تاريخ انتشار: 17 تير 1402 ساعت 21:10:21
از این دولت انجام هیچ اقدام غیرقانونی بعید نیست | دولت بر خلاف دیدگاه رهبری تمایلی به مشارکت حداکثری ندارد

قریب به دو سال از روی کارآمدن دولت سیزدهم به ریاست سید ابراهیم رئیسی می‌گذرد و در این مدت عملکردهای مشخص دولت در حوزه‌های مختلف به حدی بوده که از کارشناسان حوزه‌های مختلف گرفته تا توده مردم در جامعه بتوانند به بررسی و قضاوت این عملکردها بنشینند. البته این دولت نیز مطابق همه دولت‌ها ابتدا به ساکن عملکرد اقتصادی‌اش دیده و قضاوت می‌شود و آنچه طی دو سال گذشته مشخص بوده دولت اساسا از آنجا که برنامه مشخصی در حوزه‌ اقتصادی نداشته و کارگزاران چندان قابلی هم در این حوزه برنگزیده است نه تنها نتوانسته شرایط اقتصادی مطلوبی را فراهم نماید؛ بلکه نسبت به دولت گذشته شرایط به مراتب بغرنج‌تری را رقم زده است.

به گزارش آرمان ملی آنلاین همین مساله نیز باعث شده تا موج نارضایتی مردم از این نوع عملکردهای دولت بلند شود. نگاهی به افزایش لجام گسیخته قیمت کالاها و گرانی‌ها موید این گفته است. از طرفی با توجه به قرار گرفتن در سال انتخابات همه دستگاه‌های اجرایی و نظارتی درصددند تا انتخاباتی باشکوه و مشارکتی را رقم زنند بی‌خبر از اینکه جامعه اساسا نگاهی به انتخابات ندارد و اگر هم بخواهد مشارکتی داشته باشد باید شرایط جامعه در حوزه‌های مختلف تغییر کند که با رویکردها و عملکردهای دولت چنین امری دیده نمی‌شود. در این راستا بر‌ای بررسی عملکرد دولت، وضعیت اقتصادی جامعه و نارضایتی مردم، سال انتخابات و مشارکت جامعه و آنچه در سپهر سیاست ایران می‌گذرد آرمان ملی با غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی رئیس فراکسیون مستقلین مجلس دهم و نماینده ادوار مجلس به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید. 

با توجه به اینکه در سال انتخابات قرار داریم عملکرد دولت را در راستای تلاش برای مشارکت حداکثری مردم چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من معتقدم که در دولت آقای رئیسی هیچ تمایلی برای مشارکت حداکثری وجود ندارد. دلیلش نیز این است که اگر نگاه کنید پس از فرمایش مقام معظم رهبری در ماه مبارک رمضان ستاد انتخابات کشور در رابطه با  کلیدواژه‌هایی که ایشان فرمودند مثل سلامت، رقابت و اعتمادسازی؛ وزیر کشور کجا آمده است بگوید که این پارامترهایی که حضرت آقا گفتند مثلا ما این سیاست‌های راهبردی را برای اجرای فرامین ایشان در نظر گرفته‌ایم. شما هیچ پالسی در این خصوص از سوی دولت و وزارت کشور نمی‌بینید.

نگاهی به جامعه نیز نشان می‌دهد با اینکه مردم ولایتمدار هستند، رهبری را دوست دارند و با ضرس قاطع می‌گویند که تنها دلسوز مردم فعلا رهبری است. اما از آن طرف می‌بینند که دولت به عنوان قوه مجریه که برگزار کننده انتخابات است از یک طرف هیچ واکنش منطقی و صحیحی به این فرمایش رهبری ندارد و از طرف دیگر به دنبال مهندسی انتخابات است. نگاه کنید حذف نمایندگان فعلی که عمدتا بر محور نمایندگان منتقد می‌گذرد با آن دستورالعمل معاون وزیر کشور و از طرفی در همین یکی دو ماه اخیر با انتصاب‌هایی در استانداری‌ها در حوزه سیاسی و انتخابات چه تغییرات فاحشی با رویکرد سیاسی ایجاد شده است. اینها همه به جامعه پالس منفی می‌دهد که رهبری چیزی فرمودند اما مورد توجه دولتمردان نیست و آنها کار خود را می‌کنند. بنابراین تصدیق بفرمایید که این وزارت کشور تمایلی به برگزاری یک انتخابات سالم، رقابتی با حفظ امنیت و... ندارد و به دنبال کار خودش است. 

