مهاجرت پزشکان به مرحله هشدار رسیده کمبود پزشک متخصص در کشور این روزها نمود عینی به خود گرفته و نگرانیهای زیادی را در کشور بوجود آورده است.
سالانه حداقل 65 هزار نفر از ایران مهاجرت میکنند که آمارها نشان میدهد رقم قابل توجهی از آن به مهاجرت کادر درمان برمیگردد. بحرانهای اقتصادی یا اجتماعی در هر کشوری موجی از مهاجران را از یک کشور به کشور دیگر روانه میکند، که کشور ما نیز از این موضوع مستثنی نیست.
در این سالها با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی، زنگ هشدار مهاجرت ایرانیان بویژه کادر درمان به صدادرآمد. چنانکه بارها سازمان نظام پزشکی و بخشهایی از وزارت بهداشت در این مورد هشدار دادند.
اینکه چرا وضعیت پزشکی کشور به این مرحله رسیده و نگرانی از افزایش مهاجرتها و عدم علاقه برای گرفتن تخصص بهجان جامعه پزشکی افتاده دلایل مختلفی میتواند داشته باشد. مشکل کشور ما درحال حاضر کمبود پزشک عمومی نیست، چراکه از دانشگاههای علوم پزشکی همه ساله پزشک عمومی فارغ التحصیل میشود، مساله این است که علاقهمندی برای تحصیل در رشتههای تخصصی و فوق تخصص وجود ندارد.آمارها نشان داده حدود 25 هزار پزشک پروانه پزشکی خود را نگرفته اند، یعنی یا شغل دیگری دارند، یا از کشور خارج شدهاند یا فوت کردهاند، این نشان میدهد علاقهای برای کار کردن در پزشکی وجود ندارد، آن هم برای اینکه آینده خوبی را متصور نمیشوند.
ازسویی دیگر شرایط این روزها به نحوی رقم خورده که همه از "مهاجرت دستهجمعی پزشکان" نگران کرده و موضوع مهاجرت پزشکان و متخصصان به یک موضوع جدید نگرانکننده برای حال و آینده کشور تبدیل شده است.
درحال حاضر سرانه پزشک متخصص در ایران 6.2 در هر 10 هزار نفر است. درحالی که میانگین این سرانه در اروپا به عدد 24.5 و در کشورهای سالمند جهان به 1/26 نیز میرسد. متاسفانه شهرهای مناطق محروم، بیشترین آسیب را از این کمبود میبینند. برای مثال درحال حاضر 91 شهرستان از 450 شهرستان کشور، متخصص زنان و زایمان ندارند. توزیع متخصصان قلب و عروق یا جراحی عمومی نیز وضعیت نامساعدی دارد.
این کمبود پزشک متخصص باعث ایجاد مشکلات فراوانی برای مردم مناطق محروم میشود. از یک سو این مردم مجبور خواهند بود کیلومترها مسیر را طی کنند، تا به پزشک متخصص مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنند. به علاوه به واسطه تعداد کم پزشکان متخصص، بازاری انحصاری شکل میگیرد که پدیدههایی همچون زیر میزی و فرار مالیاتی را با خود به همراه دارد. همچنین با افزایش مراجعان هر متخصص، صفهای دریافت خدمات نیز طولانیتر میشوند. تا آنجا که امروزه برخی از پزشکان متخصص، برای یک تا شش ماه آینده نوبت دهی دارند. حتی با فرض گرفتن نوبت از این پزشکان، مدت زمان معاینه نیز بسیار کاهش یافته است.
کمبود پزشک متخصص باعث هدر رفت منابع مالی وزارت بهداشت نیز میشود. چرا که گاهی با وجود تامین تجهیزات و امکانات مورد نیاز، نبود پزشک متخصص باعث میشود که این تجهیزات بیاستفاده باقی بمانند و مردم از خدمات باکیفیت سلامت محروم شوند.
بیتوجهی به مساله مهاجرت و کمبود پزشک در ایران آتشی نیست که دود آن به چشم مدیران برود، قطعاً این مردم هستند که قرار است در آینده بار سنگین کمبود پزشک متخصص در ایران را تحمل کنند. اگرچه وزیر بهداشت معتقد است "وضعیت نیروهای ذخیره متخصص و تربیت شده خوب است." اما دکتر ایرج خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران میگوید: تعداد پزشکان متخصص و فوق تخصص در ایران روند کاهشی دارد، مانند جراح قلب، مغز، جراحهای پیوند؛ باتوجه به اینکه خیلی از افراد دارای تخصص و تجربه قصد مهاجرت دارند ما با کمبود پزشک مواجه میشویم؛ اگر فوقتخصصها از کشور خارج شوند مجبوریم یا پزشک وارد کنیم یا مانند سابق بیماران را برای درمان به اروپا و آمریکا بفرستیم.
