عنایات امام حسین (ع) را در زندگی به عینهعنایات امام حسین (ع) را در زندگی به عینه دیدهام آفتاب یزد - یوسف خاکیان: اواسط ماه محرم بود که با او آشنا شدم، البته این اقبال را نداشتم که به صورت رو در رو با ایشان دیداری داشته باشم و این یعنی ما به وسیله تلفن و ایمیل با یکدیگر رابطه برقرار کردیم، نامش علی محمد است و نام خانوادگیاش سهیلیفر، اما صاحب این نام و نام خانوادگی فردی ست که اعتبارش را مدیون کسی است که قیام عاشورا را بنا نهاد و در صحرای کربلا خون خود و یاران و خانوادهاش را در راه دفاع از دین مبین اسلام فدا کرد. بله، داریم درباره حسین بن علی (ع) حرف میزنیم، بزرگمردی که در تاریخ او را با عنوان سیدالشهداء میخوانند، در زیارت متبرک عاشورا عنوان ثارالله را به او دادهاند و ما ایرانیان ارادت ویژه و خاصی به او داریم. یکی از میلیونها ایرانیای که صدای خود را وقف فرزند علی و فاطمه کرده است همین علیمحمد سهیلیفر است، مردی که مداح و نوحه خوان اهل بیت (ع) است و همانطور که پیشتر بیان کردیم اعتبارش را از امام حسین (ع) گرفته و هرچه دارد از صدقه سری امام سوم شیعیان است، اصالتش یزدی است و با آنکه در دانشگاه در رشته میکروبیولوژی درس خوانده اما حب علی (ع) و فرزندانش، او را به سمت هیئتها و دسته جاتی که برای بزرگان دین اسلام فعالیت میکنند سوق داده است. وقتی به او پیشنهاد گفتگو پیرامون فعالیت مذهبیای که انجام میدهد را دادم با رویی گشاده و باز پذیرفت و سر صحبت را باز کردیم و حاصلش همین چیزی شد که در ادامه از نظر میگذرانید.
ابتدا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید.
علی محمد سهیلی فر هستم، در چهارم آبان سال ۱۳۵۱ در شهر یزد به دنیا آمدم. تحصیلاتم در رشته میکروبیولوژی در مقطع کارشناسی است و از دانشگاه کرمان فارغالتحصیل شده ام. دو فرزند دارم پسرم کارشناس مهندسی پزشکی است و دخترم امسال مشغول درس خواندن برای کنکور است.
چه شد که به سمت نوحه سرایی برای امام حسین (ع) رفتید؟
از همان دوران کودکی و حتی یکی دو سال قبل از رفتن به مدرسه یادم هست که به برنامههای مذهبی چقدر علاقمند بودم و از کلاس اول دبستان قرائت قرآن صبحگاهی را اجرا میکردم. همینطور که سن و سالم بالاتر میرفت و به کلاسهای دوم و سوم و چهارم میرفتم بیشتر کارهای مذهبی مدرسه مثل اذان گفتن همیشه به عهده من بود، ضمن آنکه قرائت قرآن هم همچنان ادامه داشت. در سال ۱۳۶۰ پدر مرحومم در یکی از محلههای خوب یزد به نام صفاییه، یک مسجد بسیار بزرگی را احداث کرد و من از همان زمان که تقریبا ۹ سالم بود در آن مسجد بیشتر کارهای مذهبی مانند تلاوت قرآن، اذان گفتن، ادعیه خوانی، مرثیه سرایی را در آنجا انجام میدادم و یک علاقه خاصی به صدای آقای ذبیحی داشتم و سبک و سیاق آقای ذبیحی در مرثیه سرایی را تقلید میکردم. بعد از آن که بزرگتر شدم پدرم در همان اوایل که مسجد را احداث کردند یک هیئت عزاداری به نام هیئت مسجدالرضای صفائیه یزد هم راهاندازی کردند که متشکل از جوانان محله بود و به جرات میتوانم بگویم شاید اولین هیئتی بود که در منطقه صفائیه ایجاد شد به این دلیل که در آن زمان صفائیه هنوز آنقدر بزرگ نشده بود. خاطرم هست که آنقدر کوچک بودم که بزرگترها مرا روی شانههایشان میگذاشتند و من روی دوش این عزیزان میکروفن به دست میگرفتم و با اشعاری که از کتب مختلف انتخاب میکردم نوحه سرایی میکردم و مردم پابه پای نوحههای من سینه میزدند و عزاداری میکردند.