پس از بخشنامه اخیر وزارت کشور که با واکنش‌های مختلفی به ویژه از سوی نمایندگان مواجه شد و حتی پروژه استیضاح وزیر نیز به میدان آمد برخی این گزاره را مطرح کردند که دولت تلاش دارد با چنین بخشنامه‌هایی به صورت غیرمستقیم در انتخابات تاثیر بگذارد؛ تحلیل شما از این مساله چگونه است؟

بالاخره از این دولت انجام هیچ اقدام غیرقانونی بعید نیست، چرا که این دولت عملش، با رفتار و نتیجه‌اش هر کدام زمین تا آسمان متفاوت است. منتها از این داستان‌ها که بگذریم زمانی انتخابات پرشور و گرم خواهد شد که فرامین و منویات رهبری اجرا و دغدغه‌های رهبری برطرف شود. مردم از فرمایشات رهبری در ماه مبارک رمضان برای برگزاری انتخابات سالم رقابتی و پرشور استقبال کردند. منتها این مهم منوط به بازگشت رویکردها است و مشخصا مردم باید یکسری تغییرها را به چشم ببینند و احساس کنند. حقیقت امر این است که به لحاظ اقتصادی که این دولت توان تغییر ندارد، چراکه اصلا نه اقتصاد را می‌داند و نه الفبای اقتصاد را می‌فهمد. لذا چون بلد نیست و تیم بسیار ناکارآمدی دارد شما اصلا انتظار نداشته باشید که از این دولت تغییر در حوزه اقتصادی ببینید. حداقل در حوزه سیاست تغییر داده شود. ادبیاتی که آقای باهنر و امثالهم، آقای صدیقی در نماز جمعه تهران و آقای علم‌الهدی در نماز جمعه مشهد به‌کار می‌برند تریبون‌های نماز جمعه دارد مردم را به آینده کشور بدبین می‌کند. انگار که اصلا کسی در فکر مردم نیست و کسی هم به دنبال تغییر نیست. مردم انتظار تغییر دارند. تغییر در اقتصاد که مردم به طور کامل نا امید شدند. لازم است فقط نگاهی به شرایط اقتصادی مردم و قیمت کالاها بیندازید.

امروز قیمت یک کیلو مرغ، یک نان سنگک یا یک سطل ماست چند است؟ وضعیت به‌قدری بغرنج شده که این دولت نمی‌تواند آن را درست کند. البته عملکرد مجلس نیز چندان تعریفی ندارد و بهتر از دولت نیست. شما می‌بینید که پس از 3 سال هنوز نماینده‌هایی در مجلس حضور دارند که می‌گویند سرعت خدمات دولت از سرعت نور بیشتر است. خب مردم اینگونه نا امید می‌شوند و فکر می‌کنند که مسئولان در ایران نیستند و در کشور دیگری زندگی می‌کنند. انگار ایام تعطیل و آخر هفته‌ها از ایران می‌روند، چراکه اگر هر کسی در ایران زندگی کند محال است که چنین حرف‌هایی بزند. شرایط آنقدر نا متعادل است که حتی نمی‌توانید بگویید که فردا قیمت کالاهای مصرفی مثل ماست یا پنیر چه قیمتی خواهند داشت. کافی است نگاهی به صف‌های نانوایی در همین تهران بزرگ بیندازید آدم به واقع خجالت می‌کشد ببیند مردم چه میزان اعتراض دارند. دولت مدام از قطار پیشرفت می‌گوید، اما مقصر عمده نارضایتی و عدم مشارکت مردم در مباحث حاکمیت خود دولت رئیسی است. با این حال مشخص نیست چرا همه در لفافه حرف می‌زنند. 

دولت سیزدهم طی 2 سال اخیر هر جا موفقیت‌هایی بوده به نام خود و هر جا عملکردهای ناموفق و شکستی بوده آن را به گردن دولت قبل انداخته؛ اساسا این نوع رویکرد به جز اتلاف وقت و بهانه‌جویی چیز دیگری هم در بردارد؟

روز پنج شنبه دولت فاز دوم آزادراه تهران- شمال را افتتاح کرد. خب بالاخره اگر اخلاقا هم به موضوع نگاه کنیم این کار دولت پیشین بوده است. دولت واقعا بگوید که این مسیری که تا اینجا آمدیم را دولت سیزدهم ایجاد کرده است؟ اینها که طی دوسال گذشته دور هم چرخیده‌اند و هنوز همه چیز را به گردن دولت قبل می‌اندازند. این همه گزارش دادند که ما چه کردیم باید بگویند که اساسا در افتتاح این آزادراه چقدر نقش داشتند؟ دولت همه را مقصر می‌داند الا خودش. مردم اینها را می‌فهمند هر چند که برخی رسانه‌ها مثل صداو سیما آن را بروز ندهند. هر چند که ما صدا وسیما نداریم و متاسفانه این رسانه خود را در حد روابط عمومی دفتر ریاست جمهوری تنزل داده است. واقعا اگر در بطن مردم بروید می‌بینید که با این وضعیت مردم دیگر حوصله این دولت و دولتمردان را ندارند و چه میزان خدا بیامرزی را به اموات آقای روحانی می‌دهند. من در فروشگاهی بودم که می‌گفتند اگر آقای روحانی را ببینیم از وی حلالیت می‌طلبیم. 

