اخراج اساتید «خودکشی فرهنگی» است نماینده بستان آباد در مجلس،اخراج اساتید دانشگاه را خودکشی فرهنگی خواند. غلامرضا نوری قزلجه در گفتگو با جماران تصریح کرد: زمانی که این محدودیتها ایجاد شود که افراد باید این گونه فکر کنند و افراد بایدهمانطور که ما میخواهیم فکر کنند این به معنای بستن مسیر توسعه علمی و فرهنگی است و همان جا است که فرهنگ و تمدن و علمی تولید نمیشود. اگر قرار باشد همه یکسان و مانند جریان سیاسی فکر کنند، زمان تعطیلی توسعه علم و فرهنگ است. به همین دلیل میگویم این کار خودکشی فرهنگی است و امیدوار هستیم که ادامه پیدا نکند و جلوی این کار گرفته شود؛ هر چند که من قبلا هم پیشبینی کردم این موضوع حتی به حوزههای علمیه هم برسد که به تدریج آثار و سر و صداهای آنها به گوش برسد و حتی به حوزههای علمیه هم این تحجر و این نوع نگاه رسوخ پیدا میکند که با این نوع افرادی که اندیشههای متنوع دارند برخورد پیدا کند.
این نماینده مجلس ابراز امیدواری کرد: این نوع رفتارها و این نوع نگاهها اصلاح شود؛ اقلیتی اگر نگاه خود را اصلاح نمیکنند حداقل آن را به جامعه و اکثریت تحمیل نکنند و اجازه دهند مسیر رشد و تعالی انسانهاهمانطور که خداوند متعال مقدر کرده و انسانها را متکثر و متنوع آفریده است و تکالیفشان را به اندازه وسعشان تعریف کرده است که این خود دلیل بر تکثر چه از نظر تکوینی و چه تشریحی است و حداقل صاحبان این تفکر اقلیتی مقابل اراده الهی نایستند و اجازه دهند که جامعه انسانی و ایرانی هم همپای آن رشد تعالی و فرهنگی خود را داشته باشد.
وی با انتقاد از عدم موضعگیری وزیر علوم در قبال این روند، گفت: وزیر علوم هم در شاکله همین دولت است و اگر افکارش هم مانند دولت نباشد باید مانند دولت فکر کند، اما من مخالفت یا حساسیتی را از وی ندیدم و نشنیدم یا دستکم آن را علنی نکردهاند که این امر جای تعجب دارد. متولی دانشگاهیان در حوزه حاکمیت دولتی وزیر علوم است که انتظار میرود حمایتهای لازم را از آنها داشته باشد..
نوری قزلجه اضافه کرد: قطعا در محیط آموزشی حرف اول را آموزش میزند؛ آن جا محیط آموزشی است و از دانشگاهها هم این انتظار میرود که به تولید علم بپردازند، ولی تولید علم را نمیتوان آزادی اندیشیدن، آزادی بیان، بدون آزادی اظهار عقیده، نقطه نظر، مطلب و نتیجه پژوهش تفکیک کرد. همین که میگوییم دانشگاه میخواهد علم تولید کند، باید بدانیم که در آزادی و آزادی بیان میتواند آن را تولید کند؛ اگر غیر این بود قرون وسطی ادامه مییافت، اما آن دوران تمام شد؛ چرا که مانع توسعه علم بود و آن نگاهها باعث فلاکت و بدبختی جامعه بود که اروپاییها آن را به هم زدند و رنسانس اتفاق افتاد.
وی تصریح کرد: اگر میخواهیم نظام جامعیت داشته باشد باید بتواند همه افکار و اندیشهها را در چهارچوب قانون اساسی و امنیت ملی تحمل کند. موقعی احساس مشارکت در مردم و اعتماد بین حاکمیت و مردم تقویت میشود که در رشد و تعالی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور مشارکت داشته باشند و احساس میکنند که هستند و به حساب میآیند و نظراتشان شنیده شده و حداقل آزادانه فعالیت کنند. وقتی تمام این موارد احساس شود، آن زمان مشارکت همه در توسعه کشور اتفاق میفتد که به نفع کشور، نظام و جامعه است، ولی اگر خدایی ناکرده غیر از این باشد، شرایطی مانند شرایط موجود ایجاد میشود که در انتخابات اخیر حدود دو سوم جامعه کنار ماندند و به نوعی در توسعه کشور مشارکت ندارند که آثار آن هم مشهود است.
|