جماران، در برخی رسانه ها در فضای مجازی دیدم خانم کرن آرمسترانگ، نویسنده مشهور و پدیدآورنده کتاب "زندگانی نامه پیامبر اسلام" در مصاحبه با الجزیره از عبور خود از راهبه بودن به فضای جدیدی سخن گفته است و در این بین سخنی را به جناب عارف محی الدین ابن عربی نسبت داده که اینطور ترجمه شده؛
"چنان به دینت نناز که دینهای دیگر را انکار کنی، اگر چنین کنی، خیرهای فراوانی را از دست میدهی. نه، تو از شناختن حقیقت راستین ماجرا بازمیمانی..."
این سخن جناب ابن عربی در "فص هودیه" کتاب مهم ایشان بنام "فصوص الحکم" آمده است و متاسفانه متن عربی به درستی ترجمه نشده است و عدم دقت در ترجمه در مباحث اعتقادی آسیب را دوچندان میکند!
واقعیت این است که "عرفان نظری" و خصوصا متونی مانند متن های محی الدین ابن عربی نظیر "فصوص" و یا "فتوحات" باید کلاس دید و در محضر استاد تعلیم و سالها در مقابل استاد این فنون زانو زد تا به گوشه ای از آن معارف دست یافت.
بد نیست عبارت امام خمینی در نامه به گوربایچف را بار دیگر مرور کنیم که نوشت؛
"دیگر شما را خسته نمیکنم و از کتب عرفا و به خصوص محیالدین ابنعربی نام نمیبرم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این گونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریک تر از موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد".
برگردیم به عبارتی که این خانم پژوهشگر به ابن عربی نسبت داده است .
در این عبارت مورد نظر ؛ سخن شیخ اکبر محی الدین در نفی اعتقادات دیگران در ساحتی مافوق دینداری متعارف است که از آن به ساحت "شریعت" تعریف میشود.
شاهد این مدعا این است که خود شیخ ابن عربی در ادامه نظر خود را معطوف به عالَم امر دانسته و میفرماید: "یفوتک العلم بالامر علی ماهوعلیه" .
"عالم امر" ، و "عالَم قدر" ، و آگاهی از "سِر القدر" یک بحث مهم است که به تعبیر استاد علامه حسن زاده (اعلی الله درجاته) یک کُتل در بحثهای معرفتی است .
خلاصه ؛ در عبارت ایشان به هیچ عنوان تعبیری که نه تنها ترجمه آن ، بلکه عبارتی که اِشعار به این جمله داشته باشد ؛ "به دینت نناز" وجود ندارد.
آنچه باعث این نوشته کوتاه شد در جهت ارائه نظر درست عارف بزرگ جناب ابن عربی بود ، تا خدای نخواسته عبارت ترجمه شده باعث انحراف و یا نگاه انحرافی به بزرگان اهل معرفت نشود.