چند سال است که به صورت حرفهای کار مداحی میکنید و از چه سالی وارد فعالیت در این حوزه شدید؟
از سال ۱۳۶۹ احساس کردم که به موسیقی و آواز ایرانی علاقمند هستم به این دلیل که راز موفقیت بزرگترین مرثیه سراها و مرثیه خوانهای ما این بود که آنان فهمیده بودند که اطلاعات علمیشان را در زمینه دستگاههای موسیقی ایرانی باید بالا میبردند تا بتوانند کارشان را گسترش بدهند تا بتوانند در موقعیتهای مقتضی آن نغمهها و آواهای مختلفی که در مناسبتهای مذهبی خوانده میشد را ارائه بدهند. من هم چون پرورش یافته یک خانواده مذهبی بودم خیلی دوست داشتم که در بحث موسیقی ایرانی جلو بروم و پیشرفت کنم و در همان سالها با یک استاد بزرگوار به نام احمد علمی آشنا شدم و نزد ایشان مشغول یادگیری ردیفهای ایرانی شدم. در سال ۱۳۷۱ در دانشگاه کرمان قبول شدم، در آنجا هم زندگی میکردم و هم درس میخواندم، آن زمان اوقات فراغتم را صرف یادگیری موسیقی میکردم و نزد استاد ایرج بسطامی میرفتم و در آنجا ردیفهای ایرانی را آموزش میدیدم. در تمام آن سالها (از سال ۱۳۶۰ به بعد) هر سال در ماه محرم در مسجد الرضا هیئتهای مذهبی خودمان را داشتیم و دوستان جمع میشدند و برنامههای مذهبی اجرا میکردیم، هم در مسجد و هم در سطح شهر، اشعاری هم که برای نوحه خوانی استفاده میکردیم بعضا نوشتههای خودم بود، نغمههایی هم که استفاده میشد محصول همان آموزشهایی بود که در گذشته نزد اساتید برجسته دیده بودم.
صدای خوش و استعدادی که خداوند در وجود شما به ودیعه گذاشته در خانواده به صورت ارثی بوده یا شما اولین کسی هستید که در این حوزه فعالیت میکنید؟
اصولا صدا ارثی است و خوشبختانه این ارث از پدربزرگم به من رسید، ایشان صدای بسیار رسا و خوبی داشتند، حاج آقا مصطفی پهلوانپور «پدر مادرم». متاسفانه از ایشان صدای ضبط شدهای نداریم، اما بچههایشان همیشه از خوش صدایی پدرشان یاد میکنند. در خانواده خود ما (منظورم خواهرها و برادرهایم است) متاسفانه صدای خوبی نداریم و خوشبختانه این ودیعهای الهی بوده که خداوند به من عنایت کرده و امیدوارم که بتوانم به بهترین شکل ممکن در مسیر امام حسین (ع) از این ودیعه الهی استفاده نمایم.
قطعا مداحی برای اهل بیت و خاصه حضرت امام حسین (ع) برکاتی برای شما داشته است، از آن برکات برایمان بگویید.
