چین و هند به عنوان دو عضو پرقدرت پیمان شانگهای ، اخیرا اعلام کرده اند که در چارچوب همکاری با کشورهای عضو سازمان، قصد آن دارند که مبادلات پولی و بانکی خود را با ارزهای ملی و دیگر ارزها به جز دلار انجام دهند، ولی این به مفهوم آن نیست که درصدد حذف دلار از فضای اقصادی خود باشند، که در کوتاه مدت و میان مدت نمی تواند امکانپذیر باشد.
اطلاعات نوشت: سازمان همکاری شانگهای یک سازمان همکاری منطقه ای است. دو کشور بسیار مهم آن یعنی چین و هند بیشترین تعامل را با غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا دارند و مبادلات پولی و بانکی و اقتصادی آنها عمدتا با حوزه دلار است.
اگر چه هر دو کشور یاد شده در کنار روسیه، از کشورهای عضو بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی) نیز هستند و اخیرا اعلام کرده اند که در چارچوب همکاری با کشورهای عضو سازمان، قصد آن دارند که مبادلات پولی و بانکی خود را با ارزهای ملی و دیگر ارزها به جز دلار انجام دهند، ولی این به مفهوم آن نیست که درصدد حذف دلار از فضای اقصادی خود باشند، که در کوتاه مدت و میان مدت نمی تواند امکانپذیر باشد.
به این ترتیب نمی توان فعالیت ها و ساختارهای سازمان شانگهای را مقابل ساختارهای یوروآلانتیک و در مقابله با ساختارهای غربی ارزیابی کرد، ولی در عین حال بر اساس ساختار سازمانی آن، امکانات معینی برای همکاری های منطقه ای در برابر ایران گشوده شده است.
در این زمینه ، جمهوری اسلامی ایران نمی تواند خارج از ساختار سازمانی شانگهای، انتظارات دیگری برای پشتیبانی از اهداف سیاست خارجی اش در محیط منطقه ای و بین المللی داشته باشد.
مهمترین موضوع که در ادبیات سیاسی به ویژه در رابطه با سازمان شانگهای در کشورمان مطرح می شود، بها دادن به موقعیت ژئوپلیتیکی ایران و جایگاه مهم آن برای سازمان شانگهای است.
سازمان شانگهای به عنوان سازمانی با بزرگترین وسعت جغرافیایی در بین سه اقیانوس، دارای شبکه گسترده ای از ارتبا طات زمینی، دریایی و هوایی است و در عین حال قلمرو جغرافیایی ایران برای کشورهای عضو دارای اهمیت بسیار است، از جمله؛ برای هند در برقراری ارتباط با آسیای مرکزی، برای روسیه در کریدور شمال-جنوب و برای چین در ابتکار کمربند و راه.اکنون به جز ارتباط و مبادلات محدود روسیه در کریدور شمال-جنوب، در دیگر موارد به سبب ساختارهای سیاسی و اقتصادی کشورهای محصور در خشکی، امکان بهره مندی ایران از فضای کشور در حد انتظار نبوده است.
با توجه به ظرفیت های ایران، همکاری با سازمان های منطقه ای می تواند ابزاری برای قدرت یابی اقتصادی و سیاسی باشد.
ما نیازمند تعریف جایگاهی درخور هستیم که توانایی دستیابی بدان را داشته باشیم. بدون اجرای برنامه استراتژیک بلند مدت توسعه ای (برنامه آمایش سرزمین) مورد قبول در سطح ملی و سند اجرایی برای همه ارکان نظام، تدوین برنامه های پنجساله با تبعیت از برنامه آمایش سرزمین (به عنوان یک پنجم برنامه آمایش)، با بهره گیری از مندرجات جدول داده ستانده اقتصاد ایران در تدوین برنامه پنجساله، قانونگرایی، حکمرانی خوب، تقویت و افزایش سرمایه اجتماعی، دستیابی به ایده ها و آرمانهای مورد نظر جمهوری اسلامی ایران دشوار خواهد بود.
پذیرش نظم جهانی (با وجود انتقاد از آن)، همان راهی که چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان برگزیده است، می تواند به افزایش جایگاه ایران در نظام بین الملل یاری رساند.