تاريخ انتشار: 10 مهر 1402 ساعت 00:23:34
تصحیح اخلاق حکمرانی

نیکیتا خروشچف که پس از مرگ استالین در شوروی به قدرت رسید، در یکی از نخستین سخنرانی‌هایش خطاب به اعضای کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی گفت: «تا حالا رسم بوده که مسئولین کشور گناه کمبود محصولات کشاورزی را به هوای بد یا مشکلات ساختاری به جا مانده از رژیم سابق نسبت بدهند. اما رفقا، الآن سی‌ و ‌هشت سال از استقرار نظام اتحاد شوروی می‌گذرد. این، زمان کمی نیست. یعنی ما باید احساس شرمندگی بکنیم از اینکه گناه همه تقصیرات و کمبودهایمان را به گردن نیکلای دوم (آخرین تزار روسیه) بیندازیم. این مرد مدتهاست که مرده (خنده حضار). مردم از ما می‌پرسند: آیا گوشتی برای خوردن وجود دارد؟ آیا شیری برای نوشیدن وجود دارد؟ آیا شلوار مناسبی برای پوشیدن وجود دارد؟ بله، این‌جور چیزها ربطی به مقوله اعتقادات حزبی ندارد اما چه فایده‌ای دارد که اگر همه مردم آدم‌های معتقدی باشند اما بدون شلوار در سطح شهر و روستا تردد کنند؟ (خنده حضار)» سخنان خروشچف، به نقل از کتاب «خروشچف» نوشته تابمن، که آقای بیژن اشتری آن را در دست ترجمه دارد.
تقریباً از اواخر دهه 70 در ایران بدگوئی از دولت‌های سابق و نارسائی‌ها را به گردن قبلی‌ها انداختن، رسم شد. در دولت‌های نهم و دهم این رسم بداخلاقانه به اوج خود رسید و به صورت یک روش انحرافی در قامت یک فرهنگ غلط و سخیف در بدنه حکمرانی جا خوش کرد. براساس این روش انحرافی، هر دولتی درصدد برآمد ناکارآمدی خود را به گردن مسئولین قبل از خود بیندازد تا بتواند بر ضعف‌های خود سرپوش بگذارد.
این روش نادرست حتی در تبلیغات و مناظره‌های انتخاباتی داوطلبان ریاست‌ جمهوری هم کاربرد داشت بطوری که اکثر آنها غیر از بدگوئی به رقبای خود حرف چندانی برای گفتن نداشتند. این فرهنگ غلط تا امروز نیز ادامه پیدا کرده و مسئولان اجرائی ضعف‌های خود را به گردن مسئولین قبل از خود می‌اندازند و حاضر نیستند این منطق قوی را بپذیرند که بعد از دو سال تسلط داشتن بر تمام امکانات کشور انتظار اینست که مشکلات معیشتی مردم لااقل بطور نسبی برطرف شده باشد و باز هم مشمول حرف خروشچف هستند که ما باید احساس شرمندگی کنیم که گناه کمبودها را به گردن قبلی‌ها می‌اندازیم.
اگر مسئولان دولت‌ها اندکی براساس اخلاق و انصاف نظر بدهند باید به این واقعیت اعتراف کنند که تمام قوت‌ها به تمام دولت‌ها تعلق دارد کمااینکه تمام دولت‌ها در تمام ضعف‌ها شریکند. انکار خدمات چهار دهه گذشته، انکار واقعیت‌هاست کمااینکه انکار وجود ضعف‌ها هم انکار واقعیت‌هاست. قابل قبول بود که در سال‌های اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گفته شود رژیم شاهنشاهی کشور را دچار عقب‌ماندگی کرد ولی بعد از گذشت چند دهه حالا دیگر نمی‌توان مشکلات و ضعف‌ها را حتی به پهلوی و قاجار هم نسبت داد. هدف از انقلاب این بود که با تشکیل نظام حاکمیتی مردمی، مردم به رفاه و آزادی و سعادت معنوی برسند. هر یک از دولت‌ها در نظام جمهوری اسلامی برای تحقق این هدف تلاش کردند و البته کوتاهی‌ها و کم‌کاری‌هائی هم داشتند. اینکه هر دولتمردی درباره گذشته یکسره منفی‌بافی کند تا بر ضعف‌های خودش سرپوش بگذارد، نه مشکلی از مردم حل می‌شود و نه سودی به خود او می‌رسد. اخلاق حکمرانی ایجاب می‌کند هر دولتی به وظیفه خود با جدیت عمل کند، از تجربیات موفق قبلی‌ها استفاده نماید و درصدد جبران ضعف‌های آنها برآید. حتی خروشچف که شخصیت اول یک حکومت ماتریالیستی بود، اثبات خود به قیمت نفی دیگران را قبول نداشت. چگونه است که ما مدعیان برخورداری از اخلاق اسلامی و حاکمیت دینی، توسل به چنین شیوه مطرودی را مباح می‌دانیم و در همان حال خود را الگوی حاکمیتی جهان معرفی می‌کنیم؟
ایران، کشوری پهناور با ثروت‌های مادی و معنوی کم‌نظیر و نیروی انسانی فوق‌العاده است که اگر فعالان سیاسی تخاصم را کنار بگذارند و دست اتحاد به همدیگر بدهند، به راحتی و با سرعت می‌توانند تمام مشکلات را پشت ‌سر گذاشته و گام‌های بلندی در مسیر پیشرفت و تعالی کشور بردارند. تحقق این آرمان بلند فقط به تصحیح اخلاق حکمرانی نیازمند است، کاری که مهم‌ترین وظیفه امروز مسئولان نظام جمهوری اسلامی است.

*روزنامه جمهوری اسلامی

  تعداد بازديدها: 507
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=97334
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.