بحث برکات و فیوضات این خاندان بر همه محرز هست و من به شخصه از همان دوران کودکی و بعدها که بزرگتر شدم، حتی در زمان ازدواجم و حتی در بهترین سال عمرم که به نظرم همان چهل سالگی است، معجزات و فیوضات اهل بیت را به عینه دیده و لمس کردهام که برای همه آن افرادی که عاشق اهل بیت هستند این اتفاق میافتد، در دوران کودکی تاثیرات اجتماعی این مسئله را میدیدم که همیشه مورد تشویق و دیگران بودم، به این لحاظ که در این مسیر حضور داشتم، در مورد ازدواج هم بالعینه دیدم که نظر خود ابی عبدالله در این قضیه بود و یک داستانی به وجود آمد که من بتوانم از نوادگان ابا عبدالله خانمی را به همسری برگزینم، یکی از افتخاراتم این است که ایشان از سادات جلیل القدر هستند و خیلی جالب است برایتان بگویم که پدر همسر من که در هیئت عزاداریمان حضور داشت، روزی به من گفت که من یک دختر دارم که خواستگارهای زیادی دارد، از تو میخواهم که وقتی داری برای امام حسین (ع) نوحه سرایی میکنی دعا کن که انشاءالله یک همسر خوب برای دختر من پیدا شود که خوشبخت شود. خب من دختر ایشان را ندیده بودم و به این خاطر که پدرشان به من گفته بودند همیشه دعا میکردم که همسر خوبی نصیبشان شود، که خب خدا را شکر قرعه این مسئله به نام من افتاد و دختر ایشان همسر بنده شدند. در سن ۴۰ سالگی یک حادثه خیلی غیر مترقبهای برایم پیش آمد و به این دلیل که بچههایم در آسانسور گیر کرده بودند من به اتاقک بالای آسانسور رفتم و سیم بکسل آسانسور روی دست چپم افتاد و دست مرا از جا کند و کسی هم آنجا نبود که کمکم کند، حدود بیست دقیقه تا نیم ساعت در آنجا افتاده بودم ولی به هوش بودم، اصلا یک نیروی عجیبی بود، با توجه به توسلی که پیدا کرده بودم، بعد نردبانی را انداختند که بتوانند به طبقه چهارم بیایند، حتی آمبولانس آمد نتوانست مرا نجات دهد، بعد خودم به آنها گفتم مرا از دیوار آن خانه آویزان کنِید تا پایه به پله برسد، آنها هم همین کار را کردند و بعد من از آنجا خودم به سمت آمبولانس رفتم و به بیمارستان رفتم و حتی دست را پیوند زدند که متاسفانه موثر واقع نشد و پیوند نگرفت بعد مجبور شدند در بیمارستانی در تهران دوباره دست پیوند زده را جدا کنند، آنجا بود که در عالم رویا آمدند و به من گفتند که سفارشی کرده بودند و به خاطر همان سفارش است که شما هنوز زندهای و از دار دنیا نرفته ای. من به عینه دیدم عظمت این خاندان را که چگونه به من عنایت کردند که توانستم به زندگی ادامه دهم. جدا از این موارد باز هم در موارد دیگری عنایات و حضور پررنگ خاندان اهل بیت و مخصوصا حضرت امام حسین (ع) را در طول زندگی دیده و لمس کردهام و از این بابت خدا را بسیار شکر میکنم و این یکی از بزرگترین افتخارات زندگی من است.
فقط در ایام ماه محرم نوحه میخوانید یا در مناسبتهای دیگر هم این کار را انجام میدهید؟
راستش من از بچگی در دهههای اول و دوم و سوم محرم نوحه خوانی کردهام و الان هم همین رویه را دنبال میکنم.
نیک میدانیم که مردم همه جای ایران عاشق امام حسین (ع) هستند و در ایام این ماه عزاداری میکنند، برایمان از عزاداریهای یزد بگویید و شور و حالی که این مراسم دارد.
امسال من در یکی از هیئتهای یکی از محلههای قدیمی یزد به نام کوچه بیوک یزد اجرای برنامه داشتم، هیئت بسیار باشکوهی بود، که عزداران واقعا واقعی، باانگیزه، با معرفت و با صفایی داشت و شور و حال عجیبی وجود همه ما را فرا گرفت.
همیشه دوست داشتم از فردی که در یزد زندگی میکند و در حوزههای مذهبی فعالیت میکند بپرسم دلیل اینکه به شهر یزد، دارالعباده میگویند چیست؟
در مورد نام دارالعباده یزد باید بگویم که در قرن ششم هجری ابن بلخی نام یزد را «کِثِه» نامید. در گذشته هم به این نام معروف بود که به معنای شهر کوچک است. استخری میگوید که «کِثِه» شهری ست در حاشیه کویر که دارای آب و هوای خوب و واجد آسایش مانند شهرهای بزرگ است، بعد از آمدن اسلام و گرایش مردم به دین اسلام، ملک شاه سلجوقی نام دارالعباده را برای یزد انتخاب کرد. علاالدوله کالیجار تقاضای حکومت یزد را از وی کرده بود که برود و در آنجا عبادت کند به همین دلیل نام دارالعباده برای یزد ماندگار شد.