مجموعه پزشکان و پرستارانی که سال گذشته از کشور خارج شدهاند از 10 هزار نفر گذشته است. تا پیش از این خروج و مهاجرت پزشکان در رده پزشکان عمومی در سطح بالاتری قرار داشت، اما حالا متخصصان گوی رفتن را ربودهاند و تعداد خروجی آنها بیشتر شده است. همچنین آمارها نشان میدهد کرسیهای تخصص که پیشتر برای آن سر و دست میشکستند، سال گذشته خالی ماندند. رئیس سازمان نظام پزشکی هم هشدار داده ظرف 5 سال آینده متخصص قلب و اطفال در کشور نخواهیم داشت، اما گزارشها حاکی از آن است که در شهرستانها و شهرهای کوچک وضعیت از نظر تعداد و پراکندگی متخصصان از هماکنون بد و نگرانکننده است.
رئیس شورای هماهنگی نظام پزشکی کشور هم اعلام کرده سال گذشته بیش از 800 ماما به خارج از کشور مهاجرت کردهاند. جامعه پزشکی از مهمترین دلایل این مهاجرت را موضوعات اقتصادی میداند به همین دلیل او از دولت و مجلس درخواست کرده با تامین شغل و درآمد مناسب و ایجاد امنیت شغلی مانع از خروج این سرمایههای ملی شوند.
البته او معتقد است که جایگاه واقعی ماماها در اجرای طرح پزشک خانواده و تیم سلامت خانواده دیده نشده است. رئیس شورای هماهنگی نظام پزشکی کشور مانند دیگر گروههای پزشکی معتقد است که مشکلات اقتصادی ریشه مهاجرت پزشکان است و باید دستمزد و قیمت تمام شده از هم جدا شوند، ولی در قانون ابلاغی تعرفه پزشکی، این موضوع دیده نشده و به همین دلیل سازمان نظام پزشکی کشور مخالفت صریح خود را با تعرفه ابلاغی اعلام کرده و از طریق دولت و مجلس این موضوع پیگیری میشود تا نسبت به اصلاح تعرفه اقدام شود.
رئیس سازمان نظام پزشکی کشور هم هشدار داده نتیجه توجه نداشتن به مشکلات حوزه درمان این است که در چند سال آینده پزشکی نخواهیم داشت.
به گفته دکتر رئیس زاده، در رشتههای بسیار ضروری، جراح نداریم و مجبور میشویم برای برخی درمانها با چند برابر هزینه، مردم کشورمان را به خارج بفرستیم یا با یک عقبگرد 40 ساله واردات پزشک از هند، پاکستان و فیلیپین داشته باشیم!
رئیس زاده با تاکید بر اینکه پزشکان ما رغبتی برای تحصیل در دورههای تخصص و فوق تخصص ندارند، افزوده بود: نتیجه این اتفاق این است که در سالهای آینده پزشک نخواهیم داشت.
دکتر ایرج فاضل رئیس جامعه جراحان ایران هم در واکنش به مهاجرت پزشکان گفت: بعد از انقلاب زحمت زیادی برای مملکت کشیده و پزشکی ما به روز و در جهان زبانزد شد. به گونهای پیشرفت کردیم تا هیچ ایرانی برای درمان راهی خارج از کشور نشود و همه نوع جراحی پیچیدهای از قلب گرفته تا مغز و پیوند اعضا در داخل انجام شد اما درحال حاضر این وضعیت به خطر افتاده است.
دکتر فاضل افزود: پزشکی یکی از طولانیترین رشتهها است چنانچه عمومی 7 سال و بعد 2 سال طرح دارد و برای تخصص نیز 3 تا 6 سال و برای فوق تخصص هم همین سالها باید طی شود که تقریبا یک نفر تا 40 سالگی برای پزشکی باید درس بخواند و بعد از آن تحت شرایط خاص وارد چرخه فعالیت شود.
در این ارتباط، یک پزشک متخصص از جمله دلایل مهاجرت پزشکان بویژه پزشکان متخصص و فوق تخصص را،اقتصادی میداند و میگوید: عدم امکان به کارگیری بسیاری از فارغالتحصیلان حرفههای پزشکی، در مکان مناسب است. بعضی از این افراد به دلیل آنکه موقعیت مناسبی در کشور وجود ندارد، تصمیم به خروج میگیرند. همچنین، عدم ایجاد تسهیلات و مشوقهای لازم برای ماندگاری و نگهداشت برای شاغلان حرفه پزشکی در کشور از دیگر دلایل این مهاجرت است.
