ثروتمندان فقیر! چارلز بوکوفسکی، نویسنده آلمانیالاصلی که در آمریکا زندگی کرد و شعر گفت و کتاب نوشت، در نقد اقدامات ریاکارانه غربیها که تحت عنوان ارسال کمکهای انساندوستانه به آفریقا تلاش میکردند بر خیانت خود در غارت ثروتهای مردم این قاره سرپوش بگذارند، گفت: ما دارو را برای آفریقا میفرستیم که یک کار انسانی و شرافتمندانه است اما داروهای ارسالی ما یک مشکل دارند، چون روی آنها نوشته شده بعد از غذا مصرف شوند...
این نویسنده، با مختصرترین و در عین حال، رساترین عبارت توانست مشت قدرتهای استعماری را که با ریاکاریهای مستمر خود تلاش میکردند با ارسال مقادیری دارو خود را حامیان ملتهای فقیر آفریقا نشان دهند، باز کرد. ملتهای آفریقا به دلیل برخورداری از ثروتهای هنگفت طبیعی میتوانستند فقیر نباشند ولی فقدان زمامداران با کفایت از یکطرف و تهاجم استعمارگران غربی به سرزمینهای پرثروت و سرشار از معادن و دارائیهای خدادادیشان موجب فقیر نگهداشته شدن آنها شده بودند. در موارد استثنائی که بعضی کشورها از زمامداران دلسوز و کاردان برخوردار بودند، قدرتهای استعماری غرب، آنها را تحت فشار قرار میدادند و مانع فعالیت وطندوستانهشان میشدند تا بتوانند ثروتهای مردم را چپاول کنند و حتی خود مردم را نیز به بردگی ببرند. در تشریح چنین شرایطی بود که چارلز بوکوفسکی از ماجرای ارسال دارو برای مردمی گفت که مشکل اصلیشان نداشتن غذا بود ولی استعمارگران غربی با تبلیغات پرسروصدا اعلام میکردند برایشان دارو فرستادهاند!
فریبکاری، چپاول و سرکوب ملتهای آفریقائی توسط قدرتهای استعماری هنوز هم ادامه دارد. تجزیه شدن سودان، جنگ خانگی در سودان شمالی، نسلکشیهای دامنهدار در کشور بسیار فقیر رواندا، التهاب در نیجر و چنگ و دندان نشان دادن فرانسه و آمریکا به حاکمان جدید این کشور، همگی از استمرار دخالت قدرتهای سلطهگر در قاره ثروتمند اما فقیر آفریقا حکایت دارند. این نسلکشی و چپاول ثروت، تا زمانی که افراد مستقل و شجاعی در کشورهای آفریقائی زمام امور را در دست نگیرند ادامه خواهد داشت.
قصه پرغصه اما سراسر افتخار مبارزان آفریقای جنوبی به سردمداری نلسون ماندلا که سرانجام به پایان یافتن عمر رژیم آپارتاید در این کشور منجر شد و مردم بومی توانستند سرنوشت خود را در دست بگیرند نشان داد تنها راه نجات مردم آفریقا از فقر و عقب ماندگی، مبارزه بیامان با دخالتهای بیگانه و تکیه کردن بر توان خود و نیروهای بومی، مستقل، آزاد اندیش، وطندوست و شجاع است. رسیدن به این نقطه البته نیازمند آگاهی مردم است.
ارسال دارو برای مردمی که باید آن را بعد از غذا بخورند ولی غذا ندارند، میتواند تمثیلی باشد برای حکومتهائی که مردم خود را به اموری سرگرم میکنند که اولویت زندگی آنها نیست ولی توسل حکمرانان به آن امور میتواند زمان بیشتری برای ادامه دادن به قدرتنمائیشان بخرد بدون آنکه مشکلی برایشان به وجود بیاورد. با اینکه اکنون در اوج دوران ارتباطات قرار داریم و کارساز بودن اطلاعات حرف اول را در تمام شئون زندگی ملتها میزند، با اینحال هنوز هستند زمامدارانی که برای مردمشان داروهائی تجویز میکنند که آنها را فقط بعد از غذا میتوان خورد ولی آن مردم غذائی برای خوردن ندارند. تا زمانی که مردم از نظر آگاهی به میزانی نرسند که بتوانند چنین ترفندهائی را تشخیص بدهند، این چشمبندی خطرناک توسط زمامداران ادامه خواهد یافت.
از این واقعیت تلخ میتوان به این نتیجه رسید که عقب ماندگی ملتها و ضایع و پایمال شدن حقوقشان واقعهایست که دو عامل مستقیم دارد، یکی زمامداران زیادهخواه و بیکفایت و دیگری مردمی که به دلیل فقدان آگاهی تحت تاثیر فریبکاریها و تبلیغات گمراه کننده قرار میگیرند. در دو قاره آفریقا و آسیا نمونههای فراوانی از کشورهائی که بالقوه ثروتمند هستند ولی بالفعل دچار فقرند و ملتهای آنها در محرومیت دست و پا میزنند فراوان وجود دارند. این کشورها که باید مردم آنها را ثروتمندان فقیر نامید، بیش از آنکه به دلیل محروم بودن از زمامداران مستقل، باکفایت و دلسوز دچار این وضعیت فلاکتبار شده باشند، چوب ناآگاهی و بیتحرکی ملتهای خود را خوردهاند. این فلاکت و محرومیت فقط زمانی پایان خواهد یافت که ملتهای این کشورها به حرکت درآیند و سرنوشت خویش را به دست بگیرند. به انتظار دیگران نشستن هرگز هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد «اِنَّ الله لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى یُغَیِّروا ما بِانفُسِهِم.» آیه 11 سوره رعد.
*جمهوری اسلامی
|