مداحیهایتان فقط مختص شهر یزد است یا در شهرهای دیگر هم اجرا میکنید؟
بله، چون من بیشتر در تهران زندگی میکنم و البته در یزد هم هستم، چندسالی هم در کرج با یزدیهای مقیم کرج اجرای برنامه داشتم.
محرم امسال برایتان چگونه گذشت؟
امسال هم بنا به دعوت هیئت امنای محله کوچه بیوک یزد قبول کردم و در آنجا اجرای برنامه داشتیم، این هیئت یک هیئت قدیمی و با اصالت با بر و بچههای عاشق ابی عبدالله و با معرفت در آنجا حضور داشتند و امیدوارم که عزاداریهایمان مورد قبول درگاه حق قرار بگیرد.
لطفا درباره هیئت کوچه بیوک یزد بیشتر توضیح دهید.
هیئت عزاداران حسینی کوچه بیوک یزد در سال ۱۳۲۰ هجری خورشیدی توسط مرحوم سیدعلی موسوی بیوکی بنیانگذاری گردید و از همان سال تاکنون هرساله ایام دهه محرم برنامههای عزاداری با حضور مشتاقان و ارادتمندان به اهلبیت با حضور در محافل و مجالس به اقامه عزا میپردازند و همین طور حسینیه بزرگ محله هم هرشب در دهه اول مجلس روضه خوانی و میزبانی از هیئات عزاداری میباشد از جمله سنتهای مرسوم در محله کوچه بیوک آئین برافراشته شدنپوش حسینیه بزرگ هرساله آخرین جمعه ماه ذیالحجه و همینطور مشکیپوش کردن حسینیه توسط جوانان حسینی محله با شور و حرارت خاصی انجام میشود و درادامه آئین آذینبندی نخل اباعبدالله که توسط دو طایفه انجام میشود و هیچکس بدون اذن این دو طایفه حق آذینبندی نخل را ندارند. در مورد هیئت هم هرساله ۱۵ روز به محرم تقریبا زمینه برگزاری تمرین و آمادهسازی اشعار نوحه توسط امنا و نوحه خوانان طی یه فرآیندی مهیا و جلسات تمرین وهماهنگی برگزار میشود و اولین روز محرم طبق سنت اکثریت هیئات جهت اقامه عزا در امامزاده جعفر حاضر میشوند. روز تاسوعا سنت جوش زنی توسط پیشکسوتان و جوانان در منزل متوفیانی که از محرم سال قبل تا محرم سال بعد از دار دنیا رفتهاند انجام میشود و در ادامه بعد از ظهر مردم با حضور در گلزار شهدا و روشن کردن شمع بر سر مزار اموات خودشان این سنت را اجرا میکنند و شب عاشورا هم هیئت محله با حضور در حسینیه بزرگ جهت عزاداری و جوش زنی و در پایان مراسم نخل گردانی شب عاشورا که عمدتا جنبه تمرینی دارد انجام میگیرد و مراسم رسمی صبح عاشورا آغاز میشود. روز عاشورا هم طبق سنت دیرین مراسم نخلبرداری توسط هیئت به سمت گلزار شهدا با حضور انبوهی از جمعیت از سراسر استان برگزار میشود. یکی دیگر از برنامههای هیئت در اربعین حسینی میباشد که هرسال طبق سنوات در منزل آیت الله حاج شیخ غلامرضا کوچه بیوکی (فقیه خراسانی) و یکی دو مجلس دیگر که اعلام میشود انجام میدهند و مهیای عزاداری در جوار بارگاه امام هشتم در مشهد مقدس با حضور دیگر هیئات یزدی با شور و حرارت مثال زدنی برگزار میگردد.
