1 – مردم سالاری دینی
وقتی پیامبرگرامی اسلام ( ص) از جانب خدای متعال برای رهبری امت اسلامی مبعوث شد و حکومت اسلامی تشکیل داد. حکومت آن حضرت برغم دوران جاهلیت ، کاملا بر اساس مردم سالاری دینی بود. آن حضرت در تمام مراحل حساس سیاسی و اجتماعی با مردم مشورت می کرد و از رای آنها جویا می شد. چنانکه در آخر عمر هنگام بازگشت از سفر زیارتی مکه در منطقه غدیر و در اجتماعی که اغلب سران عشایر ، قبائل و نمایندگان مردم حضور داشتند، امیر مؤمنان علی ( ع) را به جانشینی خود برگزید و از آنها نظر خواست و آنها نیز با اختیار و انتخاب خویش به جانشینی آن حضرت رای دادند و با او بیعت کردند. اگر چه بعد از رحلت پیامبر بنا به دسایسی رای مردم تغییر یافت اما آن حضرت هرگز خود را بر مردم تحمیل نکرد و 25 سال انزوا و خانه نشینی را تحمل نمود تا این که دوباره به سراغش آمدند و در نهایت امام با درخواست و اصرار اقشار مختلف مردم ، حکومت را پذیرفت. این ماجرا به روشنی نشان می دهد که در اسلام حاکمیت بر مردم در عین آسمانی و انتصابی بودن ، زمینی و انتخابی است و حاکم با این که از سوی خدای سبحان منصوب می شود ، اما بدون رضایت ، تمکین ، رای و بیعت مردم نمی تواند وجود خارجی مطلوب داشته باشد.
2 - اجرای عدالت
امام علی علیه السلام از همان روز نخست وقتی با اصرار مردم بر مسند حکومت نشست اولویت برنامه های خود را رسیدگی به بهبود وضعیت فساد اقتصادی و فاصله طبقاتی که در حاکمیت های قبلی پدید آمده بود قرار داد. آن حضرت روز دوم ریاست در یک سخنرانی تاریخی سیاستهای خود را بدون رودرواسی و خیلی آشکار بیان داشته و فرمود: در مدیریت و مسئولیت من همه ی حقوقها و درآمدهای نامشروعِ زورمندان و ثروتمندان قطع میشود و همه ی آنچه را که به ناحق حاکمان پیشین به اعوان، انصار و کارگزاران خویش دادند را پس می گیرد و به بیتالمال باز می گرداند تا به دست صاحبان اصلی برساند ؛ حتی اگر این اموال جزو مِهریه زنانشان باشد. بعد تأکید می کند: تمام مردم در برخورداری از بیتالمال برابرند و هیچ امتیاز و تفاوتی بین مهاجر ، انصار و سایرین به سبب سوابق و کارهایی که در زمان پیغمبر برای اسلام کردند وجود ندارد و عموم مردم ، چه عرب، چه عجم ، چه مهاجر و چه انصار باشند، حقوق مساوی دریافت خواهند کرد. این در حالی بود که بسیاری از مردم حقی در بیتالمال نداشتند و یا بسیار اندک داشتند و تبعیض ، ناعدالتی و فاصله طبقاتی در میان مردم به اوج رسیده بود.
3 – رسیدگی به امور معیشتی و رفاه مردم
از همین فرمایشات و خطبه ها استفاده می شود آن امام همام، اهتمام ویژه ای به بهبود وضعیت معیشتی و تأمین رفاه معقول توده مردم داشت ، چرا که وقتی فاصله طبقاتی و تبعیض ها از میان رفت ، طبیعی است که خود به خود عدالت در جامعه فرا گیر شده و همه مردم به حقوق خویش براحتی دسترسی خواهند داشت. علاوه از سیره عملی و سلوک آن حضرت نیز بر می آید که چقدر در این وادی تلاش و تکاپو داشت.
از مجموع سیره، خطبه های آن حضرت و بیانات سایر امامان معصوم علیهم السلام که به مناسبت سالروز غدیر فرمودند ، موارد زیر بیشتر از همه به چشم می آید:
الف: افطاری و اطعام دادن به مردم.
ب: احسان ، نیکی و کمک مالی به یکدیگر.
ج: برابر قرار دادن کنیزان و غلامان با خود.
د: تقبل هزینه مستمندان و فقرا ، توسط ثروتمندان.
ه: قرض الحسنه دادن به نیازمندان.
در بعضی روایت اطعام و افطار یک نفر در روز غدیر معادل اطعام هزار هزار پیغمبر ، صدیق و شهید معرفی شده است یا کمک یک درهم به نیازمندی برابر دویست درهم نزد خدای متعال ارزش دارد.
از همه اینها می شود استفاده کرد که یکی از پیام ها و فلسفه های وجودی غدیر ، همانا تأمین نیازهای معیشتی توده مردم و ایجاد رفاه حداقلی برای جوانان است ، مضافا به این که اگر بخواهیم از نگاه حکومتی به این مجموعه حدیثی نظر افکنیم به راحتی می توانیم دریابیم مسئولیت حاکمان اسلامی در قبال حقوق مردم که به نام تبعیت از صاحب غدیر به حاکمیت دست یافتند بسیار سنگین است و لازم است در جهت جلب رضایت و تأمین معیشت و رفاه حداقلی توده مردم تلاش کنند. اگر این نگاه را قبول کنیم ، دیگر « اطعام الطعام » به معنای یک بشقاب قیمه یا قورمه سبزی پلو با یک بسته نوشابه ، ماست و سالاد آنچنانی نخواهد بود ، بلکه منظور تأمین زندگی و رفاه معقول توده مردم از تولد تا گور است.
حال سوال این است مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در ادعای خود در سه محور فوق ، تا چه اندازه صادق و موفق بودند؟ آیا هیچ فکر می کنند که بخش عمده ای از نارضایتی ها ، اعتراضات و لجبازی های اخیر جوانان از ناحیه کوتاهی و فاصله گرفتن از فرهنگ غدیر باشد؟