وی میافزاید: ارائه تسهیلات فراوان و امکانات سهلالوصول در کشورهای مختلف دنیا به ویژه برای جذب نخبگان ایرانی از دیگر عوامل تسیهلکننده است. به گونهای که قبلا آزمون و نمره آزمون میخواستند، اما بسیاری از کشورها این نمره را در پذیرش پزشکان حذف کردهاند. همچنین تسهیل بوروکراسی اداری پیچیده قبلی، موضوعی است که رفتن و مهاجرت را تسهیل کرده است. آموزش و تربیت یک پزشک عمومی حدود 80 تا 100 هزار دلار هزینه در بر دارد. این هزینه در ایران پیشتر پرداخت شده و حالا و در دوره برداشت، دیگر کشورها میتوانند با ایجاد شرایط برای به کارگیری از نیروی متخصص ایرانی، آنها را جذب کنند.
در همین حال، معاون آموزشی وزارت بهداشت با اذعان نسبت به کمبود پزشک متخصص در کشور گفت: تلاش وزارت بهداشت در راستای رفع کمبودها بوده است و تا سال 1408 باید به آمار بیش از 20 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر جمعیت برسیم.
دکتر ابوالفضل باقری فرد با تاکید بر اینکه تلاش وزارت بهداشت مبتنی بر رفع کمبودها در حوزه درمان بوده است، افزود: سال گذشته ظرفیت پزشکی 20 درصد افزایش یافت و ظرفیت جذب پزشک متخصص با رویکرد بومیگزینی نیز 25 درصد افزایش یافت و سقف کارانه پزشکان متخصص مناطق محروم برای افزایش ماندگاری آنها برداشته شد.
باقری فرد افزود: تعداد پزشکان در ایران، 15.8 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر است اما برنامهریزی ما مبتنی بر این است که تا سال 1408 به آمار بیش از 20 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر جمعیت برسیم. اگر بین 20 تا 25 پزشک به ازای هر 10هزار نفر داشته باشیم وضعیت مطلوبی پیدا خواهیم کرد. سازمان جهانی بهداشت میگوید بهتر است نسبت پزشک عمومی به پزشک متخصص یک باشد یعنی به ازای هر پزشک عمومی یک پزشک متخصص نیز داشته باشیم اما این آمار در کشور ما 1.5 است یعنی تعداد پزشک متخصص کمتر از پزشک عمومی است و در سالیان گذشته روند کاهشی داشتهایم اما این روند درحال اصلاح است به طوری که در سال 1400 حدود 8000 نفر دانشجوی پزشکی جذب شد و در سال 1401 با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی 10 هزار دانشجوی پزشکی مشغول تحصیل شدند که این آمار نسبت به سال ماقبل 20 درصد افزایش یافته است.
وی گفت: ما اذعان داریم که تعداد پزشکان متخصص در کشور ما کم است، دلیلش این است که شرایط دستیاری پزشکی مناسب نبوده است برای مثال تا قبل از دولت جدید دستیاران پزشکی 2 میلیون تومان حقوق دریافت میکردند که این میزان افزایش یافت و به 8 میلیون تومان در این دولت رسید. سال گذشته 4000 دستیار پزشکی را با اولویت بومی گزینی پذیرش کردیم که مشکلات کمبود پزشک را تا حدی حل کنیم.
به نظر میرسد اگر روند مهاجرت پزشکان، حتی پزشکان عمومی به این نحو ادامه پیدا کند، کشورمان در مورد پرورش پزشک در تخصصهای گوناگون با معضل جدی مواجه خواهد بود. آن هم در شرایطی که به دلایل متعدد، روز به روز آمار ابتلا به بیماریهای گوناگون از قبیل بیماریهای قلبی، مغزی و... رو به افزایش است.
شاید وقت آن رسیده که مسئولان امر این موضوع را به صورت ریشهای مورد بررسی قرار دهند و به فکر آن باشند که چنین معضلی را از پایه که همان کنکور است، حل کنند. آمارهای منتشر شده ازسوی سازمان سنجش نشان میدهد که تعداد داوطلبان کنکور در رشته تجربی کاهش یافته به نحوی که داوطلبان کنکور تجربی در سال گذشته 43 درصد از داوطلبان را تشکیل میدادند که این میزان در سال جاری به 39 درصد رسیده است. علاوه بر این، 4 درصد داوطلبان رشتههای تجربی در گروههای زبان ادامه تحصیل دادهاند. این کاهش تقاضا درحالی است که در گذشتهای نه چندان دور، متقاضیان رشته تجربی به دلیل پذیرش در رشته پزشکی و رویای "دکتر شدن" بیشترین آمار داوطلبان کنکور سراسری را تشکیل میدادند.