نوحههایی که در شبهای محرم میخوانید با هم فرق دارند؟
اصولا نوحههایی که در هیئتهای مذهبی خوانده میشود سه نوع هستند، یک نوحه ورود است، دو نوحه وسط است که اجرای برنامه را شامل میشود و سه نوحه خروج از هیئت است، اصولا نوحه ورود بیشتر به شکل حماسی است یا به صورت دو گروهه داخل میآیند، البته برخی مواقع هم هست که نوحه خوان یک نوحه را میخواند و بعد گروهها وارد هیئت میشوند، این مسئله در گذشته هم وجود داشته، نوحهای که در وسط برنامه اجرا میشود در واقع نوحه اصلی است که مهمترین نوحه آن هیئت است که مدت زمانش هم بیشتر است و دارای مقامهای مختلفی نیز میباشد که توسط نوحه خوان خوانده میشود، نوحه خروج هم برای خروج از برنامه ساخته میشود و هیئتها با سینه زنیهای ریتمهای مختلف انتخاب میکنند و از مجلس خارج میشوند.
اشعار نوحهها را چگونه انتخاب میکنید؟
کتابهای مختلفی در مورد نوحه سرایی وجود دارد که میتوان از آنها استفاده کرد، از اشعار شعرای به نامی هم ما در این زمینه استفاده میکنیم، مثل شهاب الدین موسوی، محمدعلی کریمی که اشعار نوحههای امسال هیئت کوچه بیوک را ایشان سرودند، دکتر علایی، داورزنی، حسین زاده و... که از آثار مکتوبشان در زمینه شعر و مداحی بارها استفاده کرده و میکنیم. گاهی هم پیش میآید که ما از شعرایی که در زمینه اشعار آیینی کار میکنند درخواست میکنیم که برای مناسبت خاصی که قرار است برگزار شود شعر بگویند یعنی ملودی را برایشان میفرستیم و آنها بر اساس آن ملودی شعرها را مینویسند، مثلا ما قبلا از اشعار آقایان موسوی، کریمی، احرامیان، داورزنی، دولتخواه که شعرهای آیینی میگفتند استفاده میکردم.
نظر شما درباره نوحههای کپی شده از آهنگهای مختلف چیست؟
موسیقی ما چون دارای هفت دستگاه مختلف است از گوشه و مقامهای مختلفی برخوردار است که همه از این مقامها استفاده میکنند. نوحهها هم چون بالطبع از این هفت دستگاه خارج نیست، نوحه خوانها میتوانند بنا به مقتضیات در دستگاههای نوحه خوانی کنند که متناسب با ایام محرم باشد، مثل دستگاه چهارگاه که حماسی است یا آواز افشاری یا دستگاه شور یا دستگاه نوا یا سه گاه. به نظر من استفاده از تصانیفی که ریتمشان حالتهایی داشته باشد که بشود از آنها در نوحه خوانی استفاده کرد (البته آهنگهایی که با ایام سوگواری محرم متناسب باشد) مشکلی ندارد. باید بگویم که تمام تصانیفی که در گذشته اجرا شده در دستگاههای موسیقی هستند، اما انتخاب اینکه ملودی در چه دستگاهی (همایون، شوشتر، دشتی، نوا و...) خوانده شود خیلی مهم است، اما در کل به عقیده من ایرادی ندارد که یک نفر بخشی از ملودیهای اساتید بزرگوار را برای نوحه خود استفاده کند که البته انتخاب خیلی مهم است و پر و بال دادن به نوحه جدید خیلی اهمیت دارد، در کل معتقدم اگر فرد بتواند یک مایهای را از ترانههای قدیمی بگیرد ایرادی ندارد.
یک مداح و نوحه سرا در کاری که انجام میدهد چه مواردی را باید مدنظر داشته باشد؟
اصولا نوحه خوانی یا مویه خوانی باید اصولا یک حالتهایی داشته باشد که به قول معروف دارای حزن و اندوه باشد یا حاوی پیامی برای مخاطبش باشد، نوحه خوان باید به این موضوع خیلی توجه داشته باشد که نوحهاش چه پیامی دارد، چه اشعاری میخواند، چه ریتمی دارد. به نظر من همه این موارد در نوحه خوانی دخیل هستند، اینکه حالا ما بخواهیم فقط به ریتم توجه کنیم یا فقط به شعر توجه کنیم و موارد دیگررا در نظر نگیریم درست نیست، تمام این موارد باید مورد توجه قرار بگیرند تا یک نوحه بتواند تاثیرگذاری صددرصدیاش را داشته باشد.
