کاش من هم شاعر بودم سالها پیش زمانی که هنوز سنندج بودم با شعر احمدرضا احمدی آشنا شدم؛ همانطورکه مشغول خواندن و آشنایی با اشعار بسیاری دیگر همچون سهراب سپهری و احمد شاملو و... بودم. پس از آن به تهران آمدم و در دانشکده هنرهای زیبا، موسیقی خواندم. مشغولیت به موسیقی باعث آشنایی و مراوده بیشتر من با شعرا شده بود.
سالها پیش زمانی که هنوز سنندج بودم با شعر احمدرضا احمدی آشنا شدم؛ همانطورکه مشغول خواندن و آشنایی با اشعار بسیاری دیگر همچون سهراب سپهری و احمد شاملو و... بودم. پس از آن به تهران آمدم و در دانشکده هنرهای زیبا، موسیقی خواندم. مشغولیت به موسیقی باعث آشنایی و مراوده بیشتر من با شعرا شده بود. خاطرم هست که آن زمان مشغول کار روی اشعار سهراب سپهری بودم و همین امر باعث آشنایی نزدیک و معاشرت من با احمدرضا احمدی شد. او من را برای کار روی اشعار سپهری بسیار تشویق و البته راهنمایی کرد. هم افکار و زندگی سپهری را میدانست و هم شعر او را. همین هم باعث شد از احمدرضا بخواهم اشعار سپهری را دکلمه کند. احمدرضا هم پذیرفت و دکلمه را بر عهده گرفت. همین فرایند ارتباط من و او را بیشتر کرد و البته که برای من بسیار مفید و ارزشمند بود. از آن زمان به بعد هر کار موسیقی که انجام دادم، ایشان، هم نظر میداد و هم تشویق میکرد. به خاطر دارم در در آلبوم «گلستانه» احمدرضا احمدی از لحاظ معنوی و فکری کمک بسیاری به من کرد. گاهی هر روز تماس میگرفت هم احوالپرسی میکرد و هم از کار پرسوجو. من هم بهخاطر احترامی که برای احمدرضا قائل بودم، تلاش میکردم واقعا کار کنم. آلبومی که با اشعار بیژن جلالی و آهنگسازی من منتشر شد هم به همین منوال پیش رفت. احمدرضا شناخت خوبی از جلالی داشت و این شاعر بزرگ را هم او به من معرفی کرد و پس از آن همواره همچون یک معلم پیگیر بود تا فرایند ساخت آلبوم طی شود. آلبوم کوچ بنفشهها هم که با اشعار شفیعیکدکنی تولید شد، با ارائه نظر و پشتیبانی ایشان همراه بود. احمدرضا احمدی همیشه اشعار و شعرای ارزشمندی را به من معرفی میکرد و تا پایان و بهثمررسیدن کار همراه میشد. شعر احمدرضا احمدی و کاری که او برای ادبیات فارسی کرد، بسیار ارزشمند است. اشعار او گاهی آنقدر من را تحت تأثیر قرار میداد که با خود میگفتم کاش من هم شاعر بودم. کار احمدرضا نهتنها بر من بلکه حتی بر بسیاری از شعرا هم تأثیرگذار بود. او همچنین از اعضای قدیمی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود که آنجا هم به جوانان و موزیسینهای بسیاری کمک کرد. احمدرضا احمدی به معنای واقعی کلمه سلامت و خانوادهدوست بود. هر زمان حال و روز خوبی بابت اوضاع و احوال روزگار نداشتم، من را به زندهماندن، کار و حضور خانوادهام دلگرم و مشتاق میکرد. اگر از من بپرسند احمدرضا احمدی را چطور و چگونه به خاطر میآورم، خواهم گفت که بارزترین ویژگی او از نگاه من حفظ شخصیت هنریاش بود. در توصیف و تحلیل یک نویسنده، شاعر، هنرپیشه، موسیقیدان و به طور کلی هنرمند، آثار هنری ۷۰ درصد دخیل است اما ۳۰ درصد دیگر شخصیت هنری و حفظ آن است. احمدرضا احمدی آثار ارزشمندی خلق کرد اما شخصیت هنری او، حفظ این شخصیت هنری و به قول معروف کارهایی که نکرد از افتخارات او هستند.
به دوستی با او افتخار میکنم و معتقدم «پرواز را به خاطر بسپار... پرنده مردنی است».
*شرق
|