ازسوی دیگر، زمانی که نخبگان کشور به مدارج بالای علمی میرسند، انتظار بیشتری دارند که از امکانات حداقلی رفاهی و اجتماعی و درخور شان خود، برخوردار باشند تا بتوانند پس از سالها تلاش، به دور از داشتن دغدغه معیشت به فکر خدمت به مردم و کشور باشند. همچنین هزینههای زیادی که برای پرورش این نخبگان در کشور میشود باید ارج نهاده شود تا شاهد حفظ حضور آنها در کشور باشیم نه اینکه برای پرورش این افراد در این مرز و بوم هزینه شود ولی کشورهای دیگر از حضور آنها بهرهمند شوند.
*سالانه حداقل 65 هزار نفر از ایران مهاجرت میکنند که آمارها نشان میدهد رقم قابل توجهی از آن به مهاجرت کادر درمان برمیگردد
*در این سالها با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی، زنگ هشدار مهاجرت ایرانیان بویژه کادر درمان به صدادرآمد. چنانکه بارها سازمان نظام پزشکی و بخشهایی از وزارت بهداشت در این مورد هشدار دادند
*شرایط این روزها به نحوی رقم خورده که همه از "مهاجرت دستهجمعی پزشکان" نگران کرده و موضوع مهاجرت پزشکان و متخصصان به یک موضوع جدید نگرانکننده برای حال و آینده کشور تبدیل شده است
*درحال حاضر سرانه پزشک متخصص در ایران 6.2 در هر 10 هزار نفر است. درحالی که میانگین این سرانه در اروپا به عدد 24.5 و در کشورهای سالمند جهان به 1/26 نیز میرسد
* متاسفانه شهرهای مناطق محروم، بیشترین آسیب را از کمبود پزشک متخصص میبینند. مردم این مناطق مجبورند کیلومترها مسیر را طی کنند، تا به پزشک متخصص مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنند
*دکتر خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی: تعداد پزشکان متخصص و فوق تخصص در ایران روند کاهشی دارد، مانند جراح قلب، مغز، جراحهای پیوند؛ باتوجه به اینکه خیلی از افراد دارای تخصص و تجربه قصد مهاجرت دارند ما با کمبود پزشک مواجه میشویم
*رئیس سازمان نظام پزشکی: در رشتههای بسیار ضروری، جراح نداریم و مجبور میشویم برای برخی درمانها با چند برابر هزینه، مردم کشورمان را به خارج بفرستیم یا با یک عقبگرد 40 ساله واردات پزشک از هند، پاکستان و فیلیپین داشته باشیم!
*دکتر ایرج فاضل رئیس جامعه جراحان ایران: بعد از انقلاب پزشکی ما به روز و در جهان زبانزد شد. به گونهای پیشرفت کردیم تا هیچ ایرانی برای درمان راهی خارج از کشور نشود و همه نوع جراحی پیچیدهای از قلب گرفته تا مغز و پیوند اعضا در داخل انجام شد اما درحال حاضر این وضعیت به خطر افتاده است
*یک پزشک متخصص: عدم ایجاد تسهیلات و مشوقهای لازم برای ماندگاری و نگهداشت برای شاغلان حرفه پزشکی در کشور از دیگر دلایل مهاجرت است
*معاون آموزشی وزارت بهداشت: کمبود پزشک متخصص در کشور را قبول داریم
*دکتر ابوالفضل باقری فرد: سال گذشته ظرفیت پزشکی 20 درصد افزایش یافت و ظرفیت جذب پزشک متخصص با رویکرد بومیگزینی نیز 25 درصد افزایش یافت و سقف کارانه پزشکان متخصص مناطق محروم برای افزایش ماندگاری آنها برداشته شد
*اگر روند مهاجرت پزشکان، حتی پزشکان عمومی به این نحو ادامه پیدا کند، کشورمان در مورد پرورش پزشک در تخصصهای گوناگون با معضل جدی مواجه خواهد بود
*زمانی که نخبگان کشور به مدارج بالای علمی میرسند، انتظار بیشتری دارند که از امکانات حداقلی رفاهی و اجتماعی و درخور شان خود، برخوردار باشند تا بتوانند پس از سالها تلاش، به دور از داشتن دغدغه معیشت به فکر خدمت به مردم و کشور باشند
*جمهوری اسلامی
|