با این تفاسیر اساسا نسخه شفابخش و راهکار حل مشکل چیست و می‌شود از این دولت و مجلس انتظاری برای حل مشکلات داشت؟

ببینید ما اکنون در بلک لیستFATF رفتیم و اگر به کره ماه هم برویم نمی‌توانیم معاملات ارزی انجام دهیم. خواه، ناخواه 30 درصد اقتصاد دنیا وابسته به اقتصاد آمریکا است. بعد وقتی ما با دلار آمریکا قهر کردیم، هیچ بانکی با ما کار نمی‌کند، هیچ دلاری وارد کشور نمی‌شود، عرضه و تقاضا یکدیگر را جواب نمی‌دهند و تمام اقتصاد دنیا مبتنی بر دلار است فکر می‌کنید چیزی حل می‌شود؟ الان چین هم پول کشورهای آفریقایی را به ما می‌دهد که دوباره باید از آن در محدوده خودش خرید کنیم. مدام می‌گویند که پول‌های بلوکه شده آزاد شد در حالی که اصل ماجرا چیز دیگری است. متاسفانه دولت با مردم صادق نیست. بخشی را به مردم می‌گوید، راست می‌گوید اما درست نمی‌گوید. مثلا گفته می‌شود که پول ما در عراق آزاد شد که راست گفتند اما درست آن چیست؟ اولا اینکه؛ بگویند آزاد شد اما نمی‌توانیم هرچه دلمان می‌خواهد بخریم. ثانیا به ما پولی نمی‌دهند و فقط باید کالا بخریم و آن هم کالاهای بشر دوستانه و کالاهایی که خودشان مشخص می‌کنند. از این رو است که می‌گویم دولت راست می‌گوید اما درست نمی‌گوید. آنها مطالبات ایران را می‌دهند درست اما آیا اسکناس دلار می‌دهند؟ خیر. هر چه دلمان خواست می‌خریم؟ خیر. پس دولت باید بداند که وقتی با FATF  و برجام قهر است باید نیز چنین شرایطی را تجربه کند. آن زمانی که باید از مسیر مذاکره استفاده می‌کرد زیر میز مذاکرات زد و آقای باقری و جلیلی داستان تاریخی تعریف کردند و آمدند و از آن طرف اروپایی‌ها مدام گفتند بیایید مذاکره کنید نه اینکه شعار دهید برای چنین روزهایی بود. 

مفهومی به نام سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در جامعه وجود دارد که طی سال‌ها بالا و پایین رفته و شرایط فعلی نیز نشان می‌دهد که شرایط مطلوبی ندارد، با توجه به اینکه در سال انتخابات قرار داریم وضعیت باید چگونه پیش برود تا باز هم شاهد بازگشت اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی باشیم؟

من معتقدم که مردم به این نتیجه رسیده‌اند که حفظ نظام و انقلاب باید انجام شود. با هر موضوع بر اندازانه‌ای نیز مخالفند و همه ما نیز مخالفیم. چوت خسارت براندازی‌‌ بسیار بیشتر از شرایط فعلی است. مردم به دنبال تغییرند و می‌خواهند تغییراتی متناسب با آنچه نیاز دارند اتفاق بیفتد. اما اینها برای فرافکنی این تغییر را به سمت مساله حجاب می‌برند در حالی که اصلا اینگونه نیست. مردم تغییر می‌خواهند و باید پالس تغییر به آنها داده شود. اما پالس تغییر اقتصادی با این دولت که روی کار است شدنی نست پس باید به سراغ تغییر در حوزه اجتماعی و فرهنگی بروند. وقتی خانه اندیشمندان علوم انسانی تهران را پلمب می‌کنند، همه هنرپیشه‌ها به دادگاه احضار می‌شوند و از هر سه ازدواج دو ازدواج منجر به طلاق می‌شود و مواد مخدر در افغانستان کاهش و در ایران افزایش پیدا می‌کند. اسم این اتفاقات را بجز ناتوانی و کارایی ناموفق چه می‌توان گذاشت؟

برخی معتقدند که امروز با تغییر نسلی روبه‌رو هستیم و مشخصا نسل جدید و دهه هشتادی‌هایی که آنچه بدان باور دارند با آنچه از سوی حاکمیت بیان می‌شود متفاوت است؛ اساسا این شکاف ایجاد شده را چگونه می‌توان پر کرد؟

به نظر من تریبون‌های ما مقصر به وجود آمدن این شکاف هستند. زبان جوانان ما را نمی‌فهمند. یکی از تغییرات باید این باشد که از تریبون‌های جامعه بتوان با جوانان با زبان امروز ارتباط برقرار کرد و برخی ائمه جمعه که زبان نسل امروز را متوجه نمی‌شو‌ند و با این زبان نمی‌توانند با نسل جوان صحبت کنند باید جای خود را به روحانیونی بدهند که زبان نسل امروز را بدانند. تریبون نمازجمعه باید تریبون مردم و جوانان باشد و حرف مردم از پشت این تریبون‌ها گفته شود.

  تعداد بازديدها: 453
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=96619
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.