بعيد است چين يك چنين بحراني را استارت بزند، آنهم چيني كه سياست درگير شدن با اسراييل را دنبال نميكند و همكاريهاي اقتصادي، نظامي، ارتباطي و... با صهيونيستها دارد. در سياست وقتي از بازيگران يك رخداد صحبت ميشود...
يعني كشوري كه نقشآفريني موثري ميكند و پس از آن هم منافع بسياري داشته باشد. امريكا و اسراييل و غرب يك طرف ماجرا هستند و در نقطه ديگر، فلسطين و حماس و كشورهاي حامي فلسطين قرار دارند. ايران به صورت كلي اعلام كرده از حقوق فلسطينيها دفاع ميكند. نبايد فراموش كرد كه اسراييل حقي براي فلسطينيها قائل نيست و حتي طرح امريكا براي شكلگيري دو كشور را بر نميتابد. هنوز مدت زمان زيادي از حمله اسراييل به غزه و ترور كردن يك فرمانده حماس نميگذرد. اسراييل تصور ميكرد مشكل تمام شده اما فلسطينيها صبر كردند و زماني به اسراييل يورش بردند كه اسراييل تصور آن را هم نميكرد. هم از دريا، هم از زمين و هم از هوا يورش برده و اصل غافلگيري در آن رعايت شد. اما ريشه بروز اين مشكلات، سياستهايي است كه اسراييل به كار ميگيرد و در آن حداقل حقي براي فلسطينيها تصور نميشود. از سوي ديگر، خشونت هم خشونت ميآورد. وقتي مردمي سالها سركوب ميشوند، هر زمان كه فرصتي ايجاد شود، طرف مظلوم جبران ميكند. امروز اسراييل در حال حملات وسيعي است اما بحران به اين شكل حل نميشود. مشكل زماني حل ميشود كه حق مردم فلسطين براي زيست انساني به رسميت شناخته شود.
*اعتماد
|