کمی درباره سنت نخل گردانی در یزد برایمان بگویید و اینکه نوحه و مداحیهایی که برای این مراسم درنظر میگیرند چه حال و هوایی دارد؟
عزاداریها در یزد بیشتر از گذشتهها بوده و بیش از یک قرن است که مردم یزد در ایام محرم عزاداری میکنند، بحث آیینهای عزاداری در یزد «مثل نخل گردانی (می دانید که قدمت نخل در آیینهای ایرانی به دوره پیش از زرتشت و حتی به روایتی به زمان مرگ سیاوش و مصایب میترا، ما آیین نخل گردانی را داشته ایم)» البته پس از اسلام، شخصیت امام حسین (ع) واقعا جایگزین شد و نخل گردانی را ما در ایام ماه محرم هر سال برای امام حسین (ع) در یزد برگزار میکنیم. البته این نخل گردانی برای عزاداری در شهرستانهای دیگر یزد مانند میبد، اردکان، تفت (حتی در روستاهایشان) همیشه بوده و با شکوه هم برگزار شده، نخل امیرچخماق و نخل تفت قدمتی بالغ بر ۴۰۰ سال دارند و آیینهای پرسهزنی دور نخل داریم که دو سه روز قبل از ماه محرم اجرا میشوند، البته ما در یزد انواع هیئتها مانند هیئتهای سینه زنی و زنجیرزنی داریم، یک سری رسوم مختلف هم مانند سنگ زنی و چوب زنی هم داریم که بیشتر در شهرستانها اجرا میشوند. آیین چاوشخوانی داریم که از رسوم قدیمی یزد است؛ چاوش خوانها همیشه در بالای بلندی میرفتند و با خواندن اشعاری در رثای امام حسین (ع)، مردم را از آمدن محرم آگاه میکردند.
یک مداح اهل بیت برای اینکه بتواند همیشه در اوج باشد و طوری نوحهسرایی کند که در مقام اباعبدالله باشد چه نکاتی را باید رعایت کند؟
به نظر من کسی که در این راه قدم برمی دارد جدا از اینکه نوحه سرایی از یزد است، رفتارش هم خیلی تاثیرگذار است، پشتوانه زندگیاش هم اهمیت بسیار زیادی دارد، عقبه خوبی در این مسیر داشته باشد و در مسیر پیش رویش هم سعی کند مرام حسینی را حفظ کند، اشعاری که میخواند در خورشان حضرت اباعبدالله و خاندان مطهرش باشد، کسی که میخواهد وارد فعالیت در این حوزه شود باید با دید و آگاهی کامل پا در این مسیر بگذارد و از خیلی چیزها باید دست بکشد چون این مسیر، مسیر روشن و مقدسی است.
به نظر شما، افراد اهل فنی مانند شما تا چه حد توانستهاند در شناساندن امام حسین (ع) و قیام عاشورا موفق عمل کنند؟ چون همانطور که میدانید یک قسمت از این نوحهها باید در معرفی مظلومیت امام حسین (ع) و یارانش خوانده شود و بخش دیگرش در معرفی پیامی که حضرت امام حسین (ع) میخواست به جهانیان بدهد، باید بیان شود؟ آیا فکر میکنید مداحیهای ما در هر دو بخش یا احتمالا بخشهای دیگری که به ذهن من نرسید، موفق عمل کرده اند؟ اگر پاسختان منفی است برایمان بگویید چه اقداماتی در این زمینه باید صورت بگیرد؟
متاسفانه میبینیم که در بسیاری از موارد اصول نوحه خوانی رعایت نمیشود و هر کسی یک شعری را به دست میگیرد و بدون توجه به اصول نوحه خوانی به انجام این کار مشغول میشود، یک ارگان یا نهاد یا متولی خاصی هم وجود ندارد که به این کارها رسیدگی کند و اصولی را برای این کار تبیین کند، به همین دلیل میبینیم که بسیاری از نوحه سراییها بیشتر به صورت شو و نمایش اجرا میشوند و تاثیرگذاری عمیقی بر مخاطب ندارند. عقیده من این است که اگر تشکلی شکل بگیرد که به کار نوحه سرایی و نوحه خوانی نظارت داشته باشد و به این مسئله مهم فرهنگی سمت و سوی درست بدهد، پیامهای عاشورایی به صورت درستتری به مردم انتقال داده میشود.
