بهشتی، جامعه تهی از عدالت را جامعه اسلامی نمیدانست/ شرمندهایم که بعد از 45 سال حکمرانی به نام اسلام هنوز هم عدالت، گمشدهای دست نیافتنی است! بهشتی و تمام یاران شهیدش با این هدف که ایران به مهد عدالت در تمام زمینههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، قضائی و معنوی تبدیل شود، از جان خود گذشتند و ما امروز شرمنده آنها هستیم که در ایرانی که به دست ما سپرده شده، از این عدالتها خبری نیست. شرمندهایم که بعد از 45 سال حکمرانی به نام اسلام هنوز هم عدالت، گمشدهای دست نیافتنی است!
در هفته اول تیرماه امسال هم مثل سالهای گذشته، نام و یاد شهید مظلوم آیتالله بهشتی در محافل و رسانهها مطرح بود اما از جاری شدن مرام او در شریان مدیریتی کشور خبری نشد.
همزمانی تهاجم پلیس آلبانی به مقر منافقین در این کشور با ایام سالگرد شورش مسلحانه عناصر این فرقه در خیابانهای تهران در روزهای آخر خرداد سال 1360 که با کارد موکتبری شکمهای جوانان مدافع انقلاب اسلامی را پاره میکردند تا از زوج فراری آن روزها ابوالحسن بنیصدر و مسعود رجوی حمایت و نظام جمهوری اسلامی را براندازی کنند، هرچند تصادفی هم باشد، معنادار است. ظرف یک هفته گذشته، پلیس آلبانی دو بار به مقر منافقین در این کشور حمله کرد و با درهم شکستن مقاومت آنان و به قتل رساندن بعضی افراد و زخمی و بازداشت کردن افراد دیگر، از این واقعیت پرده برداشت که این گروه تروریستی علیرغم تعهدی که به دولت آلبانی داده بود، این کشور را به مرکزی برای انجام انواع عملیات تروریستی تبدیل کرده و برخلاف قوانین، مرتکب اقدامات جنایتکارانه میشد. بخشی از تهاجم پلیس آلبانی به مقر منافقین و افشاگری درباره جنایات و اقدامات خلاف این گروهک تروریستی در ایام سالگرد شهادت آیتالله بهشتی و یاران انقلاب اسلامی در فاجعه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه 1360 اتفاق افتاد. این اقدام پلیس آلبانی، نقش سازمان تروریستی منافقین در به آشوب کشیدن کشور در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و انجام تبلیغات گسترده علیه ارکان نظام جمهوری اسلامی به ویژه آیتالله بهشتی و ترور شخصیت او در مرحله اول و سپس ترور شخص او و 72 تن از همراهانش در فاجعه هفتم تیر را بار دیگر بعد از گذشت 42 سال از آن واقعه تأسفبار در اذهان زنده کرد. از جنایات دیگری که منافقین در سالهای اول بعد از استقرار نظام جمهوری اسلامی مرتکب شدند و هزاران نفر را در قالب انواع ترورهای هدفدار و کور به شهادت رساندند نیز این روزها به صورت برجستهتر سخن گفته شد.
اگر نگاه مادی به جریان حوادث را کنار بگذاریم و به عوامل ماوراء ماده نگاهی بیندازیم، نمیتوانیم آنچه تاکنون بر گروهک نفاق گذشته و باعث رو به زوال رفتن این جماعتِ به خدا پشت کرده شده است را کیفر الهی و انتقام خون شهدای مظلومی همچون بهشتی و 72 تن و قدوسی و هاشمینژاد و باهنر و رجائی و فرماندهان ارتش و شهدای محراب و هزاران انسان بیگناهی که به دست این عناصر شقاوتمند تاریخ معاصرمان به شهادت رسیدهاند ندانیم باید بپذیریم این، دست انتقام الهی است که از 40 سال قبل تا امروز منافقین را به بدترین سرنوشت مبتلا کرده و از دریوزگی دولتهای غربی تا همراهی با صدام و حزب بعث در جنگ علیه ملت ایران و تا رسوائی تاریخی در آلبانی و ریزش شدید کشانده و زوال همراه با ذلت را برای آنان رقم زده است. دیروز هم در خبرها دیدیم که نخست وزیر آلبانی گفت اگر این گروهک بخواهد با ایران بجنگد باید از آلبانی برود.
در عین حال که ما با مشاهده این سرنوشت شوم برای منافقین، دست قدرت الهی را میبینیم، باید قصور انکار ناپذیر خود در پیروی از مرام بهشتی و شهدائی که همانند او در برابر تزویر منافقین ایستادند و جان خود را برای جاری شدن عدالت اسلامی در شریان جامعه فدا کردند را نیز ببینیم. جامعه امروز ما با اینکه نام جمهوری اسلامی را بر خود دارد، از محتوای آن بیبهره است. بهشتی، جامعه تهی از عدالت را جامعه اسلامی نمیدانست. بهشتی و تمام یاران شهیدش با این هدف که ایران به مهد عدالت در تمام زمینههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، قضائی و معنوی تبدیل شود، از جان خود گذشتند و ما امروز شرمنده آنها هستیم که در ایرانی که به دست ما سپرده شده، از این عدالتها خبری نیست. شرمندهایم که بعد از 45 سال حکمرانی به نام اسلام هنوز هم عدالت، گمشدهای دست نیافتنی است!
*جمهوری اسلامی
|