تاريخ انتشار: 05 تير 1402 ساعت 23:25:18
حکمرانی از نگاه شهید بهشتی- 3

وجود فاصله میان شعار و عمل، از مختصات حتمی و قطعی دولت‌ها در ایران است. اصلاح‌طلب و اصولگرا ندارد، هر دو سروته یک کرباسند. زمان انتخابات که می‌شود، وعده‌های امیدآفرین می‌دهند ولی هنگامی که به قدرت می‌رسند، از عمل به وعده‌ها خبری نیست. شاید اینطور نباشد که نخواهند به وعده عمل کنند ولی با قطع ‌نظر از دلایل، که شاید یکی از آنها غیرعملی بودن شعارها و وعده‌ها باشد، آنچه دیده می‌شود خلف وعده است و زمین ماندن شعارها و انتظارات مردم.
یکی از ویژگی‌های شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی این بود که از وعده دادن‌های غیرقابل انجام پرهیز می‌کرد و بشدت با شعار زدگی مخالف بود. در اولین سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وقتی به مناسبت تبیین وظایف حزب جمهوری اسلامی که آیت‌الله بهشتی دبیرکل آن بود پرسیدم برای آینده مدیریتی کشور چه برنامه‌ای دارید؟ ایشان پاسخ داد: تلاش می‌کنیم سالی 200 کادر ورزیده تحویل جامعه بدهیم ولی قبل از آنکه چنین کاری را انجام بدهیم وعده‌اش را نمی‌دهیم و شعاری برخورد نمی‌کنیم. جالب است که در همان سال اول، بیش از تعدادی که گفته بود مدیر تحویل جامعه داد بطوری که تا دو دهه همین افراد توانستند در عرصه‌های مختلف، اهداف نظام جمهوری اسلامی را به پیش ببرند و خدمات ماندگاری به مردم ارائه دهند. جهاد سازندگی یکی از نمونه‌هاست که ریشه در حزب جمهوری اسلامی دارد و کار خود را از یک اطاق کوچک با تعدادی نیروی بااخلاص و پرشور آغاز کرد. اگر جمعی از نیروهای تربیت ‌شده در حزب جمهوری اسلامی در فاجعه انفجار دفتر مرکزی این حزب در هفتم تیر 1360 به همراه خود آیت‌الله بهشتی به شهادت نرسیده بودند، تعداد کادرهای ورزیده مدیریتی مورد نظر این مرد بزرگ بیش از اینها بود.
اینها همه از برکات تفکر عمیق آیت‌الله بهشتی در زمینه پرهیز از شعار زدگی و تکیه دائمی بر عمل ‌محوری بود. او در این زمینه می‌گفت:
«چرا نمی‌خواهیم لمس کنیم که دعوت به خیر در اسلام شاید 10 درصد هم به زبان نبوده و شاید بیش از 90 درصدش به عمل بود؟»
ریشه این نوع تفکر را باید در نگاه شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی به همه‌جانبه ‌نگری عمیقی جستجو کرد که نسبت به حکمرانی با توجه به جایگاه انسان در دایره خلقت داشت. او انسان را موجودی تک‌بعدی نمی‌دانست. از نظر او هیچ انسانی ایستا نبود و همواره از او می‌شنیدیم که می‌گفت «انسان موجودی است شدنی». باید به او فرصت داد و برنامه و امکانات باید در اختیارش قرار داد و سپس از او خواست نقش مورد انتظار را برعهده بگیرد و به موجودی موثر در جامعه تبدیل شود.
باید اعتراف کنیم که نه‌تنها نتوانستیم بهشتی را از ترور دشمنان و بدخواهان حفظ کنیم، بلکه حتی نتوانستیم میراث گرانبهای بهشتی، که نگاه عمیق او به انسان و حکمرانی در پرتو تعالیم اسلام است، را ترویج و به نسل‌های بعد منتقل کنیم. ما می‌خواهیم با تمسک به ظواهر دین و تشکیل مهمانی 10کیلومتری در خیابان‌های تهران با هزینه بیت‌المال و با ترویج مداحی‌های خالی از محتوای واقعی به افکار عمومی بقبولانیم که مردم به دین گرایش دارند. اینها را اگر لازم و مفید باشند خود مردم هم می‌توانند انجام بدهند و نیازی به صرف آنهمه وقت و نیرو و امکانات دولتی و حکومتی و تبلیغات ندارند. همه می‌فهمند که این تلاش ریشه در احساس نیاز حکمرانان به تبلیغات و توسل به شعار دارد و هدفش جبران کمبود اعتبار و اعتماد از این طریق است. همان مردم که با این ظاهر سازی‌ها آشنا هستند، بر این واقعیت نیز واقفند که انسان، موجودی است با ابعاد مادی و معنوی که فقط با جمع شدن این دو خصلت در او می‌تواند به کمال برسد و حکمرانی هم بدون رعایت این مجموعه نمی‌تواند موفق باشد. این، کلام آیت‌الله بهشتی است که می‌گفت:
«انسان، آمیزه‌ایست از تمنیات مادی و آرمان‌های متعالی که باید با یکدیگر حرکت کنند و حرکت بیافرینند و اشباع و ارضاء شوند. قوانین و مقررات و مراسم و آئین و بینش ما همین‌گونه باید همه‌سو‌نگر باشد».

*جمهوری اسلامی

  تعداد بازديدها: 956
   


 



این مطلب از نشانی زیر دریافت شده است:
http://fajr57.ir/?id=96521
تمامي حقوق براي هیئت انصارالخميني محفوظ است.