پرجمعیتترین نوحهای که تاکنون اجرا کردهاید برای کدامیک از اصحاب واقعه کربلا بوده است؟
من نوحههای زیادی در رثای حضرت ابی عبدالله خوانده شد و همچنین نوحههایی که درباره شخصیت حضرت ابوالفضل (ع) و در رابطه با وداع حضرت زینب (س) خوانده ام، امسال هم در هیئت کوچه بیوک با توجه به کثرت جمعیتی که بود این نوحهها خیلی خوب بودند و توجه بسیار زیادی را به خود جلب کردند.
اگر قرار باشد یک جمله به امام حسین (ع) بگویید که مطمئن باشید به گوش ایشان میرسد به ایشان چه خواهید گفت؟
من کوچکتر از آن هستم که بتوانم در رابطه با امام حسین حرفی بزنم، اما میدانم که امام حسین (ع) واقعا کشتی نجات هستند هم در این دنیا و هم در سرای آخرت نجاتدهنده هستند، امیدوارم توفیق داشته باشم که در این مسیر به راهمان ادامه دهیم.
چه کسی در ورود شما به این حوزه بیش از همه تشویقتان کرد؟
خیلیها در این راه مرا تشویق کردند، مرحوم پدرم، مادرم، آشنایان، دوستان و این عشقی که از کودکی به ابی عبدالله داشتم از مادرم سرچشمه میگیرد دست ایشان را میبوسم و برای روح پدرم از خداوند آرامش طلب میکنم.
آیا یک نوحه سرا حتما باید نوحه خوان باشد؟ منظور این است که فردی که نوحه را سروده عموما میداند که سرودهاش را چگونه باید بخواند، برای مثال کلیم کاشانی یک نوحه سرا یا مرثیه سرا بوده اما هیچگاه خودش مرثیه معروف «باز این چه شورش است» را نخوانده، میخواهم بگویم اگر یک نوحهسرا خودش نوحهخوانی هم کند آیا نوحهاش نسبت به نوحه خوانی که اشعار دیگران را میخواهد بهتر نخواهد بود؟
ممکن است یک نوحه سرا فقط شاعر باشد و آهنگساز نباشد که بتواند ملودی خوبی تنظیم کند، البته خیلی از نوحه سراها هستند که بعضا آهنگساز هم هستند و ملودیهای خوبی هم ارائه میدهند، اما اصولا شعرا اگر صدای خوبی داشته و آهنگساز خوبی هم باشند، کار هم خوب میشود که نمونههای زیادی هم در این زمینه وجود دارد.
مداحی با نوحه سرایی چه تفاوتی با هم دارد؟
طبیعتا این دو باید با هم تفاوت داشته باشند، مدح و ثنا حرف زدن و در مصیبتها و عزاداری کسی حرف زدن دو چیز کاملا متفاوتند. البته ما در نوحه خواندن هم مدح و ثنا میکنیم و هم نوحه سرایی میکنیم. امیدوارم که واقعا ذرهای از این عزاداریها مورد قبول درگاه خداوند قرار بگیرد.
به عنوان سخن پایانی اگر حرف ناگفتهای باقی مانده بفرمایید.
من معتقدم که آنانی که در راه خدا کشته شدهاند زندهاند و میدانم که خود امام حسین(ع) و یارانشان و خانواده ایشان میشنوند و میبینند و از آنجا که نظرشان نظر بلندی است، امیدوارم که واقعا قبول کنند از ما و در سرای آخرت دست ما را بگیرند و شفاعت ما را نزد خداوند بکنند، از روزنامه آفتاب یزد هم تشکر ویژهای دارم که این گفتگو را ترتیب دادید، برایتان آرزوی موفقیت میکنم.
|